باقی سمندر

24جولای 2006

 

اکبر  گنجی و نافرمانی مدنی

 

شامگاه ای جمعه 21جولای 2006  مرد مبارز ، آزادیخواه ، جمهوریخواه و  دموکرات ای که به تازه گی از زندان جمهوری اسلامی ایران بعد از شش سال تحمل رنج های رنگارنگ ای پشت میله های زندان و شکنجه رها شده است،در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن دی سی ایالات متحده امریکا سخنرانی ای ایراد نمود.

ساعت هفت شام  سخنرانی آغاز شد ه بود و درحدود ششصد نفردر تالار دانشگاه  سرپا گوش بودند و تاساعت 9 و نیم شب به سخنان نغز اکبر گنجی گوش فرا دادند.

من متاسفانه به ساعت هفت  ونیم شام در تالار پا گذاشتم ، چون آشنائی پیشتر با صحن دانشگاه جورج تاون نداشتم .

نمیدانم که از افغانستان یا از زمره افغانهای ما در ایالت متحده امریکا چند نفر در جلسه حضور داشتند. فقط دو دوشیزه کابلی  با من در یک رديف نشسته بودند و سراپا گوش بودند .

اکبر گنجی:

اکبر گنجی در  سال 1379 هنگامیکه از کنفرانس برلین دوباره به ایران برگشت ، از طرف جمهوری اسلامی ایران به اسارت گرفته شد تا ضرب شصت جمهوری اسلامی را به وی یکبار دیگر نشان دهند. او زندان را به میدان نبرد تبدیل نمود و آیت الله خامنه را هم مورد انتقاد قرار داد. او به اعتصاب غذائی دراز مدت دست یازید و بارها تا سرحد مرگ کشانده شد اما از مقاومت دست نکشید.

اکبر گنجی به مثابه روزنامه نگار برگزیده سال 2006 جایزه قلم طلائی را گرفت و تاهنوز قلم و زبانش در خدمت آزادی قرار دارد.

اکبر گنجی سفری به اروپا داشت و سخنرانی ها و مصاحبه هائی تا هنوز انجام داده است.

 

اکبر گنجی در سوم جولای نیز در اروپا و آنهم در آلمان درمورد  "  جدائی دین از قدرت سیاسی "  سخنرانی ای در کالج ویسن شافت ایراد نموده بود که متن سخنرانی وی را بزودی ممکنه  منتشر خواهیم ساخت و مقالات مربوط به سفر و سخنرانی های اکبر گنجی را نیز اگربه زودی بدست بیاوریم منتشر خواهیم کرد..

 همچنان به ابتکار اکبر گنجی فراخوانی به اعتصاب غذا در شهرهای مختلف اروپا و امریکا بویژه در برابر ساختمان ملل متحد در نیویارک داده شده بود که اعتصاب غذا در شهرهای نیویارک ، برلین ، کلن ، لندن ، پاریس ، وین ، لاهه ، استکهلم ، سدنی ، شمال کلیفورنیا ولاس انجلس  بطور موفقانه برای سه روز از جمعه تا پایان یکشنبه  23-24-25 تیرماه یا سرطان برابربه 14-15 و 16 جولای دایرشده بود که مورد توجه جهانیان و پشتیبانی هزاران نفر آزادیخواه و دموکرات ایرانی وجهانی قرار گرفت .

از انجائیکه  من  نیم  ساعت نا وقت  تر به مجلس سخنرانی رسیده بودم و نتوانسته بودم اجازه فیلمبرداری یا ثبت سخنان اکبر گنجی را از پیش دریافت نمایم ، بناگزیر یادداشتهائی  از رئوس مطالب گرفتم که اینک جریان سخنرانی را با شما در میان می گزارم .

 مدیریت جلسه را آقای مشایخی داشت.

 -  اکبر گنجی رژیم جمهوری اسلامی   ایران را رژیم سلطانی خواند و در مورد نظام سلطانی توضیحا ت داده و مخالفت خود را یک بار دیگر  با نظام سلطانی جمهوری اسلامی  بیان داشته و خویشتن را جمهوری خواه و دموکرات گفت  .

 – اکبر گنجی در مورد گذار به دموکراسی و تجربه بشری سخن گفت و گپ زد و در مورد :

هدف ما چیست ؟

آرمان ما چیست ؟

توضیحات داد.  در مورد مشروطه سلطنتی و جمهوری خواهی سخنرانی مفصلی ایراد نمود و دلایل خود را با  مخالفت به مشروطه سلطنتی بیان داشت.

