(  مُربا  )

بخشی از نمايشنامه :

 

وقت : روزهای نام نهاد انتخابات برای پارلمان .

جای : يکی از سالون های هوتل پنج ستاره ( سرينا )

 

آدمها :

1 – ملا آخوند ملگری .

2 – برادر رفيق .

3 – رفيق برادر .

4 – ملگری رفيق ملا  (  حضور ندارد  )

 

 

بيان صحنه :

حوالی ساعت هشت شب سه چهرهء دهشت ا فگن ، جنايتکار وخاين به مردم و وطن درهوتل نوبنأ يافته ( سرينا )

گردهم آمده ازگذشته های جنايتبار شان حرف ميزنند و ....

   جنرال – هه ملا صاحب چی خوش لم دادی . نباشه بعد ايقدر تپ وتلاش ، بگير و نمان دب کدن ده هميتور کوچ های آرام چرم خالص ده همتور يک سالون گرم ونرم هوتل پنج ستاره مزه ميته . هميتور نيس ؟

ملا – اوه برادر ما ده چی حال هستيم و تو از چی گپ ميزنی .

جنرال – چرا ؟

ملا – جنرال صاحب مثلکه از گپ های نو خبر نداری . ميفامی مه چی حال دارم ؟ خو از چشمم پريده . راهء گلونم بسته شده هيچ چيزه خورده نمی تانم . ای هوتل کتی هر پنج ستاره يش دور سرم ميچرخه .

جنرال – منه نباشه ملا صاحب نی که خوده ناجور کدی . زور آور خيراس اگه نان ازدولت اس شکم خو از توس . اونه ازبس هپت هشت رقم نان شور و شرينه يکی پشت دگه زده رپتی خوده خراب کدی .

ملا – نی از او خاطر نيس .

جنرال – از خاطر کرای هوتل سودايی شدی . شوی يکهزار وام يکهزار دالر امريکايی . او خدا تره خير بته چی سودا ميزنی از جيب تو خو نميره . پوله خو ( گل آغای قره قل ) ميته . ازکيسهء خليپه می بخشه پاميدی دگه چی ؟

ملا – قارنشی جنرال صاحب راستی که کله خام هستی .

جنرال – کی ما ؟

ملا – نی تنها تو . مره ای چرت برده که بعد ازی چتور خات شد . يک عالم رسوايی و بدبختی . مه ميگم ده قار و غضب خدا شوه ای ( کاوبای بچه قصر سفيد ) که ماره بنام طالب های ميانه رو ، معتدل ، دموکرات و چی وچی با تقشهء آشی و مصالحه ده صد بلا گرفتار کد . بگو جنرال صاحب تو تاحالی کدام طالب صاحب ميانه رو يا معتدله ديدی ؟

جنرال – نی بابا خاک ده سرش . مثلکه ده جوال کاه سوزن بپالی .

ملا – درست گفتی . ميگم اگه مصالحه و آشتی نشه بخدا بوی گند ما هفت آسمانه خات گرفت . هی هی چی روزگاری بود . شش – دانگ اوغانستان بود وما تنها . از چلی تا ملا و مولوی صاحب ها هر کدام خر خوده ميدواند . چپه و راسته ميکد يم کسی جرأت نداشت چشم خوده بالا کنه . صد قانون و شاخه ده دين و مذهب ساختيم که نه خدا گفته و نه رسولش . اسلام و دينه دستاويز ساخته بخدا پشکه نال کديم . دوران ما دوران سپل ششتن بود . هيچ چيز حرکت نداشت عين مورچه . او چيز های نمايشی ره کفر گفته زير خروارها خاک کديم يابه دوران حجر روان کديم . ميفامی اينمی فرهنگ ، تعليم ، هنر ، آزادی و غيره ره ميگم . اگه شما موزيم و آرشيف ملی و چيز های عتيقه ره چور کدين و به نرخ کاهء ماش فروختين .  ما به امر دوستای پاکستانی خود و ( اميراليک چشم ) صاحب باقی ماند ره بسته نابود کديم . يک نمونه از فرهنگ و هنره نمانديم . چند هزارساله افتخارات ای کشوره به توپ پرانديم از رسامی های ( بهزاد ) ده هرات گرفته تا بت های باميانه . راديو ، سينما ، تياتر و موسيقی ره اعدام و حلق آويز کديم . اونه خو ديدی و شنيدی . تاکسی صدای خوده از بينی بالا می کد از تيغ می کشيدمش يا سنگسارش می کديم مخصوصاً زنه . ای مصيبت خدا ره . زن خوبس بری همو حرمسرای ، خانه و پسخانه . اگه نی روزگارته سياه ميکنه . نمايندهء شيطان اس . ده او دوران از ترس دستگاه استخباراتی ما ( آمر معروف ننی کبير ) مردم همتو نام برش مانده بودن . نيم اعضايش پنجابی بود . خو ميگفتم کسی از ترس خوده شور داده نمی تانست . مگرحالی ....

