ملا نصرالدین وطالبان  دين، ازاجتهاد تا جهاد

نویسنده: قاری عتیق الله ساکت

23.08.07

 

 

 گویند ملا نصرالدین شبانه گوسفندهای مردم را دزدی میکرد و پس ازذبح آن کله وپاچهء آنرا برای خود نگاه کرده بقیه گوشت واستخوان آنرا بفروش میرساند وپول که ازمدرک فروش گوشت بدست میاورد همه را برای فقرأ ومساکین خیرات وصدقه میداد. بلاخره زنش پرسید که آخر ازیکطرف دزدی وازطرف دیگرخیرات وصدقه؟ ایندو باهم کی جور میایند؟ ملا درجواب گفت: آرام باش، که در بین این دوعمل خوب وزشت  من وتو خوب نفع میبریم. زن با حیرت پرسید که مگر چطور؟ گفت حساب دزدی با حساب خیرات وصدقه خلاص به خلاص. ولی کله وپاچه اش به من وتو میماند. من همینکه شب دزدی میکنم گناهء آن بوسیلهء خیرات که روز انجام میدهم، بخشیده میشود، ولی کله وپاچه اش برای من تو میماند که فایدهء من وتوست.

حالا همین روش را طالبان والقاعده برای فریب  جهانیان شروع کرده اندکه ازیکطرف شعارهای تند وآتشین را برضد خارجیان وبرضد فحشا وفساد سر میدهند ولی ازطرف دیگردختران وزنان زیبای خارجی را اختطاف نموده ایشان را با زور، جبر واکراه طور دسته جمعی  مورد تجاوز جنسی قرار میدهند.

 

 فعل زنا در تمام ادیان بخصوص دین مبین اسلام حرام قطعی  است ولی سؤال اینکه طالبان باوصف اینهمه ادعای شریعتمداری چگونه به این فعل قبیح آنهم بگونهء بسیار ظالمانه مبادرت میورزند، گمان اینست که ایشان یا به اجتهاد ملانصرالدین عمل میکنند، یا خودرا گول میزنند ویا هم براساس فتواهای عربی- پاکستانی جواز حلال بودن آنرا معتقد شده اند.  

خداوند بزرگ درقرآنکریم میفرماید: وَلاَ تَقرَبُوالزِّناَ اِنَّه کَانَ فَاحِشةً وَّساَءَ سَبِیلاً (پارهء پانزدهم، سورهء اسرا) ترجمه: و به فعل زنا نزدیک نشوید که براستی زنا یک فحشای بزرگ وطریقهء بسیار بد است.

 از آیت متبرکه چند نکته قابل استنباط است که ذیلأ ذکر میکنیم:

1 فعل زنا در یک کلمه بگونه مطلق ذکر و ممنوع قرار داده شده است. طوریکه خداوند نگفته زنا با مسلمان حرام ولی با کافر حلال است. بلکه فعل زنا قطعأ باهرکسی ودرهرحالتی که باشد، بدون قید هیچ شرطی حرام است چه با مسلمان وچه با کافر.

2  نکتهء باریک دیگراینست که خداوند بزرگ نمیگوید که شما زنا نکنید، بلکه میگوید که به آن نزدیک نشوید. حالا اینکه نزدیک شدن چیست، مفسرین درین باره هرگونه حرکت وعمل را که منتهی  به این فعل قبیح گردد، ذکر میکنند، مانند خلوت کردن دو نامحرم وملاقات ایشان درتنهایی، تماس های دستی که دو نامحرم هنگام  احوالپرسی وتعارف باهم قول میدهند، چشم چرانی ها ونگاه های غرض آلود وخلاصه هرگونه عمل که به تدریج وقوع فعل زنا را درپی داشته ویا  کم ازکم وسوسه یی در دل انسان می افگند،  نیز ممنوع بوده زیرا هریک بنوبهءخود مقدمات آن   شده میتوانند که  آهسته آهسته وقدم بقدم انسانها را به آن نزدیک سازند. به عبارهء دیگر اجرای هریک ازاعمال یادشده بمثابهء یک گامیست که انسانرا بسوی آن فعل  ممنوع تقریب ونزدیک میسازد. ازین جهت نه تنها که فعل زنا باالذات حرام است بلکه  هرگونه کارهای خورد وریزهء دیگر هم که بستر ارتکاب این فعل حرام را بروی انسان هموار میسازند، نیز ممنوع میباشند ومسلمانان باید جدأ ازانها خودداری ورزند.

