ناتور رحمانی

16.03.07

 

تعديل يا تعدی  ؟؟

 

گاهی آدم با مشاهده و درک جسارت ها ، سهل انگاری ها و ديده پوشی ها دچار عجز ، حيرانی و سرخوردگی ميگردد ....

ببينيد مثلاً ريس دولت سهامی چه جسارتی در ديده پوشی نشان ميدهد که بخاطر گل روی چند همتا و يار آنچنانی پای روی تمام موازين ملی ،  بين المللی و خون مليون ها شهيد وطن ميگذارد و با مصلحت درفرمان خودبخشی تعدی روا ميدارد .  يعنی بزعم شان تعديل مياورند تا آزردگان را بيشتر آزرده نسازند

ايشان ميتوانند و توانايی اينرا دارند که در هرموردی تعديل وارد نمايند .

مثلاً تعديل در رياست جمهوری ، درانتخابات ، درشورا ، درقانون اساسی ، درفرامين و مصوبه ها ، در زندگی شخصی و دهها مورد ديگر ....

تعديل در سياست داخلی : بوجود آوردن رياست جمهوری اشتراکی يا موسسه تعاونی با شرکاء . سازش ها و پيوندها با تمام جناح های خونخور ، خونبار و خونريز سالهای ترس ، ترور و تخريب ... تقسيم قدرت دولتی به حساب يک تعديل برادرانه ، رفيقانه و طالبانه با قدرت مندان و زورگويان باسواد و بی سواد ، ازخود و بيگانه حتا به اشخاص آنطرف مرز وخانه خويش و قوم همزبان و باکسب اجازه از بابای ملت آنها را سردار توده ها ساختن ....

تعديل درکار اداری :  پرده پوشی و مستور نگهداشتن نام قاچاقبران و مافيای ترياک ، تفنگ و تخريب . حفاظت آنها از بدنامی ، حقارت و پيگرد قانون . زيرا برادران هم خون ، هم شير ، همزبان و بسيار نزديک در آن قطاراند .

تعديل در قانون بازخواست و پرسش : جهت سواستفاده و بهره برداری به موقع از موسسات اداری و قضايی . شيوع و قانونی ساختن فساد اداری ، رشوه ستانی ، اختلاص ، قانون شکنی و انحصار چوکی های پُردرآمد ... تغيير دادن و تعديل درامر شهرسازی و خانه سازی . احداث بلندمنزل ها ، مارکيت ها  ، سوپرمارکيت ها و هوتل های ستاره دار و بی ستاره با پول چپاول در سالهای ( وبا ) توسط جنايتکاران بی بديل . تا فشار بيشتری روی قلب پُردرد اکثريت مردم وارد گردد .  آنهای که هنوزهم در تمام ويرانه های کشور جنگ زده مجبور به مُرده مُرده زندگی کردن استند . اين تعديل به هيچوجه آن گدايان مليونر شده ازبرکت جنگ های تنظيمی را وادار نمی سازد تا برای آن توده های بخت برگشته يک خانه گگ کاهگلی يا چهارديواری بسازند ... ريس دولت ميداند و می بيند که هرروز ويرانه ای برويرانه های شهر افزود ميگردد . ميداند و می بيند که شهرها بويژه کابل پايتخت از زيادت و تراکم کثافات به يک تشناب عمومی تبديل گرديده است که نيمه صحت مردم را اين تعديل به گور ميبرد . مگردولت بی اعتناء و خاموش از کنار اين همه ادبار و مصائب ميگذرد که ملت با آنها درگيراست ؟!

مردم شب های سرد زمستان را زيرجلپاره های فقر درپرتو ضعيف چراغک های تيلی و فليته سوز با سينه های سوخته همديگر را گرم می نمايند زيرا برق زندگی شانرا سالهاست قطع کرده اند ... اما شاروال صاحب ازين همه تعديل نهايت سود و مفاد را برده و قطر شکم شان هرروز بيشتر ميگردد . ايشان در زدوبند با راشی ، ظالم و مالخور بسيار سخاوتمندانه مال ملت و دولت را تقسيم می نمايد و اصلاً بفکر مشکلات شهر و شهريان نيستند .

