چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشتن     

 

قانون جنگل درکجاست ؟ دروزارت خارجه یا ...

 

 

قانون جنگل درجایی مرعی الاجرا است که دران جا زور حاکم باشد ، درجهان جایی را نمیتوان سراغ کردکه از نقش زور درامان باشداما با درک نسبیت ، اگر سطحی تر ین نگاهی هم به جامعه خود بیندازیم میبینیم که بیشترین ادم کشان ، میخکوبان ، کانتینر سوزان .... درکجا تجمع کرده اند وچه گونه نمایش قدرت 8 جوزای سال پاررا به راه انداختند ، پس از ان چه گونه جنایات خود را خود بخشی نمودند ،چگونه جبهه نظامی را زیر نام جبهه سیاسی ایجاد کردندو بعد بالای دیموکراسی نوپا انداخت کردند

چنانکه رزاق مامون  منشور نمایی را از مخیله بیمار خود به بیرون کشیده اند که گویا هر فردی که تابعیت کشور دوم را خاصل میکند ، به نام منافع ملی همان کشور سوگند وفاداری یاد میکندکه هیچ گاه خیانت نکنند. دراین صورت اهمیت منافع کشور اصلی بر اساس قانون کشور دوم ، رنگ میبازد. درصورت تعارض تابعیت گذشته وتابعیت جدید ، مجبور اند به دفاع از کشور دومی بپردازند درغیر ان مرتکب خیانت می شوند ، نهاد های امنیتی این کشورهایی که به این اشخاص حق تابعیت داده اند ، خیلی راحت میتوانند با استفاده ارین حضرات به اسرار های دولتی وغیر دولتی افغانستان دسترسی بابند وبه عنوان جواسیس فعال مورد استفاده قرار گیرند دراین صورت آیا راز های نظام دپلوماتیک افغانستان محفوظ میماند؟.این شیوه تفکر مامون  نمایانگر عدم آگاهی ایشان از روند پناه جویی و پناهنده گی در کشور های پیش رفته جهان است . واگر چنین باشد پس جنگ سالارانی که تا هنوز میخواهند ملت رنجدیده ای ما از منت جهاد انها خلاصی نیابند انها هم درپاکستان تنظیم های هفت گانه را به کمک استخبارت ان کشور زیر نام اخوت اسلامی ساختند .ایا جواسیس معلوم الحال  پاکستان و دیگر دشمنان افغانستان نیستند.

افغانها از بد حادثه درشرایط حضور ای اس ای چه درشکل  مجاهدین یا طالبان تبعید یا ناگزیر به ترک دیار و کاشانه ای شان شده اند ، انها نخواستند به کشور های دشمن رو بیاورند، مراحل پناهند گی را دراحوالی که هیچ امیدی به بهبودی و بهروزی وطن سراغ نمیشد طی کرده اندو برای انکه بتوانند چند روزی را با آرامش درآن دیار ها سپری کنند درخواست تابعیت کرده اند .

اگر مسله تابعیت دوم اینقدر مطرح است پس اقای رزاق مامون  چقدر تلاش کردند وخود میدانند که با کدام شبکه های قاچاق انسانی در آسیای میانه اروپای غربی و کانادا، درتماس شده اند تا بتوانند تابعیت دوم به دست بیاورند که متاسفانه نتوانستند.

آیا همین تابعیت دوم جرم است یا قتل 65هزار انسان بیگناه، ویرانی و غارت شهرها و دهات و آواره گی ملیون ها نفر درخارج از کشور .