جنرال – هان همه چيز يادم اس ملا صاحب مثل روزی روشن . او وخت خو مثل گرگ گشنه ده جان مردم اپتاده بودين . چرت نزن حالی هم همو خرک اس وهمو درک .  منه نباشه ضعيپ شدی ؟

ملا – نام مه ضعيف اس خودم ... والئه ازتو چی پت کنم گاهی از ترس بند دلم جدا ميشه . اگه زير نخشه نميامديم حالی مثل دگه جانی ها و خاين ها به مال و جان مردم ده کدام گوشه گک دنيا پناهنده شده ای پشم و ريشه چت و پت کده عيش موطلايی های چشم دريايی ره می کديم ده کدام بيچ .

جنرال – بيچ چيس ملا صاحب ؟

ملا – کنار بحر يا دريا .

جنرال – ای ملای شيطان منه نباشه گپه خوب ميپامی . ای چشم دريايی موی طلايی ره ده کجا ديدی . باز ای کار حرام اس . گناه داره .

ملا – او برادر ساده  مه که ميگم کله خام هستی بگو خو . مه يک وخت سفير اوغانستان ده ملک هندو مسلمان بودم . چند دفه از خيرات سر چوکی امريکا ، کجا و کجا رفتم . هم ديديم و هم ... جنرال صاحب حلال و حرام ده سياست اس نه ده خباثت . باز گر ضرورت بود روا باشه .

جنرال – نباشه هم سياست کدی هم خباثت . هم سپارت کدی هم عياشت . بسيار هوشيار و پاميده هستی ملا صاحب .

ملا – چی فاميده . کل کارهای سفارته دگه ها ميکد . مه فقط امضأ ميکدم و بس . خو هرچی بود تير شد . حالی بيا و پوره کو که مجبور هستم کتی تو واری آدمها سازش کنم .

 

جنرال – ميگم تره ملا صاحب شکم سيری لگد کده . راس گپ خو ايس اگه گدويدشن نمی کدين و ياره نمی ترساندين کتی او ( دل نا دل ) تان (بخوان بن لادين ) کی قتی شما واری آدمها سازش می کد . نباشه ما کی حاضر می شديم که قتی شما ده يک اوخور بسته شويم . ای ( کاوبای بچه ) از حرص زياد چند خربوزه ره ده يک دست گرپته .  ميشه خو نميشه . اونه ناچار ماره مثل گوشت شتر و گاوميش و گاو و گوساله ده يک ديگ سياسی می جوشانه تا نرم و آرام شويم تا خودش و شريکش ( گل آغای قره قل ) نباشه دل بی غم تيله ازو طرپ دريای آمو ببره و بايد هيچ بچه امريکايی و انگليسی ده خاک اوغانستان کشته نشه اگه نی قماره می بازه و ده انتخابات دگه اگه صد چل و ول هام کنه والئه که اگه ده شوروای قصر سپيد نانه خوده تر کنه . آخ قصرسپيد گپتم دهانم پر او شد . چی قصری يکی دو دپه اونجه رپتيم بخدا اگه ده استمبول باشه . ثمرقند و بخارا ره صدقيش کو . گلرخ همونجه ، ماهرخ همونجه ، شاهرخ همونجه ... ده وخت بيل کلنگ تون صاحب بود ( بخوان بلکليتون ) .

