ک . مهاجر
09.12.06
پیام " برادرانه " آقای ربانی به " طالبان "
آقای برهان الدین ربانی رهبر حزب جمعیت اسلامی و وکیل در پارلمان افغانستان در هفته ی اول ماه نوامبر ، ضمن اشتراک در نشست بین المللی " تفکر اندیشمندان کشور های اسلامی " منعقده ی ترکیه ، طی یک مصاحبه ی اختصاصی با روز نامه ی " واکیت " ترکیه اظهار اتی بعمل آورد که نخست در اینجا بخشهایی ازان را دو باره نویسی نموده و پس ازان به بررسی اختصار گونه ی آن می پردازیم :
وی به خبر نگار روزنامه ی " واکیت " ترکیه گفت : " دیدار برخی گروه های ایتلاف شمال افغانستان با طالبان صحت دارد "
آقای ربانی همچنان گفت : " ... در صورت ورود طالبان به کابل ، با نیرو های طالبان نخواهد جنگید "
وی افزود : " برای ورود نیرو های طالبان به کابل ، آن گروه می باید حمایت تمامی گروه های افغانی را جلب کند ... "
از جمله ی اظهارات آقای ربانی یکی هم اینست که گویا " نیرو های ناتو علیه دین اسلام و فرهنگ افغانستان فعالیتهای خود را آغاز کرده اند ... و نیرو های ترکیه نباید از کابل خارج شوند چرا که دیگر مناطق افغانستان مناطقی بسیار پر خطر هستند ... "
وی در اخیر مصاحبه اش با قبول این نکته که با بن لادن آشنایی قبلی دارد ، از او و سازمان القاعده به نحو دوستانه و " برادرانه " پشتیبانی بعمل آورده است .
وقتی این گزارش را از طریق سایت انترنتی ( گفتمان ) خواندم ، حیفم آمد که ازان بدون تبصره بگذرم : نخست باید گفت که " ایتلاف شمال " در حالیکه در حاکمیت سیاسی کنونی افغانستان نه تنها شریک است ، بلکه در میان شرکا ، دست بالا هم دارد و نیز ، علی الرغم جنگیدنها و دریدن های چندین ساله با " طالبان " ، اکنون چرا و روی کدام انگیزه با " طالبان " ( و مسلما با رهبران آنها ) دیدار های سری و سر پوشیده می کنند ؟ مسوولین و منسوبین " ایتلاف شمال " بشمول شخص آقای ربانی که بخش عمده ی ایتلاف مذکور را تشکیل میدهد ، باید به مردم افغانستان پاسخ دهد که اگر " طالبان " دیروز بر حق بودند و کدام اختلاف فکری و مذهبی میان آنها و گروه های ایتلاف وجود نداشت ، چرا و به چه دلیل مدت شش سال ( از1996 تا 2001میلادی ) آتش جنگ و ویرانی و خونریزی را مشتعل نگهداشتند ؟ و اگر دیروز بر حق نبودند و اکنون هم نیستند ، پس چرا "ایتلاف شمال " یک پا در دولت کابل و پای دیگر در حلقه ی " برادران " طالبی خویش دارند ؟ اگر دولت ایتلافی به رهبری آقای کرزی ناکام است ، مسلما آقای ربانی و موتلفین وی نیز در این ناکامی دولت دست دارند و باید مسوولیت آنرا متقبل گردند و اگر چنین نیست که گفته آمد ، پس آقای ربانی روی چه دلیل برای " برادران " طالب خویش که با حمایت همه جانبه ی اجنبی در مناطق جنوب کشور کشتار میکنند ، چراغ سبز نشان میدهد؟ آیا بیان این جمله ی وی که " در صورت ورود طالبان به کابل با نیرو های طالبان نخواهد جنگید " ، معنی دعوت " برادران " طالبی اش بکابل و اعلام تسلیمی را نمیدهد ؟ و آیا صدور این پیام " برادرانه " از سو ی کسی که هم یک بدنه ی دولت موجوده را می سازد و هم در کرسی پارلمان تکیه زده و حق و نا حق " وا اسلاما ! " میگوید ، در حکم پشت کردن به قانون اساسی ساخت خود و یارانش و سوگند های قبلی وی در قبال وظیفه ی پارلمانی نخواهد بود؟ ( صرف نظر از سوگند های مکه و مدینه اش پس ازسالهای 1992 میلادی ) ، آیا تماس گیری های سری گروه های ایتلاف یا رهبران " تنظیم " های جهادی با " طالبان " ، این گفته های مردم ما را تآیید نمیکند که رهبران مجاهدین با هزار تار و طناب به دستگاه استخبارات نظامی پاکستان مرتبط اند ؟
تجربه ی چندین ساله ثابت ساخته است که آقای ربانی هرگز به فکر و اندیشه ی تآمین امنیت جامعه ، رفع فقر و فلاکت مردم ، ترمیم بربادی زیر ساخت های سیاسی – اقتصادی کشور و جست و جوی راه های معقول برون رفت از بن بست های زنده گی اجتماعی ملت افغانستان را نداشته و ندارد . بلکه آنچه را که همیشه با مورد و
2
بی مورد علم کرده و میکند ، صرفا گرایشات قشری و اسلام سیاسی است و بس . چنانکه میگوید : " نیرو های ناتو علیه دین اسلام و فرهنگ افغانستان فعالیتهای خود را آغاز کرده است " . در حالیکه همه میدانند که نیرو های نا تو یا در یک کلام ( ایساف ) هیچ گاه و به هیچ صورت دست به تبلیغات یا تخریبات اسلامی یا ضد اسلامی در افغانستان نزده اند . نا رضایتی مردم افغانستان از این نیرو ها صرفا در این جهت است که نیرو های مذکور آنطور که باید امنیت را تآمین نمیکنند ، توجهی به باز سازی واقعی کشور ندارند ، چشم شان را از بستر اصلی پرورش تروریسم که در خارج از مرز های افغانستان قرار دارد ، می بندند و برای آنیده ی کشور ما دلسوز نیستند .
جالبتر اینست که آقای ربانی مانند دایه ی مهربان تر از مادر ، برای مقامات ترکیه توصیه میکند که " نیرو های ترکیه نباید از کابل خارج شوند چرا که دیگر مناطق افغانستان مناطق بسیار پر خطرهستند ..."
در لابلای این اظهارات آقای ربانی مفاهیم و اشارات غرض آلود و تخریبی نهفته است : از یکطرف میخواهد با این تذکر و توصیه ی " دلسوزانه " اش توجه مقامات ترکیه را بسوی خود جلب نماید و از طرف دیگر با " بسیار پر خطر " نشا ن دادن دیگر مناطق افغانستان ، اگر بتواند از اقدامات و عملیات ضد تروریسم توسط نیرو های نا تو بکاهد . و بالاخره ، با پذیرش آشنایی با بن لادن و اظهارات بسیار ملایم و دوستانه در مورد القاعد ، مثلا ، " القاعده ... عمدتا از اتباع عرب ... در نبرد افغانها با نیرو های روسیه ، یار افغانها بودند" و " القاعده نمی باید خود را در گیر مسایل داخلی افغانستان میکرد " و " بن لادن مساله ای با مردم افغانستان ندارد " و غیره ، میخواهد روابط قدیمی و " برادرانه " اش با اخوان المسلمین بین المللی و شاخه های مختلف آن در منطقه را حفظ نماید .
وقتی انسان تحولات منفی و گزارشات مسخره آمیز بازیهای سیاسی پیرامون افغانستان و منطقه را می شنود ، ناگزیر به یاد فرموده ی حافظ شیراز می افتد که گفت : آنکس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته ها هست بسی ، محرم اسرارکجاست .
(پایان)