زندانی زمان ؟!!

 ناتور رحمانی

07.03.07

 

ميخواهم برای تو بنويسم خواهر ، وبرای تو دخترم !

من خجالت ميکشم اين روز را برايت تبريک بگويم . ميدانی که امروز هشتم مارچ است مگر مطمين نيستم که خجستگی و ارزش اين روز را درک نمايی زيرا زمان برای تو درجازده و تقويم همان يکهزارسال قبل را نشان ميدهد . آن تاريخ را که اعراب باديه نشين دختران شانرا زنده به رودنيل دفن ميکردند . درست همان وقت را نشان ميدهد که وجود ظريف و پيکرالهه گونت درسيطره ستم مردسالاری و جباريت بدوی شبچراغ حرمسرا ها بود و زينت بخش بزم هرزه مردان عياش ... ميدانی دخترم و تو خواهرم ! هنوز ظلمت و فضای خفقان آور پرده ها       درپرده ها و چهارديواری ها دنيای تورا ميسازد وتصويرقدسيت نام تو درهمان هزارتوی پندار خودخواهانه و پُرازتعصب به اصطلاح مردانه ميخکوب است ؟!

هنوز شفافيت روح وعطوفت قلب تورا به سخريه می گيرند وهرازگاهی آنرا با تيغ غرور بيمورد جرح میسازند . هنوز در قاموس نرينه ای کودن آگاهی وخرد تو مولد وهم است و تبارز شخصيت تو برای ذهنيت زنگار گرفته بعضی ها هراس توليد ميکند . هنوز به تو وجايگاه تو بنام انسان  يا زيباترين مخلوق خدا باورندارند و هرازگاهی شيشه غرور تورا با سنگ جفا می شکنند وناموس تورا که بهاء عفت و شرافت هرخانواده است با ستم و حيوانيت بی بهاء میسازند و تورا واميدارند تا با درماندگی و استحاله دور ازخود گردی .  آنگاه با روان متلاشی شده ، تن رنجور و قلب زخمی ميروی تا نهايت سکوت و فراموشی ، ميروی تا خلاف آرمان نبودت را به بود ترجيح دهی درحاليکه جهانيان اين روز را يعنی هشتم مارچ را بنام تو و تاريخ سقوط تو جشن ميگيرند !!

جشن خودسوزی تورا دخترم ، جشن سنگسار تورا خواهرم ، جشن تبادله تورا با حيوان با سگ درنده ، جشن فروش جسم تورا برای ارضای زن باره های دوران ، جشن خودکشی های تلخ و دردناک تورا خواهرم ، دخترم امروز تجليل ميکنند ....

اگردرشرق شخصيت والا و گهربار تو توهين ميگردد درغرب هم چنين است . درآن جوامع مصرفی و سستم سرمايداری زن بالاتر از يک شی مصرفی نبوده و هرروز با انواع اشتهار درپرتو چراغ ها ونيون های رنگه تحقير ميشود .

 تو ميدانی ؟  خواهرم ، دخترم دربلاد شرق استبداد زدگی تاريخی چه بلاهای بسرهمجنسان تو مياورد که اين قلم شرم دارد آنها را بيان کند و اشک راه ديد را مستور ميسازد گهی که زن جوانی را به کيفر مردن سالخورده مردی بنام شوهر تا آخرعمردرمغاک تيره ای زنده بگور ميکنند . يا شبيه حيوانی به قلبه اش می بندند تا زمين راشخم بزند . آنگاه که بدنيا آمدن دختررا شرم بزرگ و سرشکستگی برای خود ميدانند . يا هرنوع حق انسانی را از وی حذف ميدارند و بجرم جنسيت وی را مجاز نميدانند تا بميل خويش نفس بکشد و ....

توای خواهر ، ای دختر !

توکه لقمه نانی داری و ذره ای آزادی برای نفس کشيدن و خودرا ساختن سکوت را بشکن . برای تثبيت جايگاه و شخصيت زن ، برای قدسيت آرمان و گهرنام وی ، برای حفظ آزادی و شرافت آن انسان درگيرمانده ای تنها فرياد کن . فريادکن هرچه رساتر و بلندتر تا خدا بداند که خلقت زن اشتباه نبوده و سرشکستگی ندارد .

پرخاش کن برای دوگانگی ها و تفاوت های وافر از زندگيی تا زندگيی که برای زن رقم زده اند .

