جنت گزیدگان دوزخی

 

نویسنده: قاری عتیق الله ساکت

 

بخش اول

 

 

 درطول سالهای جهاد بخصوص یک دههء اخیرکه جنگهای بین الافغانی جریان داشت، تعدادکثیری ازمجاهدین عرب، وبعضأ هم کشورهای همسایهء ما چون پاکستان  درکشورما نه تنها که درصحنه های جهاد حقیقی مردم ما برعلیه متجاوزین قشون سرخ حضوربهم رسانیدند، بلکه حتی درجنگ های بین التنظیمی، قبیلوی وغیره نیز سهیم بودند. حتی گفته میتوانیم که پس ازاخراج قشون سرخ آتش جنگهارا زیادترهمینها مشتعلتر میساختند وبالاترازهمه اینکه عربها رهبری اکثرجنگ هارا بعهده داشتند.  موضوع بحث ما ریشه یابی این موضوع از دیدگاهء دینی وسیاسی است که منفعت ها ویا اضرار این تعامل درمیان کشورهای مسلمان ازنگاهء سیاسی ودینی چگونه است؟

ا آیا این عمل ایشان ازنگاهء شریعت مجاز بوده  و گفته میتوانیم که تاکجا قرین ثواب و مورد قبول قرآن وحدیث بوده است؟

 

دراسلام بیشک که مسلمانان نظر به آیت " انماالمؤمنون اخوة"  برادرهمدیگر خوانده شده اند ویا مطابق حدیث پیامبرکه مسلمانان را اعضای یک پیکر میخواند، درغم وشادمانی همدیگر شریک اند، وباید درمواقع لزوم قطع نظرازمسایل مرزبندیها، فرقه بندیها ورنگ وپوست وغیره یار ویاور همدیگرباشند وهمدیگر را درشرایط بحرانی کمک نمایند،  ولی  همچو آیات متبرکه واحادیث نبوی سبب این نمیشودکه انسان درمواقع که خود غرق یک مصیبت است، بجای اینکه درقدم اول مشکل خودرا رفع نماید، آنأ اولویت ها را مدنظرنگرفته به رفع مشاکل دیگران اقدام نماید که این یک امر خلاف عقل ومنطق است.  متأسفانه عده ای ازکشورها وحلقات مغرض  بیشتر اهداف مغرضانه خودرا تحت چتر همینگونه آیات تأویل کرده خودرا درمیان امواج متلاطم بحران های سیاسی کشورهای دیگر جا زده به این بهانه که اسلام مرز نمیخواهد وما با اینکه ازکشور شما نیستیم ولی مسؤلیت دینی داریم که شما را ازشر کفر نجات بخشیم! درامور داخلی شان مداخله میکنند.  در حالیکه جهاد یا قتال دراسلام هردو بر اساس منطق ومعقولیت مهم بنا یافته اند که هرانسان مسلمان ناگذیرازدانستن آنست. شرایط منطقی جهاد بعضأ مربوط به زمان ومکان وزمانی هم مربوط به قلت وکثرت عدد میشود. طور مثال هرگاه در داخل وطن یک مسلمان وضعیت طوری باشدکه ایجاب  قیام ودفاع را نماید ولی درعین زمان درکشورهای دور دست  مسلمان نشین  نیز شرایط مشابه درجریان باشد درینصورت اگرمسلمان سرزمین ووطن خودرا بحال خود رها کرده به کشورهای دیگرغرض اقامه جهاد میرود ودرانجاها به قتال ویا جهاد میپردازد این یک امرخلاف شرع ، عقل ومنطق است ولو هرقدرکه درانجاها بخاطر اعتلای دین برحق بکوشد وزحماتش هم سبب تضعیف دشمنان اسلام وتقویت مسلمانان آنجا شود. چراکه خداوندبزرگ دستور میدهدکه شما ای مؤمنان، نخست  با کفار که درجوارخودتان، نزدیک تان ودرسرزمین تان  قراردارند،  بجنگید نه اینکه وطن، خانه واهل  خودرا درچنگال مصیبت رها کرده به نجات مردمی بروید که اصلأ ایشان نه شما را دعوت کرده اند ونه نجات ایشان اگر احیانأ دراثر کمک شما حاصل شود، سبب بهبود وضعیت در کشور شما میشود. بنأ هرگاه مسلمان مواجه با بعضی معضلات میشودکه بیشتر خانه، عیال واهل خانواده اش را تهدید میکند طبعأ که این کار خیلیها نادرست وغیرمؤجه است که  اهل خانوادهء خودرا درچنگال بلا رها کرده به نجات کسانی که هیچ با اوآشنایی وقرابتی ندارند، بشتابدکه من دربرابرشما احساس مسؤلیت میکنم و آمده ام که ننگ وناموس شمارا حفاظت کنم. همچو عملی نه از دیدگاهء دین توجیه شرعی دارد ونه ازنگاه عقل ومنطق.  از طرف دیگر میدانیم که  هرگونه عبادات ومجاهدات که درست مطابق قرآن وحدیث عمل نشوند، مستحق اجر وثواب نیستند. راهنمایی قرآن درین ارتباط آیت   " وانذر عشیرتک الاقربین"  درپارهء نزده (19) سورهء  الشعراء،  آیت دوصدو چهارده (214) است که  ناظربراین موضوع است.

