معشوق رحیم

31.07.06

  

پوزخند به شرف انسان       

چه کسی باید امر به معروف و نهی از منکر  شود ، حکومت یا مردم؟

 

 زمانیکه صحبت ازیک حکومت خودکامه و مردم گریز در میان است پرداختن به این مسا ًله که چه کسی باید امر به معروف و نهی از منکر شود خطا و بی مورد خواهد بود چرا که تکلیف این نوع حکومت کاملاً روشن است . اما مادامیکه پای حاکمیت مردم و مردم سالاری در میان است توجه به این نکته نه تنها قابل اهمیت بلکه ضروری و حیاتی میباشد. اما قبل ازینکه به این موضوع بپردازیم بهتر است ببینیم آمر به معروف و نهی از منکر چه است و از کجا آمده است.

امر به معروف و نهی از منکر از نظر قرآن در معنی "امر به معروف و نهی از منکر" است.

 

«اَمر»: بمعنی: انجام کاری را خواستن یا سفارش دادن، یا فرمان دادن است.

«مَـعـرُوف»: اسم مفعلول است بمعنی: چیزیکه برای همگان و نزد همگان "شناخته شده" است. و در معنی دوم خود به معانی: هر چیزیکه همگان آنرا خوب و نیک بشناسند یا نیکی آن در خود آن باشد.

«نـَهْیْ»: بمعنی: سفارش به "خودداری نمودن از چیزی"  و یا جلوگیری نمودن از انجام کاری است.

«مُـنـکـَر»: اسم مفعول است از مصدر انکار، بمعنی: ناشناس، ناآشنا، شناخته نشده ـــ چیزیکه همگان آنرا ناشایست و ناپسند می شناسند یا بدی و ناپسندی آن در خود آنست.

بنا ً "امر به معروف و نهی از منکر" یعنی: سفارش و تشویق و آموزش دیگران به انجام هر چیزیکه خوب است، و سفارش و تشویق و آموزش آنها به پرهیز از هر چیزیکه بد است. و آیات وارده در قرآن در این باب عبارت اند از:

 

) وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ( . آل عمران آیه 104

بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى‏، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند.

) كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ( . آل عمران آیه 110

شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شده‏اند؛ [چه اينكه‏] امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب‏، [به چنين برنامه و آيين درخشانى‏،] ايمان آورند، براى آنها بهتر است‏! [ولى تنها] عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، [و خارج از اطاعت پروردگار]

) لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ *  يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُوْلَـئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ ( . آل عمران آیات 113-114

113- آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب‏، جمعيّتى هستند كه [به حق و ايمان‏] قيام مى‏كنند؛ و پيوسته در اوقات شب‏، آيات خدا را مى‏خوانند؛ در حالى كه سجده مى‏نمايند.

114- به خدا و روز ديگر ايمان مى‏آورند؛ امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند؛ و در انجام كارهاى نيك‏، پيشى مى‏گيرند؛ و آنها از صالحانند.

) وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَـئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ *  وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ( . توبه آیات 71- 72

71- مردان و زنان باايمان‏، ولىّ [و يار و ياور] يكديگرند؛ امر به معروف‏، و نهى از منكر مى‏كنند؛ نماز را برپا مى‏دارند؛ و زكات را مى‏پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت مى‏كنند؛ بزودى خدا آنان را مورد رحمت خويش قرارمى‏دهد؛ خداوند توانا و حكيم است‏!

72- خداوند به مردان و زنان باايمان‏، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است‏؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسكن‏هاى پاكيزه‏اى در بهشتهاى جاودان [نصيب آنها ساخته‏]؛ و [خشنودى و] رضاى خدا، [از همه اينها] برتر است‏؛ و پيروزى بزرگ‏، همين است‏!

