روزنامه ی تورنتو استار – مورخ 7 ماه می 2007

 

بر گردان  :  پیکار پامیر – تورنتو

 

 21.05.07

 

چرا کانا دا باید در افغانستان بماند ؟

 

درآمد :  ست . جی. جونز کار شناس امور سیاسی موسسه ی RAND و استاد  بخش آموزشهای امنیتی یونیورستی  جرج تاون  ایالات متحده ی امریکا میباشد. وی اخیرا مقاله یی نوشته که در شماره ی مورخ هفتم ماه می 2007 روزنامه ی انگلیسی زبان  تورتنو استار بچاپ رسیده است . مقاله ی جونز حامل نظر مثبت  مبنی بر کوشش های جنگی کانادا در افغانستان میباشد .  لازم دانستم ترجمه ی مقاله ی مذکور را غرض مطالعه ی خواننده گان گرامی تقدیم نمایم :

 

         "  در کانادا  ، حرکت فزاینده یی مبنی بر لزوم خروج  سربازان کانادایی از افغانستان در حال شکل گیری است .  این حرکت با  چاپ عناوینی چون " آیا موقع رفتن (ازافغانستان) فرا رسیده ؟"  و " کانادا باید افغانستان را ترک گوید "  وغیره  توسط برخی از روزنامه ها به نمایش درآمد.  اینهمه حرکات ،  ممکن است  اشتباه غم انگیزی را در قبال داشته باشد . خروج از افغانستان ،  ضربه شدیدی بر کوشش های نا تو در افغانستان وارد خواهد کرد و امنیت کانادا را  از بنیاد به تحلیل خواهد برد .  در اینجا سه تخیل در میان رسانه های گروهی کانادا وجود دارد که لزوما باید بر طرف گردند :    تخیل اول اینست که گو یا کانادا  نیاز واقعی امنیتی در افغانستان ندارد و کار بیشتر از این نباید انجام داده شود . مرز های افغانستان – پاکستان مرکزفعالیتهای القاعده و کانون رقابت شبکه های تروریسم جهانی میباشد ،  چنانکه در یازدهم سپتامبر2001 بود. شبکه های تروریستی مذکور با طالبان رابطه ی تنگاتنگ داشته  اسامه بن لادن  و ایمان الظواهری آنها را رهبری میکنند. اینها  محور حملات  انتحاری افزایش یابنده علیه نیرو های ناتو در افغانستان میباشند .  القاعده ، از امکانات استراتژیک  و لوجستیکی نیرومند و ارتباطات منظم در پاکستان  و به ویژه ،  در اداره ی فدرالی مربوط به مناطق قبایلی آن کشور دارد.  این ساختار و امکانات ، آنان ( تروریستان ) را قادر میسازد تا حملات تروریستی در سطح بین المللی را به راه اندازند .  شهروندان کانادایی نیز مورد تهدید ترویسم قرار دارند. چنانکه در ماه اکتوبر2006، القاعده به کانا دا هم  اخطار داده گفت که به مدد خدا به اقدامات مشابهه نیویارک ، مادرید ، لندن و خواهران دیگر آنها متوسل خواهند شد .  القاعده از سال 2002 تا کنون در هر سال شش حمله ی بزرگ تروریستی  درجهان انجام داده و این حملات در مناطق اروپا ، آسیا ، خاور میانه  و افریقا رو به افزایش است .  این شبکه ی تروریستی در هر سال مرتکب صد ها عمل تروریستی در افغانستان و عراق میشود . طرزالعمل کاری القاعده با همه پیچیده گی هایش ،  قهرستی از مهارت های انفجاری و حملات انتحاری را احتوا مینماید که در واقع ، بیانگر یک ساختارسازمان یافته بوده و این امکانات ، آن را به دشمن بسیار خطرناکی مبدل نموده است ... نیروی القاعده ، تهدیدی علیه کانادا  میباشد که خروج کانادا از افغانستان به هیچصورت این تهدید را کاهش نخواهد داد.  ارزشمندی کانادا نها یتا در مخالفت  با همان سازمان تروریستی یی است که حاصل کار آن  احیای طرز دید اسلام رادیکال در خاور میانه  میباشد .  القاعده  با نباید آرام گذاشت ، بلکه  آنرا نابود باید کرد.  تخیل دوم اینست که چون  سایر اعضای نا تو مسوولیت های شان را طور شاید و باید انجام نمیدهند ، بنابران ، کانادا بایستی سر بازانش را از افغانستان بیرون برد . این ، البته درست است که تعدادی از اعضای ناتو توانمندیهای جنگی شان را در افغانستان محدود کرده اند ، نتیجه ی آن هم اینست که فقط کشو ر های کانادا ، امریکا و بریتانیا  این خالیگاه را پر نمایند  و اما این ،  دلیل شده نمیتواند که کانادا  باید نیرو هایش را از افغانستان  خارج نماید ،  بلکه این معضله ،  کانادا را در یک گروپ کوچکتری از کشور ها میکشاند که باید با عمل خود سخن گوید .  طول وعرض عملیات رقا بتی  کشور های متحد همیشه از روی میزان  سهمگیری آنان در ایفای مسوولیت های شان تعیین  میگردد.  سر بازان کانادایی در افغانستان چنان عمل میکنند که در جهان رقیب ندارند.  من ، ظرف چهار سال اخیر به مراتب سفر هایی به افغانستان داشتم و عملیات  سر بازان کانادایی را در طول خط اول جبهه از نزدیک مشاهده کرده ام . مثلا ، نیرو های کانادایی تا کنون از قدرت یابی طالبان در شهر استراتژیک قندهار که زادگاه ملا عمر رهبر طالبان میباشد ، جلو گیری بعمل آورده اند .  . . تخیل سوم اینست که میگویند چون افغانستان وسیعا نا امید شده است . انصافا باید گفت که عملیات نا تو در افغانستان درهم برهم شده است . طالبان و گروپهای شورشی دیگر در پایگاه اصلی شان ( پاکستان ) و افغانستان  آماده ی عملیات جنگی ساخته میشوند. شورشیان  تنها در روستا ها میتوانند پیشروی  یا شکست داشته باشند ، نه در شهر های افغانستان . ناتو باید بکوشد تا امنیت و بازسازی  روستاها در جنوب و شرق کشور تآمین گردد . گزینش پناهگاه در مناطق پشتون نشین پاکستان توسط طالبان  و نجات آنها از این طریق ، مورد سوال و انتقاد قرار دارد ، با آنهم پیروزی  بر شورشیان مسلم خواهد بود. چنانکه اوضاع امنیتی در غرب ، شمال و مرکز افغانستان بهتر بوده و مردم از حضور نیرو های ناتو در آنجا ها با گرمی حمایت مینمایند .  این اشتباه خواهد بود اگر علیه فعالیت های نا تو در افغانستان زهر پراگنی شود و یا نا کامی در راه نا بودی کامل القاعده  و گروپهای دیگر را دلیل بر لزوم  خروج نیروهای ناتو از افغانستان دانست . . . نقش کانادا در افغانستان غرض شکست دادن القاعده و اسلام رادیکال خیلی مهم بوده و حصول موفقیت در این زمینه ،  مستلزم وقت بیشتر و امکانا ت وسیعتر میباشد .  اینهم  اشتباه خواهد بود اگر بد بینان درکانادا ،  ازتعهد و موفقیت کشور خویش

بکاهند . "  (پایان)