دوکتور سید موسی صمیمی
28.10.06
نقش اقتصادي "گروه هشت " دررابطه با اقتصاد جهاني – بخش چهارم
گروه هشت ولو 13.4% جمعيت و 28.5% خاک کره زمين را احتوامي کنند، 62.2% توليدات اجتماعي غيرخالص جهان را دراختياردارند. به اين ترتيب ، 182 کشورديگرجهان که تقريباً 86% جمعيت جهان را تشکيل مي دهند به کمتراز 38% توليدات اجتماعي ناخالص جهان دسترسي دارند.
کشورهاي عضو گروه هشت 13% جمعيت جهان و حدود 62% توليدات ناخالص اجتماعي جهان را دارا بوده و درنتيجه توليدات سرانه کاربن داي اوکسايد ، دراين گروه 50 مرتبه بيشتراز"عقب مانده ترين " کشورهاي جهان مي باشد.با وجود نقش تعيين کننده گروهشت ، دررابطه با شاخصهاي مختلف اقتصادي وبه ويژه درپيوند با ساختارهاي دروني وامکانات بازاريابي ، تفاوتهاي زيادي درخود کشورهاي عضو گروه هشت مشاهده مي شود. نخست ازهمه ايالات متحده امريکا با داشتن 300 مليون جمعيت ، بزرگترين توليدات ناخالص اجتماعي را داخلي – 12.5 تريليون دالرامريکايي – به خود اختصاص داده ودرنتيجه درآمد سرانه متوسط دراين اين کشور به بيش از 43000 دالرامريکايي مي رسد( جدول شماره يکم ). جاپان ازنظرتوليدات ناخالص اجتماعي داخلي – 4.5 تريليون دالرامريکايي – ودرآمد سرانه 38900 دالرامريکايي – مقام دوم را دارد. فدراسيون روسيه ، گرچه ازنظرجمعيت پس ازايالات متحده امريکا قراردارد، ولي ازنگاه مساحت بزرگترين کشور گروه هشت بوده وازنگاه رقم کلي توليدات ناخالص اجتماعي محلي ؛ آخرين کشورگروه هشت پنداشته مي شود ( جدول يکم ). روسيه به حيث يک کشوردرحال گذار ازنظام سوسياليسم دفترسالاربه يک نظام نيم بند دموکراسي – اقتصاد بازارآزاد، با داشتن 143 مليون جمعيت ازامکانات بازارداخلي برخوردارمي باشد، اما اکنون با درآمد سرانه اش – 4460دالرامريکايي – با کشورهاي عقب مانده قابل مقايسه مي باشد (جدول يکم ).کشورهاي اروپايي گروه هشت – آلمان ، فرانسه ، ايتاليا وبريتانياي کبير – ازامکانات بازاريابي دراتحاديه اروپا بهره برده ، کانادا با ايالات متحده امريکا پيوندهاي عميق توليدي داشته وجاپان درکشورهاي جنوب شرق آسيا، ريشه هاي عميق اقتصادي دوانده است.گروه هشت ولو 13.4% جمعيت و 28.5% خاک کره زمين را احتوامي کنند، 62.2% توليدات اجتماعي غيرخالص جهان را دراختياردارند. به اين ترتيب ، 182 کشورديگرجهان که تقريباً 86% جمعيت جهان را تشکيل مي دهند به کمتراز 38% توليدات اجتماعي ناخالص جهان دسترسي دارند( جدول شماره دوم ).نقش تعيين کننده گروه هشت دراقتصاد جهاني ازسهم سرمايه گذاري مستقيم اين کشورها نيز روشن مي گردد:مانند شاخصهاي ديگراقتصادي دراينجا نيزايالات متحده امريکا با 106 مليارد دالرامريکايي درسال 2005 ، درسرمايه گذاريهاي مستقيم خارجي داراي نخستين مقام مي باشد. پس ازآن کشورهاي بريتانياي کبيربا 72.6 مليارد دالرامريکايي ، و آلمان با 34.9 ملياردالرامريکايي نقش دوم وسوم را بازي مي کنند.رقم سرمايه گذاري مستقيم فدراسيون روسيه درسال 2005 ميلادي 12.5 مليارد دالرامريکايي بوده است که با درنظرداشت وضع اقتصادي اين کشور، رقم قابل توجهي به شمارمي رود. اين رقم بيشترمحصول عوايد نفت وگاز مي باشد.