 

اگر اندکی  دقت نما یًم می بینیم که در هیچ یک از آیات فوق فرد و یا گروه خاصی مامور اجرای این کار نشده است که مثالاً احمد و یا محمود این کار را باید انجام بدهد. بناً هر فرد مسلمان میتواند و این حق را دارد تا دیگران را امر به معروف و نهی از منکر نماید. همچنان در هیچ کدام از این آیات دستور به امر و یانهی یک عمل خاص مثلاً حجاب زنان نشده است. بلکه صرف برانجام و یا مانع شدن از عمل بد و نیک  تا ًکید شده است. به هر ترتیب منظورما درینجا تفسیر و یا بازتفسیر آیات قرآن نیست تا از آن به نفع و یا ضرر فرد و یا گروه خاصی استفاده ابزاری نمائیم  چنانکه امروزه معمول است. یگانه هدف از آوردن آین آیات قرآن  درینجا نشان دادن این موضوع است که آمر به معروف و نهی از منکریک مسا ًلهً کاملاً اخلاقی میباشد. با آنکه منبع آن قرآن است اما به هیچ یک مسا ًله اخروی اشاره نه نموده است. بنا ً سرو کار ما در اینجا با یک موضوع کاملاً دنیایی و اجتماعی میباشد. هرزمانیکه ما صحبت از نیک و بد مینمائیم در واقعیت ما با اخلاق و مسائل اخلاقی درگیر هستیم تا یک مسا ًله آسمانی.

 

اصلا ًجامعهً را نمیتوانیم تصور نمائیم که در آن تشخیص عمل نیک از بد وجود نداشته باشد. چه یک جامعه ً مذهبی و یا یک جامعهً بدون مذهب، اگر چنین یک چیزی وجود داشته باشد، همه دارای اخلاق اند و هر جامعه ً اخلاق خود را دارد. به سخن دیگر ما نمیتوانیم یک جامعه ً بی اخلاق و یا بد اخلاق داشته باشیم، در حالیکه یک حکومت بی اخلاق و بد اخلاق همیشه میتواند وجود داشته باشد.

 

بنا ً در یک جامعه همیشه اخلاق وجود دارد. وفرد فرد جامعه در به وجود آوردن، تغییر، تکامل و پاسداری از آن سهیم و مسًول میباشند. هر فرد در جامعه این حق را دارد، وباید داشته باشد تا دیگران را امر به معروف یعنی به آن چیزی که جامعه آنرا برای خود مفید میداند و نهی آز منکریعنی آن چیزی که جامعه برای خود نا پسند میداند نماید. اما درین امر و نهی مردم توسط مردم هیچ نوع اجبار مجاز نمی باشد. چرا که اجبار در این عمل مانع حرکت و روند تکاملی جامعه خواهد شد. اما در یگانه حالتی که این اجبار مجاز و پاسداری از اخلاق لازمی  میباشد، زمانیست که حکومت ها گرایش به بد اخلاقی پیدا مینماید یعنی خود را با این موضوع درگیر مینمایند. و یا ساده تر بگوئیم زمانیکه حکومت ها میخواهند مردم را و جامعه را درس اخلاق بیاموزانند و یا به اصطلاح میخواهند مردم را و جامعه را تربیت نمایند و با تربیت بسازند. در این چنین یک حالتی مردم باید جبراً حکومت را واداربه احترام وتن دادن به ارادهً مردم بسازد.

 

جامعه به حکومت ضرورت دارد و حکومت را به وجود میآورد و یا هم فردی یا گروهی خود را با زور و یا هم با نیرنگ بالای مردم حاکم مسازند. در هر حالت آن این مردم اند که از خون و عرق خود خرج این حکومت را می پردازند تا بدین وسیله حفظ نظم وبرقراری امنیت در جامعه را تضمین نماید. مردم حکومت ها را به نوکری میگیرند تا از قانونی که خود بوجود مآورند پاسداری نماید وهمیشه آماده خدمت و گوش و فرمان و بلی بگو باشد. و عقل سلیم هم همین حکم را مینماید یعنی کسی که میپردازد باید امر نماید، نه عکس آن.