ملا -  خی آرمان بدلت نماندی .

جنرال –  نباشه کل آرمان های خوده کشيديم . گپ پيش خود ما باشه ملا صاحب پاميدی ؟ وختی ده اوغانستان گدوديشن شد و انپلاقات رپيق ها روی کار آمد ملکه خربوزه گرپت . هرکی زور داشت هرکی يگان توپنگ بدست آورد قومندان شد و درو کد . مه ده او وخت ده تپوسات يک ولدنگکار بودم . مگم از تو چی پت بسيار دلدار و تيز . قتی خود گپتم آکه شور بخو که وختش اس . اونمو بود که چند تا لندهور و بيکاره ، چارتکه لمبر بدل و دزد سرگردنه ره جمع کدم و شروع به چور و غارت کدم . از تو چی پت کنم دروغ نيس به ريش مبارک سياپ صاحب قسم مرغه ده هوا زين کدم . نه غم پنج بود نه غم شش پقط چکه پاو بود و چکه چوری . او بيادر تره چی بگم رپيق بگم طالب بگم مولوی بگم چی بگم ؟  ده ای کار دست بيادرت ايقه رو شد که نگو . وختی رپيق ها ختلو کدن و روس ها ده ملک آمدن بيل کلنگ تون صاحب ترسيد همو بود که بری چند زير دارگريخته گی دگه مثل مه واری ده پشاور خيلی سلاح و پول داد تا قتی روس ها و دولت کابل جنگ کنه لاتری شان بر کد . روزگار رپيق ها خراب شده ميرپت اونمو بود که مره قومندان مليشه ساختن . سلاح دادن پول دادن اختيار دادن تا جان و مال و بادار ها شان روس هاره پناه کده بريم . منه نباشه ياد داکتر صاحب بخير که جوانمرگ شد .

ملا -  تنها شما خو ای کاره نمی کدين . يعنی تنها شما خو قومندان نبودين . بودين ؟

جنرال -  نی بابا از پلتن کده باجه خانه يی زياد شد ده سراسر اوغانستان هزارها قومندان ده سر راه و نيم راه چند يخن پارهء آدمخوره پيدا کد به امر خود پاتک جور کد و ده چور و عياشی غرق شد کلش اينه خود ما واری بود . اوره چی ميکنی که از عسکر پياده کده جنرال زياد شد عين يک لشکر جنرال . دروغ خو نيس به مجددی صاحب مسکه بُر قسم .

ملا -  خوب طالع کدی اونه توهم جنرال شدی .

جنرال – طالع چی دوشش زدم تيز بودم زود پاميدم که دنيا ده دست کيس . رخ توپنگه دور دادم وختی روس ها جنگه شروع کد حالی دگه مه يک پرقه نپر دارم . گمشکو ملا صاحب چی سيلی بود همی نپر های مه که پاچاره بالا ميکد روس غار می پاليد . وای ازو وختی که باز کلوش خوده کشيده طرپ شان ميدويد دگه روس نر ميبود و استاده ميشد . منه نباشه ملا صاحب پاميدی وختی نپر های مه ده جای داخل ميشد تا گلمشه جمع نمی کد نمی ماند . ماره دور از دلت گلم جمع ميگوپتن . مال ، جان و ناموس مردم نجات نداشت

هه نباشه چی عيش های کديم . باز اونمو بود که بيل کلنگ تون صاحب دگه نخشه کشيد که بيادر بزرگ ما جنت ها نصيبش ضيأالحق جان صاحب و خواهرک ما خدا کتيش خوبی کنه بينظير جان قتی دوست های دگه حميدگل خان ريس استخبارات پشاور و نصيرالئه خان بابر کلان داخله اونجه ای نخشه ره اجرا کدن .

