مصاحبه کننده سوسنه کولبل

برگردان از آلمانی به فارسی:اسداله الم

 12.01.08

 

 

جنگ ضد ترور اعلام شده توسط ایالات متحده امریکا در افغانستان، مقوله ای است که باید هر چه بیشتر کاویده شود. با لشکرکشی نیروهای ائتلاف زیرفرماندهی ایالات متحده امریکا در افغانستان در سال 2001، بسیاری از یک شانس خوب و تاریخی برای مردم افغانستان سخن به میان می آوردند. عده ای هم از همان آغاز این مقوله را از ردیف آفرینش "تصویر دشمن" توسط غربیها دانسته و به خطرات آن اذعان می کردند. حمله به عراق نشان داد که نه "ملت سازی" ونه "دولت سازی" ای در افغانستان مطرح می باشد و این کشور صرفاً یک فضای خالی پنداشته می شود تا در خدمت اهداف اولی تر منطقوی و جهانی امریکا قرار گیرد. در حال حاضر تکوین دراماتیک حوادث سیاسی در پاکستان، شیمای مغشوش یک پروژه منطقوی دیگر را در چشمرس قرار می دهد که باز هم افغانستان شاید به مثابه تخته پرش و قربانگاه مورد استفاده قرار گیرد. آدمهای هزار چهره ای کارگزار این صحنه های خونین می شوند. یکی از این آدمها جنرال حمید گل رئیس پیشین استخبارات نظامی پاکستان است که هم منادی منسجم ترین خط ستراتژیک ضد امریکایی بنیاد گرایان پاکستانی است و هم در جمیع مذاکرات عالی مقامات غربی و پاکستانی پیرامون اوضاع افغانستان و پاکستان به مثابه مشاور شرکت می ورزد. در اینجا توجه شما را به مصاحبه جنرال حمید گل با مجله آلمانی "شپیگل " مورخ .17.12.2007. جلب می نماییم:

 

 

 

"آنها ما را برای این کار کرايه می کنند."

حمید گل 71 ساله، رئيس اسبق سازمان استخبارات، در باره انتخابات در جنوری، همبستگی ا ش با طالبان و آينده سياسی کشورش

 

شپيگل:

آقای گل ، مشرف از مدت کوتاهی به اين طرف يک فرد غيرنظامی است. در کشوری که  هنوز توسط نظاميان اداره می شود؛  چقدر وی  قدرتمند است؟

گل:

 ضعيف - اما اين را که چقدر ضعيف است، وقتی خواهيم ديد که او در يک موقعيت مشکلی قرار گيرد و معلوم شود که ارتش تا چه اندازه از او پشتيبانی می کند.

شپيگل:

 غربی ها اميدوارند که انتخابات ماه جنوری که  در آن احزاب اپوزيسيون  تحت رهبری  بی نظير بوتو و نواز شريف اشتراک می ورزند، برای پاکستان شانس خوبی برای يک آغاز نو باشد. آيا اين اميدواری بر حق هست؟

گل:

هيچ تغيری نيامده است، حکومت نظامی همان است. مشرف برای اين که به قدرت بماند، با اعلام حالت اضطراری  سيلی محکمی به قضا، به مخالفين سياسی اش  و به رسانه ها زد. امريکا و غربی ها از او در اين مورد حمايت می کند. اين  منجر به انزجار شدیدی می شود.

شپيگل:

مشرف اعلام حالت اضطراری را چنین استدلال می کند که در غير آن پاکستان در دست افراطيون می افتاد و هرج و مرج حاکم می شد- این  بزرگترين ترس غرب از کشوری دارای نيروی هستوی مانند پاکستان است. آيا اين نگرانی بی مورد است؟.

گل:

 به گمان من حالا ديگر مردمان نااميد به راستی به طرف افراطيون می روند. بنيادگرايان ممکن است اشتباهات زيادی داشته باشند، اما آنها خود فروش و فاسد نيستند. در اينجا احساس شديدی در بين مردم و همچنين در بين ارتش و استخبارات وجود دارد که ما با گرگ می رقصيم و به جنگی غلطی برای امريکايِی ها که دشمنان ما نیز می باشند ادامه می دهيم. پاکستان منافع  کاملاً غیر از آنچه دارد که ایالات متحده امریکا دارد

شپيگل:

ايالات متحده امريکا بر عليه طالبان و القاعده در افغانستان می جنگد. به حيث رئيس استخبارات شما در پيدايش طالبان سهيم بوديد. آيا هنوز هم امروز با آنها احساس نزديکی می کنيد؟

گل:

بلی، من از مبارزين آزادی  در افغانستان حمايت می کنم. طالبان برای من حنگجويان آزادی می باشند. آنها عليه اشغال و به  بردگی کشیده شدن  توسط غربی ها همان طور می رزمند که علیه شوریها وعلیه بریتانیاییها جنگیده بودند.

