ناتور رحمانی

02.02.07

 

 

تشنگان بی بديل تاريخ !!

   

آمو و هريرود و سرخرود اين تشنگان را به نظر چو قطره آيد که خيال نوشيدن اقيانوس را دارند ؟!

_______________________________________________________________

اجلاس نوبتی ولسی جرگه يا مجلس نمايندگان بعد وقفه ای توام با امتيازمعاش و دگر مزايای در خور توجه درتالار پُرخاطره پارلمان يا شورا داير گرديد و به اصطلاح نمايندگان مردم با تجديد قوا و تسليح شدن دوباره با چنگ و دندان دريک فضای پُر از تشنج و آگنده با فرهنگ بازاری با نثار بد وبيراه به هم و حرمت گذاری با پرخاش درمقابل همديگر قرار گرفتند ... اينبار بامحبت بوتل های پلاستيکی آب را با بوتل های شيشه يی تعويض نموده اند که اگر احياناً نماينده ای پای از حد خويش فراتر بگذارد افشاگری يا اعتراض نمايد با آن بفرقش بکوبند

تا عمل ضايع نگردد مثل پرتاب بوتل پلاستيکی به روی خانم ملالی جويا نماينده مردم فراه . ( گرچه هراس داشتن ازچنان نماينده های پاک و صادق درآن مجتمع بيمورد ميباشد زيرا آنها اندک و بمثابه ای قطرات شفاف باران اند دريک مرداب گنديده و بزرگ )

اجندای مجلس پيرامون افزودی معاش وکلای محترم . پيشنهاد و درخواست برای موترهای سواری فراری ضد مرمی و آخرين سيستم و افزود شدن تعداد نگهبان ها جهت حفاظت جان عزيز و دوست داشتنی شان افتتاحی بود زياد خودخواهانه و حريصانه ....

آنها . آن نماينده های بيچاره ازکمی معاش ، درآمد و امتيازات خويش در قبال خدمت و فداکاری برای مردم و زادگاه شان شکوه داشتند . آنها جهت مقايسه اندازه درآمد و معاش ماهوار وزراء و کابينه آقای کرزی را نمونه دادند که امتيازات ، اضافه کاری ها با معاش اصلی هر وزير افزونتر از دو لک افغانی درماه ميشود . ( البته از درآمد های غيرقانونی آنها چيزی گفته نشد ) اگرکمی دقت گردد اين وکلای بيچاره و بی چيز راست ميگويند !!

بلی . درمقايسه با آن همه جانفشانی ها و خدماتی که برای مردم و زيستبوم خويش نموده و مينمايند مستحق بيشتر ازاينها اند . افزودی معاش ، موتر و نگهبان های شخصی که چيزی نيست ... درحاليکه وزرای محترم فقط با خويشخوری ها ، کارچاق کردن ها ، فساد اداره و زد وبند های نامطلوب دارايی های عامه را حيف و ميل ميکنند

( البته بعضی های شان متاسفانه اين عادات خوب را ندارند ) و تازه اين نماينده های گرد آمده از چهارگوشه وطن داغديده و زخمی بمراتب فزونتر از توان شان در طول مدت خدمت درشورا کار کرده اند . يعنی اينکه بطور نمونه يک قانون ، يک مصوبه يا يک فرمان را جهت بهبود وضع مردم و کشور تصويب و اجرا نکرده اند ؟!

دو ديگر يک نابکار و مفسد دولتی يا اعضای پوسيده اداره کلاش کرزی را جهت حسابدهی شفاف و بازپرس به شورا نخواسته اند تا ملت با وضاحت بدانند که زيرکاسه چه نيم کاسه های پنهان است . آنها بسيار مردانه و جسورانه در تبانی و همبستگی زنجير واره ای مجرمين جنگی ، جلادان ، رهزنان و ويرانگران هستی بدهن نماينده های واقعی مردم آنهای که رُک و راست استند ميکوبند " تاکس نگويد بعد از اين من ديگرم تو ديگری ... "