 

نه تنها درجهاد بلکه  درهمه مناسک واشکال عبادت که دراسلام وجود دارند همه شان به اساس یک منطق معقول رشته بندی  واولویت بندی شده اند. مسلمان اگرصدقه میدهد یازکات نخست باید ازخود، عایلهءخود، اقارب خود ومردم شروع کند، اگر هم دعوت میکند ویا مبارزه میکند،  باید این ضابطه را مد نظرداشته باشد. خداوند بزرگ هنگامیکه پیامبرش را مبعوث ساخت، واضحأ که رسالت ایشان نه برای یک قوم وقبیلهء خاص ویا کشورخاصی بود بلکه برای همهء عالم تعلق داشت پس بایددعوت خودرا اگرازهرنقطهء جهان شروع میکرد، جوازمیداشت زیرا دین ورسالت ایشان عالمی بود نه منحصرأ مکی ویا مدنی. ولی خداوند بزرگ طریقه دعوت را واینکه  ازکجا باید شروع میکرد، درین باره برایش ایت میفرستد وصریحأ امرمیکند که نخست ازاقارب خود اغازکن وایشان را پند بده. همینگونه درانجام صدقات پیامبر میفرمایند: صدقه را نخست ازخویش واقارب خود آغازکن سپس بتدریج بسوی دیگران. نه اینکه انسان خانواده ویا اقارب خودرا ترک کرده همه دار وندارخودرا نثارمردمی کند که با او هیچ قرابت، همسایگی، صلهء رحمی ویا خویشاوندی ندارند. این قاعدهء سلسله مراتب بعنوان یک اصل درهمه عرصه های زندگی بویژه انجام عبادات و وجایب دینی  لازمی ومرعی الاجراست. ولی عربها وپاکستانیها به بهانهء اینکه اسلام مرز ندارد، این قاعدهء کلی  را شکستانده  بی جهت بحال ملتها وکشورهای دیگر دل میسوزانند و زخم ریش خودرا فراموش میکنند.

 