حالا بنگرید که طالبان چگونه قصدأ مقدمات فعل زنا را برای خود فراهم میسازند وبعد چه بهانه هایی را برای آن میتراشند وپس ازان که فعل مذموم زنا را مرتکب میشوند، چگونه  با  بیشرمی تمام ازعمل خود هیچ حیا ننموده بازهم ادعای  اسلامیت، تطبیق شریعت واخراج خارجیان را میکنند.

هرگاه دنبالهء تحقیق را به عقب بکشانیم وگذشته هارا بیاد بیاوریم، بوضوح درخواهیم یافت که  طالبان بیشتر ازینکه جهاد کنند (البته جهاد ازدیدگاهء خودشان) برعکس زنا زیادترکرده اند.  به  عبارهء دیگر جد وجهد ایشان در راهء شهوترانی بیشتر ازجهادشان در راهء خداپرستی بوده است.  هرگاه یک احصاییهء دقیق بگیریم، میبینیم که درشرایط کنونی تاحالا   ده ها زن از اتباع خارجی توسط طالبان ربوده شده، و بعد تا مدتی درجاهای نامعلوم مخفی نگهداری شده و سرانجام  پس از تجاوزهای  مکررجنسی  که توسط افراد مختلف طالبان  بالایشان صورت گرفته است، وضعیت صحی شان برهم خورده  واینجا بوده  که درآخرین نفس هایشان  به شکل نیم زنده ونیم مرده  رها گردیده ولاش شان به کشورهای متبوع شان تسلیم داده شده است .

 

 بخاطر باید داشت که  تجاوزات جنسی طالبان بالای زنان امری نیست که تازه  درین اواخر شروع شده است، بلکه حتی در زمان حاکمیت مطلقهء شان هم که درکابل بودند،  به شکل  بسیارماهرانه، گرگ صفتانه ونامردانه به عزت وآبروی زنان  داخلی وخارجی دست درازی میکردند وحیثیت شانرا پامال میساختند.  همچنانکه امروز ایشان زنان خارجی را به بهانهء کافر بودنشان اختطاف نموده افعال ناروا را بالایشان انجام میدهند، دران زمان با همین روش مشابه زنان  افغان را به بهانهء جاسوسی با دولت برکنار شدهء استاد ربانی بازداشت نموده در سلولها وزندانهای مخوف شخصی وگروهی خود نگاه میکردند. دران ایام که نگارنده بحیث مسؤل مراقبت اززندانیان درسازمان جهانی صلیب سرخ کار میکردم، مقر وظیفه ام درست درسمت مخالف طالبان (پنجشیر) بود ومن ازهمانجا اوضاع مناطق تحت ادارهء طالبان بویژه اسیرهای را که ایشان از صحنه های نبرد ویاهم تلاشی های خانه بخانه میگرفتند،  ترصد میکردم و وظیفه ام تأمین ارتباط اسرای جنگی وغیر جنگی تحت توقیف طالبان  با خانواده هایشان بود که اگر ایشان درمناطق تحت ادارهء دولت آنوقت زندگی میکردند من ارتباطات کتبی وشفاهی شانرا درمیان واسطه میشدم.

