آقای قانونی !

 چرا عدالت را قربانی، و جنایت کاران را تبرئه کردید؟

 

نور احمد شادمان

 

پارلمان افغانستان روز 31 ژانویه 2007 طرح بسیار خطرناکی را تصویب کرد. در این طرح تمامی جنایت کاران جنگ های سه دهه اخیر افغانستان از پی گرد قانونی و قضایی معاف شدند.(سایت بی بی سی 12/11/1385) نکته دردناکتر این طرح آن است که با عنوان مصالحه ملی ارائه و تصویب شد و این هم به نوبه ی خود بزرگترین جفا بر مردم و ملت افغانستان است. زیرا هرنوع جنایت بر علیه مردم و ملت افغانستان دوباره با همین نام مقدس به فراموشی سپرده شده ویکباره نادیده انگاشته می شود. تصویب این طرح واکنش های متفاوتی را از طرف مجامع جهانی بر انگیخت, هرچند که سازمان ها، احزاب ، مطبوعات و رسانه های داخلی افغانستان هیچ گونه حساسیت خاصی را نشان نداد. این مساله نیز به نوبه خود جای تاسف بسیار دارد. زیرا خبر از غفلت و خواب وجدان های بیدار انسانی و ملی دارد که حتی نسبت به جفاکاران و جنایت کاران معاصر خویش نیز بی تفاوت و ساکت اند. در این ارتباط چند مساله بسیار قابل توجه و تامل می نماید که در فرصت های متعدد باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. تحلیل زمینه های روانی، فکری، حزبی و شخصی یا گروهی تصویف این طرح بسیار قابل توجه و تامل است. و ضرورت دینی ، ملی ، انسانی و قلمی همه نویسندگان و روشنفکران است که باید بدان توجه نمایند. آنچه در مرحله اول مهم است، توجه به اصل جنایت های انجام شده است که در این نوشته به صورت سئوال مطرح می شود: 1. سئوال اول این است که آیا ریاست ولسی جرگه و نمایندگان محترم نسبت به اجرای اصول قانون اساسی افغانستان توجه دارند یانه؟ قانون اساسی در بند سوم خودش اعلام می کند که در افغانستان هیچ قانونی نمی تواند بر خلاف اساسات دین مقدس اسلام وضع شود. اصلی ترین و مسلم ترین قانون اسلام این است که بر اعاده حق مظلومین و محاکمه جنایت کاران تاکید می کند. 2. سئوال دوم بازهم مربوط به اصل 7 قانون اساسی است که بر رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق های بین الدول و منشور ملل متحد توسط دولت افغانستان تاکید می کند. همین تاکید در اصول دیگر قانون اساسی به مناسبت های مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. در اعلامیه جهانی حقوق بشر برمحاکمه جنایت کاران علیه بشریت وتاکید شده و همچنان از حقوق عمومی بشر دفاع صورت گرفته است. سئوال این است که آیا نمایندگان محترم توجه دارند که قانون جزئی و اجرایی کشور باید بر اساس و مطابق با قانون اساسی وضع و اجرا شود؟ اگر بر این امر توجه ندارند که جای بسی تاسف است و اگر توجه دارند بسیار بیشتر تاسف باید خورد زیرا که این خود جنایتی برعلیه بشریت و ملت افغانستان به حساب می آید. 3. مساله مهمتر چشم پوشی بر جنایت ها و ستم های جنایت کاران مردم افغانستان است. آیا نمایندگان محترم و ریاست پارلمان اصلا قبول ندارد که در افغانستان جنایتی صورت گرفته؟ یا جنایت های انجام شده را قبول دارد اما در عین حال نادیده می گیرد و با محاکمه جنایت کاران مخالف است؟ 4. سئوال اصلی این است که آیا جنایت های « منطقه افشار» که به « زخم خونین کابل » شهرت بین المللی یافته است جنایت نبود؟ آیا این جنایت بعد بین المللی نیافت؟ آیا هزاران زن و کودک در دم تیغ بی دریغ مسعود و سیاف نابود نشد؟( اردو وسیاست، نبی عظیمی ص 622) آیا هزاران زن وکودک مورد تجاوز جنسی قرار نگرفت؟ آیا اموال و دارایی های صدها و هزارها خانه تاراج و ویران نشد؟ آیا هنوز هم آثار این جنایت ها در بیخ گوش شما زنده و پا برجا نیست؟ سئوا ل من این است که تجاوز ناموسی و اخلاقی در کدام دین وملت و منطق انسانی واسلامی قابل قبول است؟ آیا این نوع جنایت در تاریخ افغانستان نمونه داشت؟ مورد بعدی جنایت های مزار شریف است که توسط طالبان و تروریست های بین المللی انجام شد. قتل عام انسان های بی گناه به « نسل کشی درمزار شریف» شهرت یافته است. آیا این نسل کشی آشکار جنایت نبود؟ آیا اسارت صدها و هزاران زن و دختر در منطق جنگی اسلام و ملت افغانستان معمول بود؟ آیا این جنایت ها را می توان فراموش کرد؟ گزارش دیده بان حقوق بشر و شاهدان عینی را می توان نسبت به این جنایت نادیده گرفت؟ آیا جنایت های طالبان و « سیاست زمین سوخته در منطقه شمالی و شمال کابل» را می توان نادیده انگاشت؟ آیا محکومیت این جنایت ها بعد انسانی و اسلامی نداشت؟ و از نظر اسلام و قوانین بشری محکوم نبود.؟ آیا جنایت ها و « کشتار وسیع مردم یکاو لنگ» را فراموش کرده اید؟ آیا « قتل عام منطقه کنده پشت» حقیقتی شناخته شده نیست؟ آیا کشتار وسیع مسافران و صدها زن و کودک و مردم بی گناه هزاره در منطقه معروف کنده پشت (مسیر قندهار- هرات) را می توان فراموش کرده و یا نادیده انگاشت؟ آیا این جنایت ها را مردم افغانستان فراموش می کند؟ اگر امروز پارلمان افغانستان هم فراموش کند، قطعا مردم افغانستان سازمان های بین المللی حقوق بشر فراموش نخواهند کرد. تکلیف شما با این جنایت ها چیست؟ آیا قوانین بشری و اسلامی را نادیده می انگارید؟ آیا این نوع برخورد به نوبه خود جنایت محسوب نمی شود؟؟؟ سئوال مهم تر از همه، سئوال از وجدان انسانی و مسئولیت دینی و ملی نمایندگان و شخص یونس قانون است که باید پاسخگو باشد. آیا اصحاب مطبوعات و مردم افغانستان ساکت بنشینند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگر نمی توانند و یا نمی خواهند محاکمه کنند، آیا مجازند که جنایت کاران را تبرئه کنند؟............؟؟؟ آیا وقتی محاکمه نمی کنند، جنایت های انجام شده را نیز نادیده می انگارند؟...........؟؟؟ مردم افغانستان ، جامعه جهانی و قربانیان جنایت های انجام شده باید بدانند که این کار پارلمان کمکی به نادیده انگاشتن و فراموشی جنایت های انجام شده است. زیرا می خواهند ذهنیت تاریخی مردم و جامعه جهانی را نابود کنند. تاریخ را تحریف و یا حقیقت را انکار کنند. آی مردم آزاده جهان و مردم مظلوم افغانستان بیدار باشید که این خود جنایتی بزرگتر از اصل جنایت است. زیرا جنایت کار را تبرئه می کند و تاریخ مظلومیت ملت و مردم مظلوم را تحریف می کند. اما سئوال پایانی و دایمی ما و تاریخ افغانستان این است که: رسالت انسانی و اسلامی ما و همه قلم بدستان و توده مردم افغانستان و حق قربانیان مظلوم چیست.........................؟؟؟

 

 

نوشته شده در روز 13دلو  سال  1385 - ساعت 11 به وقت کابل

Kabulpress.org

 اقتباس از سايت کابل پرس