ملا -  يعنی چی ؟

جنرال -  نمی پامی چی ميگم ده گوشت ياسين خانده راهی استم . خو چی دگه يعنی انپلاق رپيق ها منپلق شد و روس ها تيخ شدن . وختی بيادر ها قتی لاولشکر پنجابی و اوغان ده موترهای پژروی شيشه سياه  به کومک رپيق ها مثل بچه برگد عظيمو ، کاودانی صاحب ، وکيل و رزمجو صاحب اوغانستانه پتح کدن خدا نشانت نته بادار جان می بودی و می ديدی ... هرچه ضيأالحق جان بعد نواز شريپ جان ، بيل کلنگ تون جان ، بينظير جان ، بابر صاحب و حميدگل خان گپته گپته دهانشان قپ کد مگم ای هپت هشت درنده ده مايبن خود جور نامدن سر تقسيم و تخت پاچاهي اوغانستانه برت چلنی چلنی کدن که حالی قتی پيل سوراخ هايش پت نميشه نه آدم گپتنی ماند نه دار و درخت . دروغ خو نيس به بد ماشی های حکمتيار صاحب قسم .

ملا -  تو هم خو دست کم از اونها نداشتی . ده ای کشتار ها و ويرانی ها چيز ميزی صاحب شدی يا نی ؟ يا همتور قومندان ماندی .

جنرال -  چی ميگی ملا صاحب دو بلست ريش ماندی که عين از شيشهء گيس تير ميشه مگم يک نخود عقل نداری . مام قتی نپر های خود نباشه چار طرپ اوغانستانه ريگ شوی کدم و گلوله بارانش ساختم . بخدا ده هر ديوال و درخت قتی صد مرمی زدم . توپنگ مپت ، مرمی مپت ، آدم مپت نمی زدم ؟ مگم يک دو لک و کته گيرم نامد . چيزی که لال و زمرد و دگه سنگ های قيمتی بود همه ره ده وخت  پروپيسل صاحب ده قاطر ها بار کده بردن و او کدن . ده قسمت های زير پرمان مه ده شبرغان غير تيل و گاز چيزی  دگه نبود . زور آور نباشه مه خو تيل و گازه کشيده نمی تانستم که او کنم بی ازو روس های بی پدر که گم ميشدن کل چاه هاره کور کدن که کسی ياپته نتانه . مگم وختی مجددی صاحب خيست و ربانی صاحب ششت مه زياد پيشرپت کدم گاهی پرقه مشر شدم گاهی والی . گاهی مجاهد کبير شدم و گاهی جنرال عين حاجی خالد بن وليد شدم دروغ خو نيس به لوليدن های ماشکی خليلی صاحب قسم .

ملا – خو تو هم همتور بودی پله بين .  نبودی ؟

جنرال -  بودم ميگن از دايی چی ... پناهی . گاهی قتی هزاره می شدم پشتونه می گوپتم . گاهی قتی پشتون تاجکه . گاهی قتی تاجک هزاره ره . گاهی هم که زور آمد گريختم ازبکستان ، تاجکستان ، ترکمنسان عين تا ترکيه رپتم .  بس پاميدی که اس . اگه همتو نمی کدم نمی شد . ميشد ؟ اونه تا نوبت شما رسيد طالب های کرام ؟!

ملا -  بس دگه دوران خوده می فامم که چی کدی .

جنرال -  چی کديم نباشه بگو .

ملا -  دشت ليلی ره از مرده  پر کدی . تمام اسير هاره از تيغ کشيدی و ....

جنرال -  ملا صاحب ميگن هر چی بکاری هموره درو ميکنی . ده جنگ خو حلوا بخش نميشه .  شما هم قريه قريه آدم کشتين . دروغ نيس به همو يک چشم سرمه پر ملا عمر صاحب قسم .

ملا -  بس بس دگه بسيار مرداری ره بالا نکو ... مگم ايره  بگو که حالی چی کنيم ؟

جنرال -  چی ره چی کنيم ؟ اونه خو خوده زده زده ده پارلمان رسانديم . اگه باز طالع ما بر کد و ده شورا وکيل شديم باز تو خر دوانی هاره ده اونجه سيل کو .

ملا -  مردم ما و تره به محکمه ميکشانه تو از خر دوانی ده شورا گپ ميزنی .

جنرال -  ايره کی گپته ؟

ملا -  يک زن که ميگم خدا ايره از زير چادر بی بی  بی نصيب بسازه . صد بار گفتم . فرياد زدم که به ای عاجزه ها به ای سياه سر ها به ای ناقص العقل ها دل نسوزانين وخت نتين که روز گار ماره سياه ميکنن کس نشنيد . گفتم که مثل دوران ما ده خانه گور شان کننين مگم ای کاوبای بچه  و گل آغای قره قل اکت دموکراسی ره کد و ای شيطان هاره راه داد اينالی او بيار و حوضه پر کو .