تعديل و تبديل والی ها ، ولسوال ها ، قومندان ها و افسران پليس مناطق دور ونزديک بتام بهبود در کار و امنيت و نوبت دادن شان درامر پُرنمودن خورجين و پشاره با تنوع ....                                          

تعديل درکار انجوها :  با مجوزه قانون وبنام بازسازی خودسازی نمودن .  يعنی به مليون ها دالری که از چهار درب داخل خاک ميگردد ازپنجره دوباره به بانک ها و حساب های شخصی واريز شدن ...

تعديل در سياست خارجی :  دولت دست بين و بيچاره ، تحت فرمان و درحالت استحاله بزور کاکا و مطابق سناريوی ماما گاهی با براه انداحتن جنگ های زرگری خودش را درروشنايی ارکين بزرگ می بيند . با همسايه ها پرخاش کرده  يگان وقت آزادمنشی و خوداراديت را تمثيل مينمايد به گونه ای که حتا کاکاامريکا ، ايساف و ناتو را هم تهديد ميکند و يا رهنمود ميدهد و يا بخاطر گويا اشتباهات شان در کشتار مردم غير نظامی از آنها بازخواست می نمايد ... موضوع جنجالی مرزی را با همسايه های شرق و غرب آنقدر گرم نگه ميدارد تا مشغوليتی سياسی برای توده ها گردد و فراموش کنند که درخانه خودشان چه ميگذرد ؟؟؟ فراموش کنند که ريس دولت تمام جنايتکاران قهار و مجرمين جنگی را ازخيرات سر شهزاده ميرويس می بخشد و به آنها جسارت ميدهد که درمقابل تمام جنايات شان از ملت متضرر امتياز بخواهند . آن جانی های دوران خودرا مستحق مدال آزادی ميدانند . آزادی و استقلال که فرزندان افغان به بهای خون يک ونيم مليون شهيد آنرا ازابرقدرت شوروی استرداد نمودند .

بلی . مردم قهرمان مستحق پس گردنی اند مگر رهبرها آرزو دارند تا ملت پای های شانرا ببوسند و تصاوير تمام قد شانرا زينت بخش چهارراه شهرهای افغانستان نمايند . مردم بايد منت گذار باشند که رهبرها اعم از خلقی ، پرچمی ، تنظيمی و طالبی هرخانه را مسلخ  ساختند  .  به ناموس زنان و دختران از هشت ساله تا هشتاد ساله گله وار تجاوز نمودند . بايد منت دار باشند که تمام مملکت را به حمام خون تبديل کردند . منت دار باشند که کشور زيبا و باستانی شانرا به ويرانه تبديل و سرزمين ارواح ساختند .

اگرتمام هستی مادی و معنوی حتا استخوان مرده های شانرا چپاول و برباد کردند گپی ندارد بايد منت دار باشند  به آنها امتياز بدهند . مدال افتخار و آزادی را به گردن ستبر آقايان آويز نمايند ... رهبران ترفندباز و توطيه ساز از تعديل و تعديل بازی بايد خوشحال باشند که بيشترازسه مليون باشنده شهرکابل درمقابل يکصدوپنجاه هزارغوغاگر ، خودفروش و يا آدم های ساده و فريب خورده و تجمع شان در استديوم ورزشی که متاسفانه آنجا را هم با نابکاری های خود ملوث ساخته اند سکوت نموده با دريغ ودرد تماشاچی خيمه شب بازی های شان گرديدند . بايد خوشحال باشند که تعديل درامر بخشايش مجرمين جنگی و جنايتکار زندانيان را درهرات مجبور ميسازد دست به اعتصاب غذايی بزنند و لبان شانرا با سوزن بدوزند . زيرا آنها نيک درک کرده اند که فرياد ، عصيان ، اعتراض و شکايت شان بگوش ها کر دموکراسی قلابی اثر ندارد بناً با بخيه زدن لب ها خاموشی گوياتر از هر زبان را برگزيدند .

خلاصه ملت ندانست که ريس دولت اين عمل خود را تعديل ميداند يا تعدی ... اما دولت سهامی ميداند تا تفنگ سردار قبيله است ، دزد طلايه دار و زورگوی ريس . ملت مظلوم نمی تواند خونخواهی نمايد و خواهان جبران خساره گردد ....

پس اين تعديل و تغيير درامر بخشايش گرگان درنده با وضاحت يک تعدی است . تعدی و ستم چندين باره به حق مردم ؟!!