 بیادم هست که  یکی از روزها صرف بخاطرسرگرمی،  پایگاهء معلوماتی (داتابیس) کمپیوترخودرا که حاوی شهرت مکمل همه افراد زندانی  بوسیلهء طالبان بود، باز کردم و خواستم بدانم که آیا در زندان طالبان  دختران نوجوان به سن چهارده ساله هم وجود دارندیا خیر. همینکه  فرمان جستجو را دربرنامهء پایگاهء معلوماتی فرستادم ،  پس ازچندلحظه ءکوتاه سرم کاملأ گیج رفت. میدانید چیرا دیدم؟ کاملأ باور نکردنی بود.  یک فهرست طولانی شامل هشتاد  وهشت دختر چهارده ساله در زندان پلچرخی کابل بوسیلهء طالبان! بادیدن این فهرست حس کنجکاوی ام بیشتر شد و خواستم تا دربارهء دختران زندانی درسنین مختلف هم معلومات پیدا کنم که به همین ترتیب صدها دختر شانزده ساله، هفده ساله، هجده ساله، نزده ساله وبیست ساله را با همهء مشخصات وجزییات  چون جای تولد، محل سکونت، درجهء تحصیل، محل بازداشت، سن فعلی، تعداد اعضای خانواده، اسامی همه اعضای فامیل، نمرهء خانه، نمرهء کوچه وغیره را دریافت نمودم که کم مانده بود از فرط حیرت سرم بترکد.

لازم به تذکر است که این پایگاهء معلوماتی ما صرف شامل صورت حال زندانیانی میشد، که به اتهام جرم سیاسی بازداشت شده بودند، درحالیکه علاوه بر آنها  صدها دختر وزن جوان با دوسیه های جنایی در سلول های مختلف چون صدارت، وزارت امنیت، وزارت داخله وصدها سلولهای شخصی وفرقه ای ایشان بسرمیبردند، که ما با ایشان سروکاری نداشته ونه از نگاهء مأموریت صلیب سرخ وظیفه داشتیم که نامهای ایشان را درجملهء مستفید شوندگان مساعدت های خود در دفتر خویش ثبت وسجل نماییم. درین ارتباط ما صرف نام  ومشخصات زندانیان را درپایگاهءمعلوماتی خود ثبت میکردیم، که ایشان نظر به ادعای طالبان  جرایم  سیاسی داشتند. ولی اینرا هم میدانستیم که صدها زن مسلمان بناحق توسط  طالبان به عناوین مختلف چون بدکاره، دزد، بی بندوبار، بی حجاب وغیره زندانی شده بودند. روزی   یک خانم سویسی که  یکی از همکاران نزدیک من دربخش مراقبت از زندانیان بود،  واو تنها کسی بود که اجازه داشت زنان زندانی ( البته مجرمین سیاسی به ادعای طالبان) را محرمانه ملاقات کند، برایم گفت: "تا جاییکه من از همه زنان زندانی تحقیقات کرده ام  اصلأ طالبان همهء این زنهارا صرف بخاطر عیاشی وتجاوز جنسی در سلولهای شان نگاه کرده اند درحالیکه اکثریت زنهای زندانی نه  جرم سیاسی داشته اند ونه جرم جنایی."  این مطلب را وی از دهان همان دختران وزنان زندانی برایم نقل کردکه وی در زندان پلچرخی کابل، صدارت وسایر توقیفگاه های رسمی ومعلوم برای صلیب سرخ، غرض مصاحبه وکمک برای ایشان میرفت، ازیشان دیدن بعمل میاورد و وقتأ فوقتأ با ایشان محرمانه مصاحبه میکرد. زنان زندانی هم که میدیدند شخصی از جنس خودشان برای کمک ودلجویی  نزدشان  آمده همه راز های مربوط بخود ودرون زندانرا بی پرده با وی صحبت میکردند ومیگفتند که درزندان بالایشان چه میگذرد و اساسأ هدف اصلی طالبان از توقیف ایشان درانجا چیست.