 

مردم هیچگاه حکومت را برای این بوجود نمی آورد تا خود را توسط آن تربیت نماید. مردم به امر به معروف و نهی از منکر و تربیت خود توسط حکومت ها ضرورت ندارد. این حکومت ها هستند که باید توسط مردم امر به معروف و نهی ازمنکرو تربیت  شوند. این حکومت ها هستند که هر لحظه و به صورت مداوم باید زیر نظر مردم باید قرار داشته باشد تا به فساد، بد اخلاقی و بی تربیه گی کشانیده نشود.

 

 در هیچ جای تاریخ مردمی را و جامعهً را نمیتوان یافت که به بی اخلاقی، بد اخلاقی، و فساد کشانیده شده باشد. در حا لیکه سراسر تاریخ از فساد، بد اخلاقی و بی تربیه گی حکومت ها و زورمندان در بربر یکدیگر و مردم حکایت دارد. حکومت ها هستند که بوجود میآیند،  رشد مینمایند وبه خاطر ترس و گریز از انتقاد به بد اخلاقی و فساد میگرایند و به سقوط مواجه میشوند نه مردم. مردم بد اخلاق و بد تربیت نیست و نمی شود، مردم به فساد نمیگراید و سقوط نمیکند.مردم همیشه پا برجاست، حکومت ها بنا بر طبعیت انتقاد گریزی و فساد پذیری خود گرایش به مطیع ساختن و گوسفند منش ساختن مردم دارند. درحالیکه مردم مردم بنا بر طبعیت انسانی و آزادمنشی خود باید حکومت ها را اصلاح و از سراشیبی سقوط نجات بدهند.

 

هر حکومت ویا هر قدرت دیگری که بخواهد جلو این آزادی و حرکت مردم را به هر شکل و بهانه ً که باشد بگیرد، در واقعیت  به شرف و مقام انسان توهین مینماید. و این کاریست که حکومت کرزی با بوجود آوردین ادارهً  امر به معروف و نهی از منکرمیخواهد مرتکب شود. افراد و گروه های مفتخوارو تاریک اندیش که دور و بر آقای کرزی را به شیوه های مختص به خود شان (تملق و چاپلوسی) معاصره نموده اند مردم را نه به عنوان انسان آزاد، بلکه به عنوان رعیت یعنی فرمانبردار میشناسند. به عقیدهً اینها مردم باید همشه فرمانبردار و بلی بگو باشند. و طبعاً چنین مردم فرمانبردار و بی اراده به چوپانی ضرورت دارند تا آنه را به راه خوب و بد رهنمائی نماید. در اینجاست که این آقایان گرگ صفت خود این حق چوپان شدن را برای خود میدهند و میخواهند مردم را گله وار به هر سوی که دل و دماغ خودشان خواست از دنبال خود بدوانند.

 

رئیس جمهور کرزی، حکومتش و پارلمان که ادعای انتخاب شدن توسط ارادهً آزاد مردم را  دارند، فراموش مینمایند که با بوجود آردن این اداره قانونیت خود را که ادعا دارند از دست میدهند.چرا؟

به دلیل اینکه اینها به مردم نه به عنوان انسان های آزاد بلکه به عنوان رعیت، فرمانبردار و بد تر از همه کسانی که به رهنمائی و تربیت ضرورت دارند، نگاه میکنند. بنا ً انسان های که آزاد نیستند، نمیتوانند از ارادهً آزاد هم بر خوردار باشند. به زعم ایشان حکومت باید مردم را درس اخلاق بدهد، مردم باید تربیت و تجدید تربیت بشوند. پس کسانی که به  درس اخلاق و تربیت ضرورت دارند باید بد اخلاق و بی تربیت باشند، چرا که در غیر آن ضرورت به چنین جیزی نیست.

 

حال رئیس جمهور کرزی و اطرافیانش باید به این پرسش پاسخ بدهند که چگونه مردمی که از نظر ایشان قابل امر به معروف و نهی از منکر اند ویا به زبان دیگر قابل تربیت شدن اند، میتوانند حکومتی را انتخاب نمایند که سالم، و با تربیت باشد و حتی توانائی این را هم داشته باشد تا مردم را به راه راست رهنمائی وتربیت  نماید.