باز هم اگر قبول کنیم که اکثریت سفرا دو تابعیت دارند آیا این سفرا بقایای مقرری های دولت مجاهدین نیستند و آیا اکثریت قابل ملاحظه همین سفرا در دوران " جهاد و مقاومت " مقررشده اند یا در دوره انتخابی رییس جمهور کرزی ؟

از جمله لست 32 نفری سفرا وجنرال قونسل ها فقط 5 نفر آنها از بیرون وزارت امورخارجه در دوران دکتور سپنتا مقرر شده اند و بقیه 27 نفر آنها همه و همه مقررکرده های عبدالله عبدالله وزیر پیشین خارجه هستند . واینکه آنها واقعا نیت خدمت به افغانستان را دارند یا اینکه میخواهند تجارت نمایند خود نویسنده خیالباف ما به پاسخ ان باید بپردازد، البته وزارت خارجه وزرات تحصیلات عالی نیست که رییس برطرف شده ای ان دوباره استاد دانشگاه شود ، سیاست کادری نابکار وامتیاز بگیرانه مجاهدین آنقدرکار را دشوار ساخته است که دروزارت اگر سفیر را عزل کنی باید رییس شود واگر رییس را عزل کنی باید سفیر شود درغیر ان ناگزیر جای سفرا را عوض کنی ، خویشاوند وکیل را دیپلومات بسازی  ور نه مورد استیضاح و سلب اعتماد قرار میگیری ، آنگاه است که اصلاحات دروزارت خارجه به بن بست میرسد و ... اگر نویسنده صادق است چرا ازآن وزرای کابینه- رییس و برخی از روسای کمیسیون های ولسی جرگه ، مشاوران ارشد نظامی  ریاست جمهوری که هنوز هم  دست از گلوی هموطنان ما نبرداشته اند یاد نکرده اند چرا  احمد ولی مسعود ، عبدالله ،قانونی و فهیم از خاطره ا ی شان رفته است که  فرزندان شان یا درخارج اند ویا با تابعیت دوگانه با پیروی از سنت پدرانشان بار دیگر بر فرق مردم میتازند .

از جانبی هم مقرری سفرا به پیش نهاد وزیر خارجه و منظوری رییس جمهور صورت میگیرد و عده محدودی که دراین دوره از بیرون مقررشده اند اگر هم به این لست اتکا کنیم سید مخدوم رهین از چهره های شناخته شده فرهنگی و جهاد مردم افغانستان است ، ظاهر طنین با انکه دکتور طب است اما درژورنالیزم معاصر توانست در پر شنونده ترین رادیوی خبری جهان مسوول شعبه شود و تحلیل های عالم گیری از خود به جا بگزارد ، زلمی عزیز هم با انکه معین سیاسی دوره داکتر عبدالله بوده است از خوش نام ترین ماموران وزارت امورخارجه به شمار میاید، همچنان کار های اجتماعی خانم ملیحه ذوالفقاردر داخل و خارج از کشور از آگاهان پوشیده نیست . با وجود همه مشکلات چنانکه درارقام وزارت امور خارجه میخوانیم : مقرره های جدید صرفا به اشخاص که داری تحصیلات عالی هستند فرصت می دهد که درپست های وزارت امور خارجه مقررگردند . از میان بیست ویک  سفیر تازه مقرر شده ، هفت  نقر دارای درجه تحصیلی داکتر، هشت نفر دارای درجه تحصیلی ماستری و شش نفر دارای درجه تحصیلی لیسانس هستند.

مگر نویسنده میخواهد که باز هم تمام مردم شریف تاجک تبار بار دیگر سینه های شان را سپر طالبان کنند اما در روز امتیاز باشنده گان اصلی و جعلی همان دره درصف اول سفارت ، وزارت و ولایت بایستند اما این بار مردم کاملا بیدار شده اند برگشتگان غرب را بر انانی که کشور با رابه تباهی کشانیده اند ترجیح میدهند ، اما زبان و قلم هم عفتی دارد ، بار کج به منزل نمیرسد و خاک خشک هم به دیوار نمی چسپد پس مسوولانه باید نوشت در غیر ان رزاق جان! تو هم مامون نخواهی ماند.

 

 

ایرج دریان ایران 10 سرطان