راستی چقدر تهوع آوراست . کار اين ها و توقعات شان آدم را بياد اسقاط خوران گورستان ها می اندازد که هيچ توجه ای به حال مرده و مرده دار نداشته صرفاً به انديشه بهره برداری اند ... ببنيد در منطقه ای هرکدام ازين نماينده ها فقر ، سرما و ستم بيداد ميکند . ( بنياد بيات ) هر روز تصاوير گويا و دردناک از مصيبت و بدبختی های دامنگير مردم را در چهارسمت کشور نمايش داده و حاتم طايی گونه به هر زخمی مرهم ميگذارد . ما کاری نداريم که اين بنياد چگونه تمويل ميشود  و آقای بيات کی استند ؟ شايد از آنهای باشند که مال مردم را با مردم ميخورند ... ممکن روزی ما هم بدانيم که موضوع چيست .  مگرهمين اکنون خوشنام ترين موسسه نزد مردم نيازمند است . که متاسفانه بجای مسوول با احساس بنياد بيات لقب بابای ملت را به پيرمرد کوچک و حقيری داده اند که دربحرانی ترين وضع موجود مصروف فروش املاک و انتقال پول است . آدم افتاده از پای به کس بابا ميگويد که دستش را بگيرد و لقمه نانی بدست اولاد گرسنه اش بدهد .  يا تن برهنه شانرا ازگزند سرما بپوشاند . نه به فرعون های زمانه .

حالا بياييد ببنيم اين وکلای محترم به صفت نماينده های مردم چه کار های مفيدی کرده اند و چه مقدار برای منطقه و آن مردمی که رأی شانرا درست يا غلط بدست آورده اند مصدر خدمت گشته اند ؟

هيچ . منطقه شان همانگونه ويران و مردم شان همانطور با فقر ، سرما ، گرسنگی ، بيماری ، بی خانگی و بيچارگی درگير استند که روزگار سياه شانرا برای خدايان زور و سرمايه وديعه می گذارند .

بگذريم . ميگويند سراسر سيستم آلوده و ملوث است . ميگويند رژيم قلدری و مافيايی مستقر بوده و کار بدست جانی و زانی است که فساد اداری ، سوء استفاده ، زورگويی ، قاچاق ، کارسياه و دهها مورد بی قانونی ديگری ضد منافع کشور ، انسانيت و شرافت را مرتکب ميشوند . پس بيچاره کرزی و نزديکا نش چکاره اند که مانع اين همه نابسامانی ها گردند ؟! آنها بايد در همه امور از ارباب يعنی ( عموسام ) هدايت بگيرند و مطابق فرمان حرکت نمايند بويژه آقای کرزی .

ببنيد چقدر زيرکانه وضع نامطلوب کشور و ناهنجاری های سيستم را به اساس تقاضای ارباب در لابلای جنگ های زرگری با پاکستان و دعوا بالای نيم نخودک ( خط ديورند ) پنهان نموده و انظار را به آن طرف  معطوف ميدارند . اينهم چال ديگر شيطان بزرگ است تا افغان فراموش کند که درخانه اش چه ميگذرد . فراموش کند که  هموطن اش با بمب ، سرما و گرسنگی کشته ميشود . به افغان گوشزد ميگردد که بطرف سوپرمارکيت ها ، بلند منزل ها و تابلو های رنگه تجارت خانه ها بنگر ... هيچگاه ذهنت را در مورد مردم ( واخان ) بدخشان که گياه ميخورند و ژنده پوش اند . به هزار ها خانوار هزاره که از گرسنگی زير انبار برف مدفون می گردند . به آدمهای در جنوب و شرق کشور که با بمب های انتحاری تجار مرگ هر روز تکه پاره ميشوند . به معلمين که به گناه حفاظت از نور و روشنايی تيرباران می گردند . به زنان و دختران خردسالی که ربوده شده و مورد ستم جنسی قرار می گيرند . به غير نظاميان که اشتباهاً بمبارد ميشوند و و ... ناراحت نساز .

لطفاً خود را ناراحت نسازيد که مليون ها دالر پول سرازير شده به کشور چه شد ؟؟

شايد روز و روزگاری وقتی ( ميرويس جان ) بزرگ و همانطوری که پدر شان توقع کرده اند خدمتگار مردم و وطن شدند به اين همه  بدبختی های بزرگ نقطه پايان بگذارند  .

ديگراز وزير و وکيل توقع داشتن بیجاست .

مگرتاريخ که آيينه ای عبرت است فرياد ميدارد : اميران ، سلاطين ، شاهان و همه آنهای که کشوری را اداره ميکنند هرگاه ضد مردم و ضد منافع مردم قرار بگيرند وصرفاً به فکر منافع خود باشند با بدنامی و حقارت نابود گرديده و سيه نام ماندگار در ذهن نسل ها خواهند بود !!