شپيگل:

اما مسئله طوری ديگری است: ناتو می خواهد در اعمار کشور کمک کند وهر زمان که افغانستان به اندازه کافی قدرتمند شود که بتواند از خود در مقابل دشمنانش دفاع کند، دوباره برگردد. بنيادگرايان نيز جزء اين دشمنان اند.

گل:

کشورهای اروپايی ناتو فقط در پيشبرد اهداف امريکا معاونت می کنند. امريکايِیِ ها می خواهند پايگاه های شانرا در منطقه مستقر سازند تا دسترسی به منابع نفتی دريای خزر پيدا کنند. حالا آنها با جنگ شان در افغانستان و عراق قيمت نفت را به شکل سرسام آوری بالا می برند و با افزایش بهره  سهام شان از آن سود می برند و یا اینکه خود شان شرکای کانسرنهای نفتی اند.

شپیگل :

طالبان نیز همینگونه تبلیغات می کنند و جهان بینی شان نیز چنین است. از نظرشما در کجا پرویز مشرف به منافع پاکستان توجه نمی کند؟

گل:

 رئیس جمهور مشرف، اندکی پس از یازدهم سپتمبر 2001 هنوز هم اهداف پاکستان را چنین تعریف می کرد: ازجمله به رسمیت شناخته شدن به مثابه یک قدرت هستوی، همه پرسی توسط ملل متحد در کشمیر و تشکیل یک حکومت متمایل به دوستی درافغانستان. امروز ما در کابل یک حکومت متمایل به دشمنی و تحت هدایت ایالات متحده امریکا داریم. ما به مثابه يک قدرت اتمی همان طور قبول نمی شويم که هند می شود و منازعه کشمیر ازآنچه ما راه حل می دانیم، بسیار به دوراست.

شپيگل:

ارتش پاکستان با کمال میل عطیه های  مالی چندين مليارد دالری  ايالات متحده امريکا را دريافت نمود. همچنان استخبارات نظامی پاکستان یا "آی اِس آی " نيز سهمی دريافت نموده است.

گل:

درست آن بود اگر می گفتيم: ما نه  پول شما را می خواهيم و نه اجندای سياسی  تان را، برويد به حهنم. اما فراموش نکنيد که: شما ما را برای يک کار کوتاه مدت کرايه می کنيد، اما ما را کسی خريده نمی تواند.

شپيگل:

 اسلحه  اتمی پاکستان امروز  تا چه حدی  درامنیت قرار دارد ؟

گل:

هرگاه اسلحه اتمی امريکا در دست دبليو بوش مامون باشد، در اين جا بسيار در امنیت قرار دارد .

شپيگل:

 شما خود شما افسر جوانی را بنام پرويز مشرف به هنگام پيشرفت شغلی اش درارتش رهبری می کرديد. آيا وی امروز شما را به تعجب می اندازد؟

گل:

در آن هنگام  من او را يک آدم با ذکاوت متوسط و پر انرژی می  پنداشتم . اين ترکيب خطیری برای يک افسر بلند رتبه وهمچنان  برای يک رئيس دولت است. اگر می دانستم که او دست به چه کارهایی می زند، در مورد وی طور ديگری ارزيابی می کردم، و تا جایی که ممکن می بود، کشوررا ازبرخی چیزها نجات می دادم.

شپيگل:

پاکستان به کدام سو روان است؟

گل:

من می ترسم که  آن مسيرمشابهی را بپيمايد که ايران در سالهای هفتاد پيمود. در آنجا امريکايیِ ها ده ها سال از رژيم فاسد شاه پشتیبانی کردند  و نارضايتی مردم را نادیده گرفتند. در پايان انقلابی  تحت رهبری مذهبيون صورت گرفت.