 شما همین اکنون اگردربعضی کشورهای عربی بخواهیدبروید تاببینیدکه وضعیت درانجاها ازچه قراراست واقعأ باملاحظهء انحرافات اخلاقی ومفاسد که درانجاها وجود دارد، بوحشت میافتید. معمولا عربها دریک دههء اخیر وهمین اکنون که درولایات افغانستان با دولت فعلی مصروف جنگ وکشمکش استند، خاصتأ دردوران حاکمیت طالبان، ادعای شان اینست که افغانستان را کفر اشغال کرده وما آمده ایم که این کشور را ازلوث امریکاییان واروپاییان نجات ببخشیم. درحالیکه شما میدانید همین اکنون درکشور عربستان سعودی که خانهء کعبه درانجا  بنا یافته  و قداست آن با افغانستان هیچ قابل مقایسه نیست، همین حالا امریکاییان واروپاییان به پیمانهء وسیع درانجا وجود دارند، پایگاه های نظامی ایشان فعال است، نیروهای استخباراتی، اداری، تجارتی وغیره ایشان درانجاها  ازسالها باینطرف عملا وجود دارند وآنها طبق دلخواه خود برنامه های درازمدت خودرا درانجاها به پیش میبرند، ولی عربها هیچگاه این موضوع را به روی خودنمیاورند. ایشان بادرنظرداشت اینکه عرب استند وفهم قرآن وحدیث با زبان مادری برایشان میسراست ودانش ایشان ازقرآن وحدیث  بهترازما چه که حتی ازبسیار علمای ما  بیشتر میباشد واگر هم نباشد کم ازکم اینقدر آگاهی برایشان دست میدهد که بدانند آیا درکشورشان چه نارواییهای بر خلاف فرامین خدا ورسول وجود دارد وآیا جهاد بالایشان واجب است یا نه؟ یعنی اینکه فهم ایشان درموضوعات دینی طوریست که کمترخودرا نیازمندبه فتوای یک عالم ویاچندعالم مفتی ومتشرع میدانند ولی  با آنهم میبینیم که درسراسرکشورهای عربی درشرایط حاضر حتی یکنفردربرابرایشان قیام نکرده و وضعیت موجودرا درانجا ها برهم نمیزنند. چرا که اگرقیام کنند ویا همچو حوادث هراس افگنی که امروز درکشورما سازماندهی میکنند، همچواعمال را درکشورخود راه اندازی نمایند، درانصورت مسلمأ که  در و دیوار وبرج وباروهای شیشه یی ایشان فرومیریزد، آرامش شان بهم میخورد، خانهء شان خراب میشود وصدها مصیبت دیگر اتفاق می افتد. بنأ ایشان درانجاها لازم میبینندکه تسلط دشمنان خودرا بخاطر حفظ آبادانی کشورشان نسبت به باورها وارزشهای دینی خود ترجیح بدهند.

 