با وجود تفاوتهاي فاحش دردرون کشورهاي عضو گروه هشت؛ سرمايه گذاريهاي مستقيم اين گروه با 282 مليارد دالردرسال 2005 ( جدول شماره سوم ) ؛ حدود 42.4% سرمايه گذاريهاي مستقيم جهاني را تشکيل مي دهد( جدول شماره چهارم ).بزرگ بودن رقم توليدات اجتماعي ناخالص به معناي به کاربردن مستقيم عوامل توليد ودرنتيجه بکاربرد منابع توليدي بزرگ وهمچنان توليد موادمضره وازجمله کاربن داي اوکسايد مي باشد. دراين رابطه ايالات متحده امريکا بازهم مانند شاخصهاي ديگراقتصادي با توليد 20.4تن متريک في نفر؛ بزرگترين توليد کننده کاربن داي اوکسايد وفرانسه با 6.1 تن متريک في نفر، آخرين مقام را دارد( جدول شماره سوم ). باوجود اين تفاوتهاي دروني هرگاه اوسط توليد کاربن داي اوکسايد کشورهاي عضو گروه هشت را با تن متريک11 درمقياس بين المللي درنظر گيريم ، تفاوت توليد اين ماده مضر براي محيط زيست ، سرسام آورمي باشد. چنانچه اوسط توليد سرانه کاربن داي اوکسايد درسرتاسرجهان به 3.8 ( جدول چهارم ) بالغ گرديده وبه صورت متوسط يک سوم توليد کاربن داي اوکسايد سرانه کشورهاي گروه هشت را مي سازد. براي يک مقايسه روشنتر اکنون برخي شاخصهاي بحث شده درکشورهاي گروه هشت را با کشورهاي چين وهند و18 "عقبمانده ترين " کشورهاي جهان – گروه 18- مورد غورقرارمي دهيم :کشورهاي چين وهند با وجود تفاوتهاي نظام اقتصادي وسياسي خويش ، از نظرظرفيتها اقتصادي وتوليدات داخلي به حيث ابرقدرتهاي فردا خوانده مي شوند. کشورهاي چين وهند بالترتيب با جمعيتهاي 1.3 مليارد و يک مليارد، موفق گرديده اند که درسال 2005 توليدات اجتماعي ناخالص داخلي شان را به 2.3 تريليون و 793 مليارد برسانند. به اين ترتيب چين بعد ازايالات متحده امريکا و آلمان ازنگاه توليدات اجتماعي ناخالص سومين کشورجهان خوانده مي شود( جدول شماره پنجم ) . کشورهندوستان درسال 2005 ازکشورروسيه که عضوگروه هشت است سبقت جسته است ولي هنوز به رقم تريليون نايل نگرديده است.دراينجا يک مقايسه ديگرجالب به نظرمي رسد:ايالات متحده امريکا با جمعيت 300 مليوني اش ، داراي توليدات سرانه کاربن داي اوکسايد 20 تن متريک مي باشد. به اين ترتيب توليد مجموعي کاربن داي اوکسايد درايالات متحده امريکا به 6 ملياردتن متريک بالغ مي گردد. چين با جمعيت 1.3 نفروتوليد سرانه 2.2 تن متريک کاربن داي اوکسايد ، سالانه 2.8 مليارد تن متريک کاربن داي اکسايد به هوا پخش مي کند. با توجه به تفاوت جمعيت ميان ايالات متحده امريکا وچين ؛ هرگاه توليدات سرانه کاربن داي اوکسايد درچين نصف توليدات سرانه اين گاز درايالات متحده امريکاباشد، توليدات چين ازناحيه گازمضرکاربن داي اکسايد به 13 ملياردتن متريک خواهد رسيد. با توجه به ارقام دست داشته ، نظام محيط زيست جهاني به هيچ وجه اين فشاررا تحمل نتوانسته وازهم خواهد پاشيد. اين رقم هرگاه دررابطه با کشورهاي جهان سومي و به خصوص کشورهاي " گروه -18" – عقب مانده ترين کشورها – جايي که توليدات سرانه کاربن داي اکسايد 0.2 مترمکعب است، ديده شود، مقياس مقايسه وتاثيرات سوء آن خارج ازحوصله حسابي براي محيط زيست مي باشد (برای ديدن جدول پنجم اينجا را کليک کنيد).