 

اینان (طالبان) گویا که خودشان هیچ خواهر ومادری نداشتند ویا اصلأ از مادری تولد نشده بودند که اینگونه حیوان صفت با دختران و زنان مردم برخورد میکردند. درافغانستان هیچ دولتی و حتی هیچ نیروی متجاوزی اینقدر پست وبی بندوبار نشده بود  که دختران وزنان  بیگناه را وسیله یی برای اطفأ غرایز خود قراردهد.  حتی روسها با وصف  غیر مسلمان بودنشان هیچگاه درحریم که یک زن افغان درانجا میبود، داخل نمیشدند ونه آنجاهارا مورد تلاشی وبازپرس قرار میدادند ولی اینها زندان هارا به مراکز عیاشی وفاحشه خانه های مخفی برای خویش مبدل ساخته بودند ولی از طرف روز مردان وزنان بیگناه را ازکوچه ها وپس کوچه های شهر جمع نموده به اتهام زنای محصنه وغیر محصنه درملای عام محکوم نموده،  نمایش سنگسار کردن وشلاق زدن را دایر میکردند. درحقیقت  نقشه های فعلی طالبان  جهت  زن ربایی ادامهء همان عادات سابقهء ایشان است که درکابل حین حاکمیت شان بنحو دیگری عمل نموده از زنان کامجویی میکردند.  سؤال اینکه چرا تاحالا این عمل ناروای ایشان مورد توجهء جهانیان قرار نگرفته پاسخ اینست که اول خود زنان اختطاف شده وتوقیف شده، چه داخلی وچه خارجی همواره  کوشش میکنند که بخاطر حفظ آبرو و حیثیت خود هراتفاق که با ایشان  بوسیلهء طالبان صورت گرفته است، کتمان نمایند. زیرا فراموش نکنیم که  زن قطع نظراز فرهنگ های مختلف درهمه جا  زن است و فعل بد هم درهمه جا بد. و زن از هر کجای دنیا  که باشد چه غربی وچه شرقی، هرگز نمیخواهد، که خودرا دربین جامعهء خود لکه دار ساخته اشتهار بد کمایی کند وخودرا نقطهء نیرنگی بسازد. ثانیأ اینکه هرگاه سازمانهای مثل صلیب سرخ ویا  دکتوران بی سرحد هم به حقایقی دست یافته اند، متأسفانه بلحاظ  پیروی ازخط مشی واساسنامهء خود همیشه  راز داری نموده هیچگاه  نمیخواهند با افشا کردن جنایات یکی از جناحها  رابطهء خودرا با ایشان خراب ساخته موجودیت خودرا در ساحهء تحت ادارهء ایشان بخطر بیاندازند. ولی حالا با اختطاف اتباع کوریایی خوشبختانه که طشت رسوایی ایشان از بام پایین افتاد وایشان زمانیکه برسر دو تن اززنان کوریایی مسابقه میکردند، دعوای شان به جنگ وزدوخورد کشید که این مطلب را والی ولایت غزنی هم در مصاحبه یی با یکی ازتلویزیونهای خصوصی (طلوع ) اظهار داشت که طالبان بر سرنزاع ذات البینی بر سردو تن اززنان کوریایی که نسبتأ زیباتر ازهمقطارانشان بوده اند،  بین هم چاقو کشی نموده چند نفر ازیشان زخمی شده اند. همین دو تن زنان کوریایی پس ازچند روز نسبت وخامت شرایط صحی  ازبند رها گردیده  وبه مقامات کوریایی سپرده شدند. هفتهء گذشته نیز یک زن جوان  جرمنی بنام "کریستینا مایر" توسط عمال طالبان درغرب کابل اختطاف شد  باالاخره  به روز یکشنبه مؤرخ 19 آگست سال روان (2007) طی یک عملیات غافلگیرانه بوسیلهء نیروهای امنیت وپولیس ازبند  ربایندگان رها گردید واختطاف کننده ها هم بدست نیروهای دولت افتادند. گفته میشود که اختطاف کنندگان طی یک نوار تصویری که از طریق تلویزیون طلوع پخش شد، خواهان رهایی چندتن ازاسیران طالب ومقداری پول شده بودند.

