معراج اميری

21.08.06

 

  

نامه سرگشاده

 

 دوست عزیز مسئول سایت گفتمان,

 

. در این چند روز بصورت متداوم ناظر و خواننده جدال میان وزیر امور خارجه و مامورین مربوط آن وزارت هستم که هردو طرف از همدیگز شاکی هستند.

واقعیت اینست که انتظار خوانندگان از صفحه گفتمان این نیست که خود را مصروف برکناری ها و تقرر های وزارت خانه ها ساخته و این جا بجایی ها را در پرتو تهوری های فلسفی نفیه و یا تایید نماید. اگر دوستانی میخواهند ساختار های اداری دولت را مورد انتقاد قرار دهند, بهتر است ساختار های اداری کشور را در کل و از یک دید نسبتا" بیطرفانه به ارزیابی بگیرند. کسانیکه خود مامور وزارت خارجه اند و بشکلی از اشکال از این جا بجایی ها متاثرند, باید قوانین و مقررات وزارت خارجه را در نظر گرفته و مطابق آن عمل نمایند, در غیر آن چون منافع خود شان در میان است, با هیچ نوع تهوری بافی نمیتوانند عمل خلاف مقررات را در مقابل مردم روشنبین و حقبین توجیه نمایند. با وجودیکه ممکن است  برای خواننده ای بی خبر از قوانین و مقررات وزارت خارجه سوالاتی خلق نموده  و ایتطرف و یا آن طرف مناقشه را ظاهرا"حق بجانب جلوه کند. چه بسا که بعضی از خوانندگان به قضاوتهای غیر عادلانه برسند.

 آنجه در نظام اداری جامعه ما بعنوان یک حقیقت عینی برای همه روشن است, میعار هایی است که از سالها در تمام وزارت خانه ها رایج بوده و وزارت خارجه نتنها مستثنا از آن نیست بلکه دارای خصوصیات ویژه  میباشد. در زمان سلطنت پستهای وزارت خارجه اختصاص داشت به خاندان سلطنتی , اقارب, خویشاوندان و نور چشمان " خدمتگذاران  صادق" واسطه داران و صاحبان ثروت. لیاقت, کاردانی و صداقت کمتر مطرح بحث قرار میگرفت.

 این میراث وعنعنه ای " نیک " همجنانکه به دوره جمهوری داود خان انتقال کرد و بعد ها در زمان حزب دیموکرات خلق فقط " رفقای انقلابی" موفق به گرفتن پست  در وزارت امور خارجه میشددند. اگر دوستانی ادعا داشته باشند که در زمان حکومت مجاهدین و یا دوره انتقالی  مسئولین امور طور دیگری عمل کرده اند, سوگمندانه روی حقیقت را سیلی باران مینمایند. کاش در نظام اداری کشور ما کاردانی , تخصص, صداقت و وطن دوستی میعار تقرر میبود.  با تأسف که از این یک حقیقت تلخ نمیتواتیم چشم بسته بگذریم که این میعار ها در موارد بسیار کم قابل اعتبار بوده و است. نویسنده ای این سطور کسانی را میشناسد که از سال 1992 به اینطرف پستهایی را در سفارتهای افغانی اشغال کرده اند و انتظار دارند تا دوره تقاعد, بعضی ها حتی بعد از تقاعد هم در همان مقام خود باقی بمانند. چیزیکه حتی در زمان شاهی هم ممکن نبود.   دقیق نمیدانم اما فکر میکنم که در زمان شاه و داود و حتی در دوره حکومت خلق و پرچم کمتر دیپلوماتی جدا از فهم و کاردانی, اضافتر از 4 یا 5 سال در یک پست اجرای وظیفه میکرد. اما از زمان حکومت مجاهدین دیپلوماتهای هستند که 10- 15 سال در یک کشور در پست خود باقی مانده اند و در مورد اکثریت این هموطنان ما هم زیاتر روابط حزبی, خانوادگی و قومی نقش داشته تا لیاقت و کاردانی.

از دید من بهتر است آن دوستانیکه خود را خدمتگزار وطن خود میدانند و ماشاالله از فهم و درایت کافی برخوردار بوده و در انجام کارها بصورت صادقانه هیچ شک و تردیدی هم در مورد شان وجود ندارد بجای جستجوی توجیهات تهوریک مطابق مقررات و قوانین  وضع شده عمل نموده  نه باعث درد سر خوانندگان شوند و نه از حسن نیت گردانندگان آن صفحات انترنیتی سؤ استفاده نمایند که جانبدار آزادی های دیموکراتیک اند. چنین عملی آنهم از ورای مقالاتیکه ظاهرا" تهوریک بنظر میخورند اما در عقب آن, مناقع شخصی و ماندن در کرسی یک سقارت خانه مخفیست, کار صادقانه نیست.

 تا جائیکه بخاطر دارم وزیر خارجه دریکی از سخنرانی ها یا مصاحبه های خود میعار های کار در وزارت خارجه را لیاقت , کاردانی, صداقت ووطندوستی تعیین نمود, امیدوارم او این توانمندی را داشته باشد که بتواند این وعده ای خود را در عمل پیاده نموده  و روابط قومی, تباری, زور و واسطه همانطوریکه بعنوان یک دانشمند برایش مطرح نبوده, بعنوان وزیر خارجه نیر در تصامیمش موثر نباشد.   

نقد از درهمی و برهمی نظام نقد از میلان های قوم پرستی و تبار گرایی که متاسفانه بخش عظیمی از روشنفکران ما بدان مبتلا شده اند, نقد از زور گویی , ارتشا و واسطه بازی ها, حق هر هموطن ماست. اما این عمل درست نیست که بعضی از مامورین وزارت خارجه بدون ذکر مقام و ماموریتش از صفحات انترنیتی بخاطر حفظ مقامش در این و یا آن سفارت زیر نام نقد از تبارگرایی استفاده سؤ نماید.

 

از گرداننده صفحه گفتمان تمنا دارم تا اضافتر از این دنباله چنین بحثها را قطع کرده و نگذارد که صفحه گفتمان بمیدان زد و خورد مامورین وزارت خارجه تبدیل شود.

 

  با عرض حرمت

معراج امیری