فرهنگ سوزان حرفه ای

 

 به قلم:مهسا طایع

08.07.09

 

برای این که به یاد آوریم وبه یاد داشته با شیم که تاریخ ماچه راه های طولانی، پر پیچ وخم وسنگلاخی را پشت سرنهاده وازمیان آتش وخون گذر کرده است تا به امروز رسیده  زمانی زیادی را در بر نمی گیرد .مقطعی از زمان که نسل امروزونسل های آینده ،بایددریابندکه چه هزینه هایی برای کمایی آن پرداخت شده است.

زمانی که آزادی در کانون ارزش گذاری های ما جا گرفته است.وبدیهی است که پس از آن همه حادثه ها ، امروز باید قدر این گوهر بر آمده را بشناسیم .

به طور یقین هر جا معه ای از گروه های متفاوتی تشکیل  شده است که هر یک از آن ها سهمی در پیشبرد اهداف جامعه دارندوحق حاکمیت دریک کشوربه مساوی بین این گروها تقسیم می شوند.اماهمواره کسانی هستندکه میخواهندبنیان انسانیت انسانها رادرجامعه متزلزل سازندوهمه آرمان هاواعتقادهاومرام های خوب رابه بیراهه برندوساختاروقواعداعتقادی جوامع راتضعیف نمایند.   

 به نظرمیرسدکه ما یک باردیگردرمقطعی ازتاریخ قرارگرفتیم که به آن مقطع خطاواغفال می گویند، مقطعی که بازهم درس عبرت می شودوگذشت زمان آن رابه یک پندتاریخی تبدیل خواهدکرد.زیراکسانی هستندکه پشت واژه ی نوبنیاددموکراسی درکشورها به همه ی ارزش های ما تاخت می زنند.

اگر امروز واژه دموکراسی زینت ملک ما شده ،محصول زجر و زندان و شکنجه ها ی دیروز است، اما آنچه امروز با نام دموکراسی در جامعه تر ویج می شود ،روش ها و برنامه ها یست که متضاد با فکر و خواست واقعی مردم ماست و بیگانه با آنچه که مردم ما سال ها به خا طر حفظ آن مبا رزه کردند ،اگر امروز دموکراسی در دیارما در مقام قانون و لفاظی نشسته است ،حق آن نیست که این واژه درجامعه ما مغلطه معنی شود.

دیرزمانی از آن روزها نمی گذرد،که مردم ما به خاطر تعصب به ارزش ها یشان مورد حمله قرار می گرفتند ،و به صحنه کشیده می شوند،امروزه همان ارزش ها،زیرنام دموکراسی رنگ می بازندوماهیت خویش راازدست می دهند.           متاسفانه عده بسیاری ازمردم ماهم که عینک خوش بینی به چشم دارند،همه چیز را پاک وصفا می بینند و حتی بعضی ازعملکردهای افرادبلند مرتبه ی دولتی را هم باورنمی کنند.چنین اوضاعی وچنین جوی که ازسربی مسئولیتی حاکمان بلا فصل وخودسر ما پدیدآمده است،بازمارابایک بحران بزرگ مواجه می سازد. 