جنرال -  نباشه راه داده باشن چی ؟ ده يک گل خو بهار نميشه ميشه ؟ نباشه کلش گپ اس . گپ مپت .

ملا -  کدام گپ مفت ؟

جنرال -  اينمی آزادی زن ، دموکراسی ، آزادی بيان ، مطبوعات آزاد ، کرامت انسانی و مچم چی بلا های دگه ره ميگم ....

ملا -  نی همرای تو نميشه . تو بصورت علمی قضيه ره حل کده نميتانی . باش که دگه ها بياين يک راه حل پيدا خات کدن . ده ای کار ها زياد تجربه دارن .

جنرال -  کی ها ملا صاحب ؟

ملا -  رفيق ستيزوال پرخاشگرصاحب و ملگری بی پيره مچم مل صاحب .

جنرال -  راستی گپته راهی استی ؟

ملا -  حالی برت معلوم خات شد . اونه آمد .

جنرال -  چتور بانجان بد واری عمر دراز داره . همی که گپتی پيدا شد . خرسه ياد کو دانگه ده دست بگی .

رفيق -  سلام دوستان . به به چی مجلس انسی . جای ما خالی بود . شمع و گل کنار هم و پروانه جدا ميگردد .

جنرال -  سلام . نباشه گپه دراز نکو . بان شعر و شاعری ره  که  وخت ماهريس .

رفيق -  ( می نشيند ) با اجازه ملا صاحب . ماهری از مهارت گرفته شده که تردستی و وارد بودن بکاری را ميرساند .

ملا -  رفيق ستيزوال صاحب پرخاشگر ما به رهنمايی ضرورت داريم نه به غياث الغات هميتور نيس جنرال صاحب ؟

جنرال -  همتور اس . مگم تخلص ای رپيق ما ايقدر تلپظش سخت اس که توبه مه خو هيچ گپته نمی تانم . حالی چرا ايتور تخلص عجيب و غريبه انتخاب کدی ؟ منه نباشه ماره ميترسانی ؟ ملا صاحب تخلص او دگه چی بود او ملگری ره ميگم .

ملا -  بی پيره مچم مل .

جنرال -  خدا پرده کنه .

رفيق -  اونها همرای ملگری گلاب زوی صاحب و ملگری شهنواز تنی صاحب مصروف طرح و تدارک و براه اندازی نخستين نشست در شورا شدند معزرت شانرا قبول کنيد . مگر من چون با شما وعده داشتم ميتينگ را گزاشته و آمدم . از دوست يک اشاره و از ما بسر دويدن .

جنرال -  خوب شد که او نامد ميگن مرغ کم ... کم . راستی رفيق ای تخلص تان هم يک شعر اس ؟

 رفيق -  بلی . تقريبن آهنگ و وزن يک مصرع از شعر را دارد . بايد عرض شود وقتی روشنفکر متعهد آزين با جهانبينی و تيوری انقلابی برای تحقق بخشيدن آرمانش مطرح ميشود بايد صدا و سيما اش نيز چنين باشد . مثلن ببنيد ستيزوال پرخاشگر صرفنظر از اينکه شعر گونه است بيان صريح دارد . يعنی آگنده گی مبارزه و عصيان پرولتر است در مقابل انواع ارتجاع .

ملا -  حق .

جنرال – و از ملگری بی پيره مچم مل صاحب چی معنا ميته ؟

ملا -  همتور يک معنا خات داشت مثل ( شتر گاو پلنگی ) باز که تشريف آوردن از خود شان پرسان می کنيم .

رفيق -  دقيق ميفرماييد بر شيوهء نگرش رياليستی هرکی خودش رسالت دارد تا پيرامون گزينش و انتخاب خود حرفی داشته باشد . مثلن توجه کنيد : دولت رفيق ( بوش ) با تحليل همه جانبه و ريشه يابی که همانا ناشی از رسالت شان است مارا بنام ( اتحاديه مشترک المنافع مُربا ) ياد ميکند .

