کاخ دارالامان که بوسیله دشمنان استقلال افغانستان این چنین گردیده است)

 

     ( شاهدخت هندیه – دختر شاه امان الله - عکس تاق ظفر پغمان را که یاد گار استقلال افغانستان است   ، می بیند )

باقی سمندر

 21 اسد 1385                                                                                    

اگست 2006-08-12

 

  جشن استقلال در آينه مطبوعات آنزمان

 

  

 عید سعید استقلال

 

" تبریک ومعذرت.....

  اداره جریده تبریکات و تهنیات عید سعید استقلال را به مشترکین و همه برادران وطن که شریک عنوان افغانیت هستند ، تقدیم میداردو از بارگاه حضرت قادر بیچون خواهان است که برکت و تکرار آنرا زیر سایه حضرت اقدس شهنشاه غازی ببرکت روح پاک شهدای استقلال تا سالهای دراز تکرار و تجدید فرماید.

مشترکین محترم دقت وپابندی اداره جریده را بوقت بهتر ملاحظه فرموده باشند . ولی چون تاحال مطبعه اداره تهیه نشده است و جریده در مطابع ماجور چاپ میشود و لاچار به سبب تعطیل عمومی عید استقلال مجبور هستیم که شماره های هشت ونه را در یک تاریخ صادر نمائیم. البته از این خلاف وعده گی مجبوری خود از حضرات مشترکین مقدمامعذرت می خواهیم.

مطبعه شرکت رفیق "

آنچه در بالا خواندیم ، اعلان عید سعید استقلال در هشتمین سال دولت امانی در کابل بود. من در نیم سده اخیر بارها از عید سعید رمضان و عید سعید اضحی شنیده و خوانده بودم ولی اینک نخستین بار است که از عید سعید استقلال میخوانم. شما را به خواندن مقاله ای  از انیس دعوت مینمایم که هشتاد سال پیش از امروز،  در دوران امانی ، دوران استقلال عام و تام افغانستان به رشته تحریر در آمده بود.

 

 

"

      تذکار  روز 28 اسد 1298 و یا عید استقلال افغانستا ن

اگردوازده سال گذشته شرق را در نظر بگیریم خواهیم دید که همه یک سلسله وقایع قربانی و فداکاریها است که ملل خوش نیت و ضمیر آن نتایج همان مهمان نوازی و خوش ضمیری خویش را بخون پاک میشویند.

خون ریزیهای شدید چین ، محاربات چند سال قبل بخارا و مجاهدات سلمیه هند در آسیا و قربانی های متوالیه ممالک افریقا همه ناله های استقلال طلبی است. اگر چه شجاعت شرقی همیشه صفحات هر دور تاریخرا گرفته بود.ولی بیچاره بنی نوع را برادر خوانده هیچ تصور وحشت و خون ریزی را در آن نکرده ، با منتهای صفا زمین را ( ملک عباد الله ) دانسته با خود اورا مسکن داد. در نتیجه اغیار خواه بنام قوت ، و یا حیلت و یا استفاده از خوش نیتی : غدر وغبن و امتلاک را گذاشتند.

   در نتیجه همین غدر و امتلاک غصبی افغانستان محصور مانده روابط آن بعالم موقوف اراده پای اغیار بود. گویا روز پنجشنبه 26 اسد تذکار همان روزی بود که منادی غور استقلال ندای حریت و آزادی را بهمه اطراف مملکت عزیز خود فرموده ، در میدان ( الحق لمن غلب) بر آمده ، اینرا ثابت کرد که افغان نه آنستکه حق او را غصب توان کردبل افغان نه آنست که طور استرداد آزادی و شوکت خود نداند ، و یا اینکه در میدان مجاهدات همیشه صف اول را حایز نشود.

        بلی این تذکار همان روز سعید بود که شاهغیور اساس اولین نهضت را بدست آورده ، آن را سنگ اولین انقلاب و نهضت جدید قرار فرمودند.

  اینک نه سال از آن روز میگذرد. افغانستان مرحله های دراز را با گامهای بزرگ بسوی ارتقا و تجدد می پیماید.

خطبه افتتاح عید  :

ذات شاهانه بعد از استماع معروضه شکریه وامتنان و تبریک اهالی نطق که شخصیت بلند و ضمیر پاک این مصلح و قائد بزرگ در آن برجسته است ایراد فرمودند. که اختصار آنرا در ذیل این درج نمودیم.

اعلیحضرت از کدام نقطه نظر خود را سعد میداند

ملت عزیز و محبوب من !