با شيادان زن ستيزمبارزه کن که با ستم وبيداد جنايات خود را حقانيت می بخشند . آن ديوسالاران  قاتلان و ويرانگران هستی که برای ارضای وحشيانه ترين شهوات خويش خون بيشتر ازدومليون انسان را به بهانه عقيده و ايمان ريختاندند و کشوری را به ويرانه تبديل نمودند . آنهای که با طرح مصالحه و آشتی عملاً خون پاک شهداء ، حقوق بيوه ها و يتيم ها را پايمال می کنند . حق آنهای را که خدا ميداند با چه تلخی ها و بدبختی ها سه دهه بار زندگی فلاکتبار را بدوش ظريف خويش کشيده اند ... مگرجهانيان هيجان انگيز فرياد ميزنند : زن ! هشتم مارچ روز زن به تو مبارک باد بلی . فرياد کن ازحق دختری دفاع نما که جفای مرد کودنی وی را به خودسوزی واميدارد . بخاطر زندگی زنی جانبداری کن که نامردی وی را بدنام ساخته و بعداً حکم سنگسارش را صادر مينمايد . برای حق دخترکانی پيکار نما که فقر اقتصادی راه آموزش و پرورش را برويشان بسته است . برای حق آن زنان حامله ای فرياد بکش که در نبود دارو و درمان ناخواسته راهی گور ميگردند .

ميدانی خواهر ؟ درسرزمين من زنانی اند که بند ناف نوزاد شانرا با سنگ پاره ميکنند و طفل را درچادر پاره خود پيچيده اشک و درد را با سرآستين پاک مينمايند . اين نهايت فقراست و نهايت ستم .

مگر وقتی شهزاده ( ميرويس ) ميخواهد پا به دنيا بگذارد کلی مارا منت دار ميسازد . به اين معنا که زايشگاه قرنطين گرديده اتاق زايمان با فرآوردهای امريکايی تزئين شده وتمام وسايل جهت سهولت تولد شهزاده ميرويس که ارزش چند مليون دالر را دارد از امريکا با تيم مجز داکتران  ونرس قابله ها ذريعه هواپيما های  نظامی وارد ميگردد چون پدرش به مسند حق مردم نشسته است ؟!  ( 1 )

ودرکنج ديگرکشورمن مردی دخترخردسالش را در بدل يک من آرد ميفروشد زيرا دست وی به هيچ جای دنيا بند نيست . هربند رفاه ای زندگی را برای وی پدرميرويس جان و شرکاء اش با بی تفاوتی بريده اند !!

ببين خواهرم ، دخترم  زير اين گنبد کبود جای که تو نفس ميکشی چه ناروا و ظلمی صورت ميگيرد ؟؟

خواهرجان ، دخترجان !

تو خجستگی و توانايی هرکار خوب را داری . حرمت و شخصيت تو همتراز ايمان به حقيقت است . تو آنقدر بزرگی که درسخن نگنجد . خودرا کوچک مساز . بگذار همان گونه بزرگ و ورجاوند باشی .  

نسبت به همجنسان ستمديده ودربلا مانده ات بی تفاوت مباش . عصيان نما ، پرخاش کن وبرای احقاق حقوق زن فرياد بکش هرچه رساتر .  شبيه ملالی ، رابعه ، ناهيد ، جويا ، خدمت و هزارها ستاره روشن ديگری بطور مستدام  پُرتلالو باش چون درخشش کم دوام خاکستر فراموشی مياورد من درين روز خواهرم ، دخترم موجوديت خودت را درکارگاه خلقت تبريک ميگويم که گران ترين گهر گيتی هستی . آن روز را به انتظار استم که زن اين موجود سازنده درديارمن ازهرستم ناروا ، تحقير و توهين رسته باشد . آنگاه خواهم گفت مبارکباد .

      تو ای خواهر گل باغ ازلی                       عطر پاکيزه شعر و غزلی

     گرهمه حرف بود  تو عملی                       به دماغ  مرد کودن خللی

                                      جهان  پايدار از  نام  تو

                                      خوبی های دنيا برکام تو

( 1 ) نقل قول از تلويزيون جهانی آريانا در خارج از کشور به اساس ايمل گزارشگر امريکايی دوست آقای

( مسکينيار ) مسوول آن شبکه .