ملا -  مُربا چقدر شيرين .

جنرال -  مه خو نپاميدم . دروغ نيس به قد بلندک های خورد ضابط صاحب ملگری گلاب زوی قسم .  نباشه رپيق پرخاشوال ستيزگر سر مارا خلاص کو .

رفيق -  ببين رفيق جنرال صد بار نام مرا نادرست تلفظ کردی مگر من گزشت انقلابی کردم . باشد توضيح مختصری ميدهم ( اتحاديه مشترک المناقح ....

جنرال -  ايره می پامم ، پايده ، مناپی و ايتورهاره می پامم . مقصد مه همی ( مُربا ) بود .

رفيق -  ( مُربا ) ؟ حرف اول نام انتخابی هرکدام مارا برگزيده اند . مثلن : از ملگری ( م ) از رفيق ( ر ) از برادر ( ب ) و ازآخوند

( الف ) را و با جمع آنها ( مُربا ) ساخته اند .

ملا -  پس ملا چی ؟ حرف اول ملا نبود .

جنرال -  ايره دگه می پامم ملا و آخوند و ملگری هميش يکيس . اونه دگه ( م ) ملگری معنای همو ( م ) ملا ره ميته يا سرچپه . غلط ميگم ؟

رفيق -  نخير درست ميفرمايين . وجهت معلومات بيشتر شما حاضرين بايد عرض شود که مُربا در واژه نامه  پرورش يافته ، پرورده

شده معنا ميدهد . در واقع چنين است ما هرکدام پرورده و يا پرورش يافته دست و دامان يکی از ابر قدرت های جهان هستيم .

جنرال -  چرا نی . ما اپتخار می کنيم ده ای پرورش می داده گی .

ملا -  بااجازه .  معنای ديگری مُربا جوشاندن چند رقم ميوه اس ده  شيره شکر .

رفيق -  ( خنده ) شما واقعيتگرا هستيد ملا صاحب . مگر نظر به تجارب گزشته و دستاورد های انقلابات ( هفت و هشت ثور ) اين جوشش بعيد و نا ممکن است جز در همان کوتاه مدت به اساس دستور از بالا يا تقسيم منافع ....

جنرال -  نباشه راس ميگی رپيق ما بار ها ايره ثابت ساختيم . مگر بازهم مارا ده يک آخور بسته کدن .

ملا -  گمشکو حالی خو با هم بايد غم همديگر خوده بخوريم اگه نی تيرباران خات شديم يا ده زندان گونتانامو فرسوده خات شديم . والئه گه باز زور ملا شنواری برسه يا از ملا انصاری که خلاص ما کنه .

رفيق -  دليل نگرانی شما چيست ؟

ملا -  از برنامه دولت اوغانستان ده مورد رسيده گی به جنايات جنگی خبر نداری ؟

رفيق -  چرا دقيقن در جريان استم . خبر حاکی است که ظرف سه سال آينده با عاملان جنايات جنگی برخورد مشخص ميشود .

جنرال -  عين سه سال . ده ظرپ سه سال يا دال ميپره يا چپاتی . يا ما نيستيم . يادولت يا رپيق بوش . مثل قصه رپيق ملا نصرالدين....

ملا -  جنرال صاحب بان قصه ملا نصرالدينه ده ايتور يک وخت اساس . خو رفيق ستيزوال صاحب دگه چی ؟

رفيق -  درين راستا تلاش های دپلوماتيک جريان دارد تا آشتی و مصالحه بين دولت و جناح های متخاصمی پرقدرت و تفنگدار تأمين شود . درغير آن به اساس قوانين بين الملل دولت مجبور خواهد شد از طرح محاکمه جنايتکاران پشتيبانی نمايد .

جنرال -  ای کلش پروپاگند و گپ های انقلابی خودت اس منه نباشه درست گپتم ؟

رفيق -  نخير . ای کلش از سخنان داهيانهء مشاور ريس صاحب جمهور است .

ملا -  خو دگه .  پشت ماره گرفتن .