قابل یاد آوریست که چندی پیش،  قبل از گروگانگیری زنان کوریایی،  یکتن اززنان فرانسوی با دو تن ازهمکاران مرد درولایت نیمروز بوسیلهء طالبان نیز ربوده شده بودند، که زن فرانسوی بیچاره در بدترین حالت که حتی روشنایی چشمانش را ازدست داده بود، پس ازچندین روز اختطاف  بلاخره رها گردید وقبل از خانم فرانسوی، خانم 32 سالهء خوشگل وزیبای  ایطالیایی "کلمنتیا کانتونی"  بود که توسط طالبان اختطاف شده بود  وهمینگونه هرگاه این سلسله را تا آخر به عقب بکشانیم،  میبینم که اینگونه گروگانگیری ها به کرات ومرات اتفاق افتاده ولی درهربار که نقشهء استعمار ستیز!!؟  طالبان جهت اختطاف دشمنان اسلام فاتحانه عملی وپیروز شده است، افراد محبوس ایشان نه مردهای نظامی، نه عسکرهای آمریکایی بلکه  فقط و فقط زنان بوده اند که این خود نیت درونی ایشان را برملا میسازد.

 

 مهارت دیگری که طالبان درین بازی برای فریب مردم بخرچ میدهند اینست که ایشان زنان اختطاف شده را هنگام رهایی چنان با کالاهای افغانی وچادرهای کلان ملبس مینمایند که گویی چادر" بی بی" را بالایشان انداخته اند واین چادر  دیگر هیچ پس نمیشود.  گویا ایشان میخواهند با این عمل خود چنان وانمود کنند که زن اختطاف شده در طول مدت حبس   در زیر چادر "بی بی" کاملأ از تعرض ایشان مصؤن بوده  و حتی بوسیلهء طالبان مسلمان شده اند که اینگونه تظاهر یک  منظرهء بسیارخنده آورست.

 

ولی جالب اینجاست  که امروز با اینهمه رسوایی های که ازچشم هیچکس در بارهء طالبان پوشیده نیست، در درون حکومت فعلی حتی دربالاترین مواقف دولتی افرادی وجود دارند، که در اظهارات شان علنأ ازطالبان حمایت نموده هیچگاه نمیخواهند از طالبان بعنوان گروهء هراس افگن، آدم ربا، زناکار وغیره یادکنند بلکه بسیار محترمانه ازیشان بعنوان حزب سیاسی، واز راهبر ایشان هم بعنوان "ملاصاحب محمد عمر" یادمیکنند. درحالیکه هرگاه واقعبینانه قضاوت کنیم طالبان نه یک گروهء مسلمان به معنای واقعی آن بشمارمیروند ونه یک گروهء سیاسی.

مسلمان نبودنشان بدلیل اینکه اول خود ایشان مرتکب اعمال جنایتبار چون زنا وتجاوز جنسی بجان زنان داخلی وخارجی شده ومیشوند وسیاسی نبودن شان هم که  برای همگان حتی برای یک کودک نوآموز الفبای سیاست بوضوح معلوم است. بنأ هرگاه اینگونه اظهارات مقامات دولت کنونی از سر ساده لوحی، بیدانشی وبیخردی باشد درانصورت بهترین نسخهء تشخیص این درد مزمن ودرمان آن برای اولیای امور خاصتأ رییس صاحب دولت حدیث زیر است:

هرگاه کارها به غیراهل آن (افراد که از علم، دانش ومهارت در رشتهء که به آن اشتغال دارند عاری اند)  سپرده شود، پس انتظار قیامت را داشته باشید.

به امید روزی که درکشور ما کار به اهل کار سپرده شود.  والسلام

 

 

 

 

 

خانم فرانسوی که بتأریخ 2 آپریل 07 درنیمروز ربوده شده وبتأریخ 27 آپریل 07 آزاد گردید.

 

 

 

 

خانم "کلمنتیا"که بتأریخ 16 ماهء می 2005 توسط طالبان ربوده شده وپس ازسه هفته رها گردید.

دوخانم کوریایی که بتأریخ 20 جولای 07 توسط طالبان اختطاف وبتأریخ 13 آگست 07 نسبت وخامت شرایط صحی رها گردیدند.

خانم جرمنی"کریستینا مایر" که هفتهء گذشته درغرب کابل ربوده شده وبتأریخ 19 آگست توسط نیروهای عملیاتی پولیس ازبند آزاد شد