اولاتبریک این عید سعید استقلال را به همه شما عرض میکنم. ثانیا این قدر تحسینهای لطف کارانه و تقدیر های مرحمت شعارانه که شما ملت عزیزم بر خدمات من عاجز میدانید همه از مراحم صمیمیت کارانه خود شما است. ورنه همه حیات من مغلوب خجالت است که خدایا برای تو خدمت میکنم و در دنیا نتیجه تحسین و تقدیرش را از اولاد های خوش بخت و سعادت مند و بختیار هستم.

( اعلیحضرت حقیقت پسند ، آلایش و و تفخیم را میل ندارد )

چیز های را که بمن عاجز نسبت میکنید اول از لطف خداوند است که بمن امداد کرده و از همت وفعالیت شما ملت محبوب من بود که امروز به این تفاخر نائل هستم ورنه یک فرد مثل من عاجز که به فکر ترقی شما در گوشه افتاده بودم کجا میتوانستم که ملتی را به این بزرگی طرفدار خود ساخته استقلال شانرا از کسانیکه مثل اژدها بدهن خود فروبرده بودند بگیریم. چون خداوند بما لطف و احسان کرد پس امید قوی داریم این عطیه بزرگ خودرا پس نگیرد. و امید است که تا به قیامت بر دوام بماند. لقب رهنمائی و غیره القاب مملو از محبت و حیات پر صمیمیت را که نسبت بمن لطف کرده اید ، عوضش مرا یک فرد عسکر خدمتگار صمیم ملت خود بنویسید. من رهنما شده نمی توانم. بل یک نفر خدمتگار صمیم شما هستم.

اعلیحضرت حقیقت پسند حقانیت و جوهر پسندیرا به عموم ارشاد میفرمایند

همچنین که تا بحال بخدمت شما قوم نجیب کمی نکرده امید دارم که آینده نیز در راه ترقی حفظ ناموس و شرف و استقلال شما یک لحظه درنگ نکنم. و محافظه استقلال خود را چطور باید بنمائیم ؟

آیا با این بیرقهای رنگارنگ و تزئینات موجوده صورت میگیرد ؟

نی !

باید به قلوب اولاد های خود و نسلهائیکه از آن پیدا میشود حس وطندوستی و فدا کاری را تولید کنیم. زیرا وقتیکه فدا کار باشیم هیچ وقت استقلال از دست ما نخواهد رفتودر صورتیکه اولاد های صالح شما صاحب تعلیم و تربیت باشدحاجت به ریختاندن خون هم ندارد و محافظ آن معارف خواهد بود.

حسودان و دشمنان تان که دیوانه استقلال اند در صورتیکه اولادهای تان فهیم و صاحب تعلیم باشند دست خیانت خود را باین شرف و استقلال تان دراز کرده نمیتوانند. پس در معارف و تعلیم بکوشید و اولاد های خود را به غرض تعلیم و تحصیل در ممالک متمدن وبزرگ دنیا فرستاده از خود دور کنید تا نتیجه کامیابی و دانش شان قوت الظهر بوده استقلال شما دوام کند.و از اینجا محافظه خطرات استقلال تانرا میتوانید و بس ، زیرا ملتیکه اولادان شیرین خودرا که در حیات بعد از عزیز و بهترین چیزهایشان است، برای معارف و جلوگیری از جهل وقف وطن نماید عین فداکاری وجان فشانی شان است که در راه استقلال نموده اند. در این وقت نفری منگلی ( چندگاه قبل جنگلی ) که به فوائد تعلیم کمی پی برده اند ، اولادهایشانرا جهت تعلیم و معارف پیش میکنند. پس شما کسانیکه از نتایج معارف استفاده و از تعلیم ثمر خورده اید و به نیروی آن : دولت و ثروت پیدا کرده اید باید که شما بیشتر به خدمات عرفانی اولاد های خود ساعی باشید و آنها را به معارف برای تحصیل بفرستید ، چه وقتیکه معارف شما ترقی کرد همه دانسته و با حقوق خود و حفظ آن آگاه و دشمن اراده بدی به شما

نخواهد کرد. عزت وثروت و دیگر وسایل تان به همان اندازه ترقی میکند.

