6 جدی آغاز رسمی رقابت شرق و غرب بر سر افغانستان
مرتضوی
در شامگاه 6 جدی 1358 افغانستان وارد مرحلهی جدیدی از تاریخ سیاسی خود شد. در این روز ببرک کارمل با استفاده از یک رادیوی خارجی سقوط حکومت حفیظ الله امین را اعلام و رسما زمام قدرت را به دست گرفت. وی در نخستین سخنرانیاش از طریق این رادیو گفت: «این جانب ببرک کارمل به مناسبت سقوط مرگبار و واژگون شدن رژیم فاشیستی امین، این جاسوس سفاک امپریالیسم امریکا و دیکتاتور جبار و عوامفریب، به شما وطنداران عذاب دیده و مسلمانان مستضعف افغانستان که تاکنون در زیر یوغ جلاد آدمکش و شیاد تاریخ حفیظ الله امین، و امینیها قرار داشتید درود می فرستم و شاد باش می گویم.»
اشغال افغانستان توسط شوروی سابق، زنگ خطر جدید برای غرب تلقی گردید، که به گفتهی برخی کارشناسان افغانستان را به مهم ترین میدان جنگ سرد بدل کرد. در واکنش به این رویداد مهم و تاریخی امریکا، عکس العمل فوری نشان داد. جیمی کارتر رییس جمهور وقت امریکا در اولین واکنش گفت: "شوروی باید برای تجاوز خود در افغانستان بهای سختی بپردازد" امریکا به این بسنده نکرد و در یک اقدام نمادین تحریمهای را علیه شوروی وضع و از حضور در بازیهای المپیک سال 1980 امتناع ورزید. به دنبال این موضعگیری ها و در تداوم بحران و تنش های خلق شده میان شرق و غرب، مشاور امنیت ملی امریکا «برژنیسکی» در اوایل فبروری 1980 به پاکستان سفر کرد. وی در دیداری از دره خیبر در نقطه مرزی پاکستان و افغانستان به عکاسان و خبرنگاران اجازه داد از او که یک تفنگ ساخت چینی را به سوی افغانستان نشانه گرفته بود عکس برداری کند.
واکنش جهانی:
تنها امریکا نبود که به این اقدام شوروی واکنش نشان داد، پس از 6 جدی 1358 بیشتر کشورهای جهان و منطقه به این موضوع واکنش نشان دادند.
تمام کشورهای غربی، کشورهای چین، عربستان، و پاکستان به زودی به محورهای مهمی برای مقاومت مجاهدین افغانستان بدل گردید.
در سازمان ملل نیز واکنش اکثریت نسبت به اشغال افغانستان منفی بود. در یک رای گیری که در اواخر نوامبر 1980 صورت گرفت با 111 رای موافق، 22 رای مخالف و 12 رای ممتنع تجاوز خارجی به افغانستان محکوم گردید و خواستار خروج نیروهای خارجی از این کشور شدند.
موضع گیری شوروی
مقامهای شوروی همواره تاکید می کردند که هدف از حضور سربازان آن کشور در افغانستان فقط به هدف کمک صورت گرفته است. لیونید برژنف در همین رابطه گفت: "نیروهای ما علیه ملتهای دیگر به کار نرفته و هیچ گاه به کار نخواهند رفت."
ولادیمیر بشر رییس بخش خارجی کی.جی.بی نیز در سال 1989 در رابطه به اهداف شوروی گفت: "اندیشه اولی این بود تا حضور نیروهای شوروی نشانه ای باشد مبنی بر حمایت اخلاقی از رژیم جدید، اما نیروهای ما در جنگ افغانستان درگیر ماندند و به اشغال این کشور دست زدند." با توجه به گفته های مقامهای شوروی مبنی بر هدف اخلاقی و حمایت و کمک به افغانستان برخی از کارشناسان علوم سیاسی از جمله پروفیسور فرد لیدی از دانشگاه لندن عوامل عمده در اشغال افغانستان را چنین بیان میکند: «آنها (شورویها) به این دلیل به افغانستان هجوم بردند که اولا استقرار یک رژیم اسلامی و ضد کمونیستی در افغانستان مواضع آنها را در آسیای میانه در خطر قرار میداد. ثانیا آنها از یک اصل عمومی پیروی میکردند و آن جلوگیری از سقوط رژیم کمونیستی بود. طوری که در سال 1956 مجارستان و سال 1968 در چکوسلواکی عمل کردند."
واکنشهای مردمی در افغانستان
اشغال افغانستان توسط شوروی با مقاومت و خیزش مسلحانه مردمی همراه بود. مردم پایتخت در اولین واکنش در سوم حوت به جاده ها آمده و اعتراض شان را نسبت به تجاوز شورویها ابراز داشتند. هر چند این قیام از سوی حکومت وقت سرکوب گردید، اما به زودی هستههای مقاومت فراگیر شد به طوری که بیشتر مناطق در ولسوالی ها و ولایات از کنترول حکومت کمونیستی خارج گردید. تلاش های ببرک کارمل و اجرای سیاستهای معتدل هرگز نتوانست اعتماد مردم را نسبت به حزب دموکراتیک خلق جلب نماید. سرانجام خیزش های مسلحانه و عمومی با موجودیت احزاب سیاسی شکل سازمان یافتهتری به خود گرفت.
این احزاب که با حمایت مالی کشورهای غربی و عربی، و منطقه همراه بود، به زودی به امکانات مدرن دست یافتند، و با مقاومتهای که انجام میدادند عرصه را برای حضور شورویها در افغانستان تنگ ساختند.
گورباچف و تغییر موضع
اتحاد جماهیر شوروی از همان آغاز با انتخاب گورباچف سیاست پشتیبانی از انقلاب ثور را کنار گذاشت. گورباچف جنگ افغانستان را «زخم خونین» خواند و برای مداوای همین زخم بود که ببرک کارمل را در سال 1986 وادار به استعفا کرد.
پس از برکناری ببرک کارمل داکتر نجیب الله رییس خاد سابق به ریاست جمهوری دست یافت و با طرح سیاست مصالحه ملی سعی کرد پوشش آبرومندانهای را برای خروج شورویها از افغانستان، فراهم سازد. این تحولات همزمان بود با تلاشهای نماینده سازمان ملل در افغانستان چنانچه آقای "دیکو کوردووز" نماینده سازمان ملل در رابطه به تلاشهایش میگوید: "یگانه ماموریتی که من داشتم این بود که مذاکرات را در مورد خروج نیروها پیش ببرم."
سرانجام پس از 8 سال از اشغال افغانستان شورویها ناگزیر شدند تا خاک افغانستان را ترک گویند. هر چند امیدواری شوروی ها این بود که از سقوط زود هنگام حکومت دست نشانده جلوگیری نمایند، اما این آرزو تحقق نیافت.
اکنون با گذشت 28 سال از این رویداد بزرگ اوضاع در افغانستان و جهان به نفع امریکا رقم خورده است. حال این روسیه است که به عنوان میراث دار شوروی سابق نسبت به حضور غربیها چگونه برخورد نموده و از خود واکنش نشان میدهد.
به نظر میرسد که اکنون نیز کشمکشها بر سر افغانستان وجود دارد که موضعگیریهای کشورهای همسایه دلیل عینی آن است.
اقتباس از روزنامه 8 صبح