فاجعه بشری در ايران

گزارش يک مهاجر افغان از ولايت اصفهان

لقدکرمنابنی آدم(قرآن کریم)

عنوانی همه انسانهای روی کره ای زمین!

عده ای ازفرزندان آدم، زاده انسان امروز مانند بقیه انسانها دارای احساس وعواطف انسانی (بطورحتم شدیدتر ازدیگران) بانیازهای انسانی مثل نیازبه غذا، پوشاک ،مسکن وغیره بخاطر بدی حادثه روزگارو برای فقط زنده ماندن خود و خانواده و بدون هیچگونه چشم داشت کمک ازجانب هم نوعان وهم کیشان خودبه جای دیگرسرزمین خداوند(ايران،پاکستان،کشورهای عربی،اروپایی وآمریکایی و...)پناه برده اند و به امید اینکه لقمه نانی برای خانواده تهیه نمایند،سنگین ترین ومشکل ترین کارهارا انجام می دهند وکمترین حقوق راتوقع دارند، ولی متاسفانه دولت جمهوری ااسلامی ایران حتی به همین اندازه هم راضی نیست. بخشنامه شده است که هیچ افغانی بدون مجوزکارحق کارندارند ااز آن طرف دربخشنامه دیگری(البته محفوظ درنزد دولت)به هیچ افغانی مجوز کارداده نمی شود. کاردر کارخانه سنگ بری ممنوع، ريسندگی ممنوع ،بنایی ممنوع ،دست فروشی ممنوع ،مغازه داشتن ممنوع(حتی در اصفهان رفتن به سبزه میدان که سابقامحل کاری عده ای ازمهاجرین بودنیزممنوع شده است)کار درخانه ممنوع، قالی بافی برای زنان ممنوع. ازآن طرف مسخره آمیزترین مساله این که مسولین ذیربط ایران باکمال بی شرمی و وقاحت می گویند هیچ مشکلی برای کسانی که برگه شناسایی دارنددرایران وجود ندارد.

دراین اواخر مامورین وزارت کار ایران در  اصفهان باتمام حرمت شکنی بدون اذن خانواده ها داخل خانه ها می شوند و هرپایه چرخ خیاطی که درخانه های مهاجرافغانی باشدمبلغ نهصدهزار(900000) تومان ( حدود يکهزار دالر) جریمه و مالک خانه رامجبورمی سازد تامستاجرش جریمه راپرداخت نماید.

اازهمه انسان هابایدپرسید آیاازاین چنین اوضاعی خبردارند؟یااینکه چون به جان آنان چنین گرفتاری وجودندارد به آنان چه؟پس بنی آدم اعضای یکدیگرندچه؟درایران مهاجرین درشرایط سختی به سرمی برند.

 بسیاری ازخانواده های مهاجراکنون درایران بی سرپرست شده اند.سرپرست آنان توسط نیروی انتظامی بازداشت و رد مرز شده اند و اکنون کودکان معصوم آنان چشم انتظار یاری و مساعدت مجامع بین المللی هستند.