جنرال -  خی دگه  ای پرمان عپه چی پايده داره ؟

رفيق -  قرار اظهارات يک مقام : عفو مجرمان جنگی تنها از صلاحيت های افرادی است که در جنگ ها و کشتار های دسته جمعی وابستگان خودرا از دست داده اند .

ملا -  مره خو همی گپ در داده . آخ اگه دوران ما ميبود مه ميفاميدم که کتيش چی کنم .

رفيق -  چی ميکردی ؟

ملا -  دره بارانش ميکدم ، سنگسارش ميکدم ، ده استاديوم می شاندمش ده کليش کتی مرمی ميزدم ...

 جنرال -  کی ای گپه زده ؟ نباشه بگو .

 ملا -  يک ضعيفه ، يک سياسر . ريس کميسيون حقوق بشر اوغانستان .

جنرال -  ( خنده ) منه شاری خربوزه . تو ضعيپ و او ضعيپه . حالی او از تو کده قوی شده ملا صاحب . تاشور بخوری ريش ده کليت نخات ماند . ( قاه ، قاه ، قاه )

ملا -  ( خشمگين ) بس کو .  تو دگه سر زخم ما نمک پاش نتی . خو رفيق خی ايتور دگه چی گپ ها ؟

جنرال -  من با تعهد و قدسيت حزبی خبر ميدهم که هم اکنون تعداد زيادی افرادی که در گزشته های نه چندان دور در کشتار های دسته جمعی نقش مهمی داشته اند و دست شان باخون آلوده است در مقام های بلند دولت يا پارلمان قرار دارند .

اين ها مسبب ويرانی افغانستان بصورت کل اعم از زيربنأ و روبنأ وقتل مليون ها افغان شده اند افزون بر ناقص عضو ساختن و فرار مغزها .  مرتکب شديد ترين جنايات ضد بشری گرديده اند . ديده شود که آيا دولت تحت فرمان قادر خواهد بود اين افراد را خلع يد نموده و به محکمه و عدالت بکشاند . زيرا هر کدام برخوردار از مشروطيت ، قايم بذات خود وارجاع ناپزير اند و هکزا متکی به يک بلاک قدرتمند .

ملا -  اينه مثل خود ما واری ....

جنرال -  ای از گپ های داهيانهء کيس ؟

رفيق -  از سخنان ديده بان حقوق بشر .

جنرال -  غير ای گپ های که تو گپتی رپيق که والئه گه نصپشه پاميده باشم . ده باره توپنگ چی . زور توپنگه ديدی ؟

رفيق -  اشتباه شما رفيق جنرال همينجاست . رفيق بوش و رفيق کرزی بسيار زيرکانه و با يک طرح همه جانبه با ژرف نگری انقلابی وابستگی شما ، ملا صاحب و ما را با سلاح و قدرت نظامی دست داشتهء ما قطع نموده با فرا خوان ما به مرکز و نصب کردن مان به چوکی های دلخوش کن عملن مارا پسيف ساختند .

جنرال -  سيل کو رپيق پرخاشوال ... خو تير ميشيم . تو بری ما واری آدمها بيانيه نتی درست و ساده  قتی ما چپنکی گپ بزن . نباشه می پامی ما کل ما چپنکی هستيم . اونه از نپر اول گرپته تا پياده شطرنج کلش چپنکيس . ده ای ملک خاک و خربوزه زياد خدا و خاوند نگو پاميدی . ای پاسيپ چی مانا ؟

رفيق -  عاطل و باطل . بيکاره .

جنرال -  هی راس ميگی . به اپتخار رپيق يک شعار انقلابی : زنده باد دوستی اپغان شوروی . مرگ بر امپرياليزم خون آشام .

ملا -  ( خنده ) جنرال صاحب پهلو بگرد که صبح شده . وخت او شعار ها تير شد . او دوستی هاره گاو خورد  و گاو هم از چنگگ آويزان شد .

رفيق -  ( آزرده خاطر ) ملا صاحب لطفن متوجه حرف زدن تان باشيد ورنه با شما برخورد انقلابی خواهم نمود .

جنرال -  راس ميگه . مه اگه شعار ميتم حق دارم . يک وخت انقلابی بودم . عادتم شده . هنوز هم يگان دپه ده همو پکر ها ميرم .