( آرزو ها وتمنیات اعلیحضرت )

باقی آرزو هائی را که به خصوص خدمت شما قوم بدل دارم بیان کرده نمیتوانم اینقدر آرزو دارم که اولاد – هستی- زنده گی- جان- حیاتم وقف ترقی و خدمت شما باشد در خاتمه نطق خود دعا میکنم که خداوند ملت عزیز و عسکر مرا همیشه فاتح و مظفر داشته باشد و امروز این شرف و افتخار خدایاکه بما عطاکرده ء برای عموم اقوام ضعیف ومظلوم دنیا عطا فرما و آنها را نعمت آزادی ببخش علی الخصوص برادران شرقی و علی الخصوص بعالم اسلام ما نصیب بفرمائی-  و الهی دشمنان و غاصب حقوق شانرا همیشه به نزد شان مخجول داشته باشی.  زیاده چون روز اول سال نهم عید استقلال تان است ، نمیخواهم در این روز مسعود باظهار دردهای دل خود که بای ترقیات شما می پرورانم خاطر های شمارا افسرده کنم- چه

افسرده دل افسرده کند انجمنی را

 

خطاب به خانمهای وطن

خانم های محترم شما جنس لطیف و محترم وطنیه شمائید که تمام اولادهای وطن را باغوش خویش تربت و پرورش میکنید . لفظ مادر که بشما نسبت میشود چه قدر اسم مقدس است. چه همین عنوان است که برای وطن عزیز داده میشود وهمین طور که برای کتله مردهای افغان خدمت میکنم در این چند سال هم زحمت کشیدم کوشش کردم که شما ( را  هم) تا بجای که دین اجازه داده است برسانم . لهذا تکرار احترام خود را به حضور شما حضرات مکرمه تقدیم میکنم.

اعلیحضرت دومقراطی را به رعایای خود میآموزاند

زیاده لطف کرده با یک دیگر خود به شرف این روز مسعود دست محبت و دادرا بدون اینکه بوسه کنید ، بدهید. دست دادن را ما از کسی نگرفته ایم بلکه این یکی از عادات اسلامیه است اما بوسیدن دست در اسلام نبوده کم کم آنرا از خارجی ها گرفته ایم . فقط دست های یک دیگر را که به محبت میفشارید اینطور نیت داشته باشید که الهی مارا باز به همچنین یکروز با سعادت و مسرت که امروز نایل بآنیم برسانیو هم اگر نسبت بکدام برادرخود درددل ، یک کدورت و آزرده گی داشته باشید بشرف این عید استقلال از دل دور کنیدو از خاطر ببرید.2

 

 

 

 

رویکرد ها :

سخنی با خواننده های ارجمند  گفتمان   !

 

دلم میخواست  پیرامون  بیست وهشتم اسد یا روز استقلال افغانستان  چند جمله ناتراش  و ناخراشی مانند همیشه نگاشته و با شما عزیزان در میان بگذارم که مورد لطف وعنایت دوست عزیز و ارجمندی بنام ( ذال   -  واو ) جان – قرار گرفتم و ذال- جان یک جلد مجموعه از   جراید انیس – مجموعه علمی ، قانونی ، اجتماعی ، ادبی سال اول ودوم منتشره سال 1306 برابر به 1927 میلادی و یک مجموعه سراج الاخبار ( نسخه های اصلی نه کاپی یا عکس برداری شده را ) در اختیارم قرار داد تا اگر ممکن باشد در این مورد   از نشرات پیش از دوران استقلال وبعد از آن   استفاده  نمایم وشما عزیزان را نیز به خواندن نشرات آن سالها دعوت نمایم .

با اظهار سپاس از ذ- واو جان  که برمن اعتماد نموده و اسناد معتبر جز داشته های شخصی و خانواده گی اشرا به اختیارم قرار داده است ، اینک شمارا به خواندن انیس شماره های هفت وهشت منتشره 16- اسد و 16 سنبله سنه 1306 برابر به  1927 مینمایم.

1-     سال اول- شماره هفت – انیس 16 – اسد 1306 – صفحه 12 .

2-     انیس مجموعه علمی ، قانونی، اجتماعی، ادبی- تاسیس سال 1306- سال اول- شماره هشت ونه – صفحه های یک- دو – سه – شانزده سنبله  سنه 1306-  هشت سپتامبر 1927

صاحب امتیازو سر محرر:

محی الدین

مرکز نشر: کابل

عنوان مراسلات :

پوسته کابل   جریده انیس

محل اداره : ده افغانان- سرای عبد الرسول

قیمت اشتراک یکسال در افغانستان :

ده افغانی

برای طلبه معارف : شش افغانی

ممالک خارجه : 12 شلنگ

قیمت یک شماره : نیم افغانی

ماه دو بار نشر میشود

مراسلات بنام محرر فرستاده شود."

خواننده های ارجمند !

اگر در حین تایپ نمودن مجدد این برگ پر افتخار کدام سهو و اشتباهی رخداده باشد ، از پیش معذرت میخواهم. امیدوارم هموطنانم تمنیات   شاه امان الله را یکبار دیگر بیاد استقلال افغانستان به خوانش بگیرند.

زندگی انسان آزادی و استقلال اوست

                               بهر آزادی جدل کن زنده گی در کار نیست

با حقارت گر ببارد بر سرت باران در

                               آسمان را گو برو بارنده گی در کار نیست.