دوست بسیار عزیزنعمت الله ترکانی !سلامم را پذیرا شوید .

من مینا نثار واحدی هستم .از انتقادی که در مورد اجاق سرد نموده بودید .ممنون شما .سپاس گذارم ازینکه مضمونم را خواندید و نقدی هم در باره اش نوشتید .من فکر نمیکنم که این مضمون را تحت عنوان داستان کوتاه فرستاده باشم –اگر اینطور است .از شما و از تمام خواننده های عزیز معذرت میخواهم .

من نویسنده نیستم و فن نویسنده گی هم نمیدانم  مگر انتقاد پذیرم.  من فقط از درد ها و رنج های مردم مینویسم . من این سوژه ها را خود طرح ریزی نکرده ام .هر قصه که من نوشته ام قصه اصلی است هر آنچه شنیده ام برای خواننده های محترم  تحت عنوان خاطره –ها  انعکاس داده ام . من با این فامیل هم از نزدیک آشنا بودم و قصه این مادر و پسر را خود شنیده بودم .و از اولین نوشته هایم است که در سال 6-6-1998 نوشته شده است و اشتباها"بدون اصلاح به چاپ رفته است .  که از همه خوانندگان محترم معذرت میخواهم چون  اشتباه نوشتاری و  فنی دارد به بزرگواری تان ببخشید . و از کلمات نا مناسبی که در آن به کارگرفته شده، متاسفم امیدوارم که خوانندگان محترم به بزرگواری شان ببخشند .

                      با ابراز سپاس            مینا نثار واحدی