      کسانی زیادی هستند که امروزمی خواهند مردم مادرناآگاهی بمانند،مردم به خودشناسی وخودباوری نرسند،چشم وگوششان راببندند ومنتظراوامرباشند.اوامری که به آنها دیکته میشوندودستوراتی که برآنهاصادرمی شود ،همین است که سعی می کنند مردم راباچیزهایی سطحی سرگرم سازند وبانام فرهنگ وهنر ،یک مشت مزخرف رادرذهن مردم بگنجانند،اکنون چندین چینل تلویزیونی،به صورتی نه چندان آشکاردر خدمت همین امرقرارگرفته وبه عنوان مجریان چنین برنامه ها وخواسته هایی مقررشده اند ،فتنه هایی نه چندان خاموش در کمین افکار جوانان ما نشسته است تا آن ها را به سوی خودبکشند.جوان ما به جای این که امروز فرصت تمرین آینده سازی راداشته باشد وبا استفاده ازحق آزادی به شعور برتر ونظر بر جسته اجتماعی دست یابد ،دراغفال وناآگاهی غرق می گردد.  آنان با استفاده ازبرنامه های کذایی ،برای رسیدن به هدف هایی خود تلاش می کنند وعمل خود ازمنظردموکراسی،افکارجوانان راتحت الشعاع قرارمیدهند.حال آن که جوان ما برای دستیابی به آینده ای بایسته،به سوی رشد و تعالی فکری واجرایی سوق داده شود تا ما بتوانیم فرداازداشتن افرادی مستقل ،خود باورومسئولیت پذیر ،اطمینان داشته باشیم نه آنکه در دورهای مکرر تاریخ سرگردان بمانیم.      مگر نه اینست که امروز به خا طر فقدان افرادی متعهد و خود باور ومسئولیت پذیر ،هر روزازدامی به دامی دیگروازبحرانی به بحران دیگر در می غلتیم؟ درتاریخ ما همواره انگیزه هایی  قدرت طلبی وضع بدی را پیش آورده است. به طوری که افراد و گروه های زیادی در طول تاریخ برای کسب قدرت و دست یافتن به منا فع مادی بیشتر، از همه ی اندیشه ها واعتقادات خود فروگذارمی کنند ویا درپناه آن قرار می گیرند تا به اهداف دیگری برسند. اما به هر حال حقیقت روزی چهرهای کذایی را آشکارمی سازد. اگر امروز کسانی که رسالت آگاهی دادن به مردم را از یاد خویش برده و مشتاق احترام های نمایشی به خود شده اند، ویادربرابرچنین حربه هایی به دلیل فقدان تشخیص صحیح در مسائل باعث می شوند تا بر اساس تعصب ها وادراکات ناقص واحساسات غیر علمی خود  تصمیم گیری می نمایند،این وظیفه ی روشنفکران و دلسوزان را ستین جامعه است که با احساس وظیفه وارق ملی وتشخیص مصالح جامعه ،انحراف ها را تحلیل کنند وبی راهه رفتن ها را متذکرشوند .ورنه زمانی که روح انسانی  جامعه در پرده های تاریکی وکوری گم شود،آن وقت است که یافتن چراغ راه دیگر به آسانی میسر نمی شود وهمه ی تلاش های  دلسوزانه بی ثمر می ماند وبهبود وضع جامعه و آگاهی جمعی تنها به یک سراب دست نیافتنی مبدل می گردد. کسانی که می خواهند جامعه ما رادرحالت رکودوعقب ماندگی قراردهندومردم را روزمره گی های پوچ سر گرم سازند، اکنون برای محکم کردن پایه های خواست خویش، با به کار گیری افراد بی فکر در مقام های حساس، سعی دارند،همه ی تصمیم ها راتنها ازیک مرکز ارائه دهند. وبیشتربه بهانه فرهنگ سازی، فرهنگ سوزان حرفه ای دست به کارشده اندتااین باربه جای نشانه گرفتن قلب مردم ،ذهن آنان راآنگونه که می خواهند تسخیرنمایندواین تهاجم خانمانسوزترازویرانگری های گذشته آنان است.زیراآنان باتوجیهات منفعت طلبانه خویش جامعه رادرخواب غفلت فرومی برند تاهمه چیزرادرترازوی خواسته های خوداندازه گیری نمایند!

تاریخ اگر چه دیرترورق می خورد اماحقایق درمتن آن ضبط می ماند. هرچند ممکن است باز هم افراد فرصت طلب دیگری،تاریخ رابه نفع خود تحریف کنند اما نباید اجازه دادکه عقل و منطق جوانان ما ،باورها وارزش های آنان رادچار شک وتردید نمایند واز نیات پاک آنان برای مقاصد پلید خود سوجویند.    چشم های بیدار باید مراقب این باشند که حد ومرز ها ،در اند یشه های گفتاری،کرداری ورفتاری رعایت شود و جامعه ازمسیراعتدال وشئونات قابل قبول فرهنگی وملی ما خارج نشود.   

    نباید بگذاریم که فرهنگ های فریبکارانه رواج بیابد، درآن صورت می توان امیدواربود که شعور اجتماعی مردم،در فضاهای باز سیاسی و اجتماعی رو به ترقی نایل شود وتحلیل مسائل جاری برای یک جامعه ممکن شود و راه به سوی کمال حقیقی گشوده گردد...