ملا -  گاو پير کنجاره خو می بينه .

جنرال -  منه نباشه راس ميگم دروغ خو نيس به هردم شهيدی های برادر امير صاحب هرات قسم .

ملا -  بس کو دگه ديوانهء ما ساختی . خو رفيق مره خو تو گرفته . از تو چی پنهان بخدا نزديک اس از ترس خوده مردار بسازم ....

رفيق -  من با قاطعيت و صلاحيت ميتوانم حکم کنم که تلاش ها بيمورد . کميسيون ها بی خاصيت . نشست ها بی ماهيت و دولت بی کفايت خواهد بود ... پيوند ها ، آشتی ها ومصالحه های آبکی و آرايش يافته با تيوری های استعمار نوين کار ساز نخواهد بود . در غير آن دولت دچار ازهم پاشيده گی خواهد شد که اين را نه امريکا وشرکا ميخواهند . نه اتحاديه اروپا و نه دولت برادر و رفيق کرزی .

جنرال -  دروغ نيس به بمباران و کودتای ملگری تنی صاحب قسم اگه مه يک گپه پاميده باشم . يا نی چی ؟

رفيق -  يعنی تا دولت و ( ب 52 ) است . تا ملت در گير و پريشان صد ها مسله است . يعنی تا ( مربی است مُربا ) خواهد بود .

 ملا -  ميگن : << به تنگ آمد به جنگ آمد >>  ملت کم کم شور خورده . ببی هر روز يک بلوا و يک جنجاله براه می پرتن . پريروز کارمند ها و صاحب منصب های بيکار شده  و بی معاش . ديروز شاگرد های فاکولته و لنگ ها . امروز دستفروش ها و طواف ها . باش که صبا چی خات شد .

جنرال -  خو اگه حق شانه ما و شما و انجوها نخوريم و ای مليارد ها دالره حيپ و ميل نکنيم اونهام آرام می باشن . حيپ که يک روز مپت کده کشته خات شديم و ده چوکی شورا نخات ششتيم .

رفيق -  شما اهليت و ظرفيت نماينده بودن در شورا را نداريد .

جنرال -  گپته سنجيده بزن . اگه مه ظرپيت ندارم تو داری  وطنپروش .

ملا -  راست ميگه . جنرال تفعصات تو کی سواد داری .

رفيق -  رک و راست شما هم لياقت نماينده بودن در شورای مردمی را نداريد . شما مرتجع ، عقبگرا و تاريخ زده هستيد .

 ملا -  چپ شو بدبخت مزدور . اشراف زادهء خاين . تو لياقت داری که منشأ و اساس تمام بدبختی ها ده ای ملک استی . اگه  تو نمی بودی ای به اصطلاح جهادی های جنايتکار از کجا ميشد .

جنرال -  راس ميگه دروغ نيس .  به کلاه کج آمر صاحب قسم . ای طالبان پاشيست از کجا ميشد . کلشه شما زايدين رپيق پرخاشوال ستيزگر صاحب . منه نباشه بد ميگم ملا ضعيپ صاحب ؟

ملا -  بلی . تو بد ميکنی کتی رفيقت .

رفيق -  تو بد ميکنی همرای برادرت .

جنرال -  نباشه تو بد ميکنی قتی ملگرت .

ملا -  وای آشتی و مصالحه برهم خورد . ( مُربا ) به قيام نرسيد و دولت وارد شده مثل ما صادر خات شد ....

رفيق -  اين همه نقشه های مستر فيکس است .

ملا -  باز ما وشما ده شورا مالوم خات کديم . باز ده اونجه بزکشی ها و پخته پرانک هاره سيل کو .

جنرال –  راس ميگه دروغ خو نيس .  منه نباشه به املاک پروختن های بابا صاحب ملت قسم .

 

 

 

( نه فرجام بل آغاز يک دور دگرفاجعه بار برای ملت برباد رفته  )

 

رونوشت بيانات در مورد برنامه دولت پيرامون رسيده گی به جنايات جنگی و به محکمه کشيدن آن جنايتکاران از سايت بی بی سی گرفته شده است .