این یک امرواضح است که هرجنگ چه مقدس وچه غیرمقدس، چه جهاد به معنی قتال وچه جنگ بغاوتگرانه هرچه که باشد، یک سلسله نابسامانیهای چون آوارگی، زخمی شدن، مجروح شدن، ومعیوب شدن بعضی ازانسانها ونیزخرابی و ویرانی تعمیرها وآبادانیهای یک کشور را بدنبال دارد وگلیم غم را دربرابریکتعداد انسانهای نظامی وملکی درگیر میگستراند. عربهای امروز با درک این موضوع وترس ازینکه مبادا این همه مصیبت های یادشده دامنگیرایشان شود، باندازهء استراحت طلب ومصلحت بین استند که حتی برای یک لحظه هم آماده نیستندکه برق منزل شان قطع شده چندلحظه یی دراطاق تاریک ویا بی برق وآب بسرببرند. ازینجاست که ایشان دربرابر اینهمه نارواییها ومفاسد که درکشورایشان وجود دارد، صدای اعتراض چه که حتی باهم نجوا نمیکنند. ازانجاییکه اجتماع انسانی دارای انسانهای متفاوت باگرایشهای مختلف است، آنعده افرادکه دغدغهء جهادرا درسردارند، آنهارا بسوی کشورهای دوردست وفلاکت زدهء چون افغانستان میفرستند تا هرچه ازاحساسات، اعتراضات، حسابهای تصفیه ناشده باکفار، حرص وذوق جنت طلبی، شور ومستی، شهرت طلبیهای جنگی بعنوان اسطوره های جهادی وغیره دارند، همه را درهمچوکشورها بخصوص افغانستان انجام دهند وبه اصطلاح عامیانه گرگهای خودرا درانجا بریزانند. درحالیکه هرگاه موضوع جهاد مطرح بحث است، هزاران مرتبه جهاد درخودکشورهای عربی فرض تراست تا درکشور دردمند وفقیر مثل ما. امروز همچنانکه شما شاهد استید مراکزتولید، پخش ونشرهمه فلم های هندی، غربی وسایرفلم های غیردیدنی در کشورهای عربی مثل دوبی، قطر، امارات، وکشورپاکستان میباشد. درحالیکه اگرشما درخودهندوستان بخواهید همچوفلمهارا بدست بیاورید، درسراسرکشورهندوستان پهناور بسیار بندرت فروشگاهء را پیدا خواهیدکرد که فلم های ساختهء خودشان درانجا بفروش برسد. ازان گذشته شیخ های عرب هرکدام شان نظر به علاقمندی که به دختران فلم های هندی دارند، صرف بخاطریک دیدار ایشان هزارها دالررا بعنوان هدیه نثارایشان میکنند.  بدون مبالغه گفته میتوانیم که بزرگترین منبع عایداتی این دسته مردم (فلم سازان غربی، هندی وپاکستانی) در حال حاضر کشورهای عربی است. همین اکنون شما میتوانید، صدها حلقه نوار را که شامل کنسرتهای رقص وآواز هنرمندان روسی، جرمنی، تاجکی، ازبیکی وخاصتأ هندی وپاکستانی است، بدست بیاورید که درانها بوضوح میبینید که عربها باهمان عمامه ها وچلتارهای عربی خود دربرابرایشان نشسته،  ذوق زده صحنه هارا تماشا میکنند و به عنوان تحسین " سبحان الله سبحان الله" هم  میگویند.  دست اندرکاران فلم های هندی وپاکستانی عادت کرده اند که جشن افتتاح  فلمهای خود را معمولأ درکشورهای دوبی، قطر، کویت وامارات برپا نمایند جایی که مشتریان، علاقمندان ومشوقین سراپاقرص ایشان  به وفرت وجود دارند واز برکت ایشان سرمایه های هنگفتی را بدست میاورند. چنانچه پس ازاینکه بازیگران، نمایش رقص ویا صحنه یی را دربرابرعربها بازی میکنند،  پس ازهرچند دقیقه یی  یکنفر عرب  بپا خاسته به یکی از رقاصه های مورد نظرخود تحایف بسیار گران قیمتی مثل یک عراده موترصفرکیلومتر، یا یکباب منزل ویا نقدأ یک چک ده هزار دالری را اعطا میکند. دریکی ازین کنسرتها ونمایش ها یکتن از ستاره های مشهور سینمای هند، "شاهرخ خان" پس از انجام یک پارچه رقص، شلوار خودرا برای فروش به داوطلبی انداخت. درین میان دختران عرب  برای خرید آن درمیدان رقابت به قیمت افزایی پرداختند سرانجام یکی ازدختران شیخ های سرمایه دارعرب شلوار ناچیز اورا که از1000 دالر قیمت آن شروع شد،  قادر شد  به قیمتی که  هیچ سرمایه داری دیگری قادرنبود، گرانتر از او آنرا بخرد، وی آن افتخار را ازآن خود نماید.

ولی شما زمانیکه درکشورهای جنگ زدهء مثل افغانستان، بوسنیا وکشورهای آسیای میانه میایید همان عرب عیاش  را میبینید که دیگر طارق ابن زیاد میشود وگویا که کفن مرگ خود را بتن کرده  ازهر طرف بوی جنت را استثمام میکند وبا هرچیز بیرحمانه میجنگد.  درست اینجاست که  آنها  دربرابر اتباع خارجی مثل اروپایی ها ازخودحساسیت نشان میدهند، آنهارا اختطاف مینمایند، سر میبرند وبه فجیع ترین شکل ازبین میبرند وبرای انجام همچوکارهاجریان همچوصحنه های تکاندهنده را تصویربرداری کرده هرجا پخش ونشرمینمایند. درحالیکه دروطن خود شان همان کافران وملحدان را در درون خانه هایشان به منحیث مستخدم، آشپز، تنظیفکار، محاسب، سکرتر، رییس، مدیر وغیره استخدام نموده یکجا باهمان کفار واعضای فامیل خود نشسته غذا صرف میکنند.

 

ادامه دارد