در اصفهان بازداشتگاه وجود داردکه ازجانب مقامات ولايتی بنام اردوگاه مراقبتی خوانده می شود.اینجانب مدتی در آنجابرای کسانی که بازداشت می شدند شبها نمازجماعت را اقامه می نمودم ولی بدلیل شرایط بد مکان مورد نظر وزجری که مهاجرین درآنجا درمدت بازداشت تازمان رد مرزشدن داشتند دچار عذاب وجدان شدم و هیچ اعتراضی هم فایده ای نداشت تنهاچیزی که برای مقامات خوشایند بود این بود که بگویم وضعیت اردوگاه خیلی عالی است غذا کافی، مکان مناسب رفتارخوب وجوددارد. ولی واقعیت امرغیراین بود. ساکنان این مکان ازهیچ گونه امکانات برخوردارنیستند. دریک سالن که هیچگونه نوری ندارد و حداکثرمساحت آن شاید40متر مربع باشد درحدود روزانه دربعضی مواقع 300الی  800نفردراین مکان درحالی هیچگونه هواکشی وجود ندارد نگهداری می شود.حق آفتاب خوردن فضای آزاد، هواخوری درروز حداقل یک ساعت و...ندارند.اکثر آنان ازسرکار بازداشت می شوند لباسهای خاکی وسر و وضع گل آلودو خاک آلود اگرباچنین وضعی هرمدتی که دراین مکان بماندحق حمام ونظافت راندارند.هرکس وارد این سالن شود بوی تعفن ودستشوی(تشناب)یک لحظه حتی تنفس رامشکل می کندچه رسدبه اینکه مدت ساعات هادراین مکان بماند.توالت رفع حاجت درگوشه همین سالن قراردارد. زیرسالن همیشه خیس است چون هرکس داخل توالت می روندباکفش خیس وارد سالن می شود. اسم این مکان راسالن گفتم چنین خیال نشود که یک سالن تازه ساخت مجهزبه امکانات می باشد.یک اتاق قدیمی که سابقا کاروان سرا بوده وهیچ نوری ازبیرون ندارد.

بعد از تاریخ6/8/85 تاکنون 5/9/ 85وضعیت دراین مکان بسیاراسفبارتر گردیده است .پشت درب ورودی این مکان 24ساعت حتی شبهادراین هوای سرد کودک، زن،  پیرمرد و پیرزن جمع هستند تاشاید یک لحضه پدر،شوهر و... خودراببیند واجتماع زنان ومردان پشت درب ورودی بازداشتگاه بحدی زیاد است که تاجاده کشانده می شود.ب خاطرازدحام جمعیت پیرمردی که برای ملاقات آمده بود زیرکامیون له شد و هیچ صدای و فریادی ازهیچ کسی شنیده نشد. واقعادر ولايت اصفهان فضای وحشت نسبت به مهاجرین حاکم است. کودکان که برای ملاقات می آیند آنان را از پدران شان باقنداق تفنگ و لگد ازهم جدامی سازد. پس سازمان حقوق بشرکجاست؟ آیااین سازمان فقط ازحقوق کسانی که برای شان منافع سیاسی دارند و بادفاع از آنان بلوای سیاسی برپامی شود،بوجودآمده است؟شاید نوشتن و گفتن این مطالب هیچ سودی نداشته باشد ولی حداقل وجدان خودم بعنوان یک عضوی ازجامعه مهاجرافغانی مقیم ایران راحت می شود.با یکی ازدوستان طلبه مقیم قم در ارتباط فشاربالای مهاجرین شب گذشته صحبتی داشتم وازایشان سوال کردم که علمای افغانی مقیم حوزه علمیه قم چرا هیچگونه دادخواهی نسبت به وضعیت پیش امده انجام نمی دهد؟ ایشان گفت:علما شهریه شان ماه به ماه حتی بدون یک روز تاخیرپرداخت می گردد و مشکل اقامت هم ندارند.مشکل مسکن هم ندارند چون حوزه هزینه مسکن را براساس تورم روز پرداخت می کند، چرا سر بی دردشان گرفتارنمایند. واقعیت امر همین است هرکس به جای وبه مقامی رسیده اند بقیه هموطنان خود را فراموش کرده اند. بایدبا صراحت گفت اگرجلو این فشار گرفته نشود مهاجرین افغانی مقیم اایران با یک فاجعه انسانی روبرو هستند. اینجانب بعنوان یک مهاجر و درلباس مقدس روحانیت و باشغل مقدس معلمی(آنهم برای محرومترین انسانهای روی کره زمین یعنی مهاجرین افغانی مقیم ایران بدون مدرک) ازسازمانهای مدافع حقوق بشردرخواست دارم که ازبازداشتگاه و اردوگاه  های مهاجرین افغانی مقیم ایران سربزنند و رسیدگی عاجل به وضعیت اسفبارمهاجرین نماید.                                                                                                                                                              رمضانعلی شفیعی  مدیرمسول نشریه اتحادیه فرهنگیان مهاجرین افغانی مقیم ولايت اصفهان