اکبر گنجی در مورد یگ گرایش و جریان فکری دیگری که خود را جمهوری خواه میداند تماس گرفت و  اشاره نمود که گرایشی وجود دارد که در آلمان خود را جمهوری خواه میداند ولی در ایران مشروطه خواه میشود و طرفدار مشروطیت در نظام سلطانی است و خواستار آرایش جمهوری اسلامی ایران میباشد . اکبر گنجی دلائل مخالفت خود را با این گرایش و برخورد دوگانه اش بیان نمود . امیدوارم که بتوانم به زودی تمام متن سخنرانی های اکبر گنجی را بدست بیاورم و در منتشر سازیم تا بتوانیم با دیدگاه های اکبر گنجی آشنائی بیشتر بیابیم. 

 

 - اکبر گنجی در مورد بنیاد دموکراسی گپ زد وگفت که :

 - حقوق بشر، -- برابری ،- و حقوق شهروندی  بنیاد دیموکراسی است و مبنای دیموکراسی سازش است ،سازش با دیدگاه ها وافکار مخالف .

 

-- او در مورد ولایت فقیه گفت که حکومت در ایران به ولایت فقیه تعلق دارد ولی این حالت باید تغییر داده شود. او در مورد سه مودل و یا نمونه برای آینده ایران سخن گفت و بیشترین تکیه را در مورد اختلاف خودش با حجاریان در میان گذاشت.

اودرمورد مودل  -- کم هزینه تر -- مدل انگلیسی -- و تبدیل حاکمیت یگانه به دوگانه.

او در مورد دیدگاهی که میگوید وضعیت ایران شبیه عراق است   و تنها راه اینست که امریکا بیاید ، نقد جانانه ای نموده و بین افکار خودش و آن دیدگاه خط فاصل ای روشن ترسیم نمود.

او در مورد مودل خودش  گفت که                   او هیچ کمک خارجی را در پروژه اش مد نظر ندارد و در مورد فشار از  پائین اشاره هائی داشت و در مورد نافرمانی مدنی  روشنی انداخت.

نافرمانی مدنی :

اکبر گنجی در مورد نافرمانی مدنی وفشار از پائین روی داده ها و یا فاکت هائی زیرین روشنی انداخت :

نارضایتی عمومی

نارضایتی کارگران

 نارضایتی فقرا

 نارضایتی اقلیت ها

نارضایتی خانم ها

نارضایتی جوان ها

اکبر گنجی گفت که :

شغل وجود ندارد ، مسکن وجود ندارد و.....

او گفت :

کار روشنفکر اینست که تحلیل کند. دیموکراسی راه حل همه مشکلات ما است . ما جنبش وسیع دموکراسی خواهی داریم اما ، تشکیلات نداریم،رهبری نداریم ، دموکراسی خواهی فقط در حرف مانده است.

راه گذار :

او درمورد گذار از شرایط موجود به  جامعه دموکراتیک  گفت که :

گذار از طریق نافرمانی مدنی است. خشونت را نفی میکنم و از حرکت مسالمت آمیز سخن گفت. او گفت در ایران اجازه نشر نشریه نیست، کتاب نیست ، حرف نیست ، هیچ چیز را قانونا اجازه نمیدهند و میخواهند که همه التزام به قانون اساسی داشته باشند. با نقض قانون میتوان به نافرمانی مدنی  دست یازید. باید هزینه فعالیت قانون شکنی را پرداخت. بایست به نافرمانی مدنی گسترده  اندیشید. او چند نمونه از نافرمانی مدنی ارائه کرد. او گفت :

در ایران داشتن آنتن های ماهواره ای و داشتن کانال های تلویزیونی ماهواره ای ممنوع است و  سه صد هزار تومان جریمه نقدی دارد. اما مردم آنتن های ماهوارهای دارند و برخی هم حاضرند هزینه این نافرمانی مدنی را بپردازند. رژیم حالا با پخش پارازیت امواج را سد میشود.

نقض حجاب جریمه دارد وجریمه آن سه ماه زندان است ولی هستند کسانی که با نافرمانی مدنی با مساله حجاب برخورد میکنند و در زندان رفته اند. باید آماده پرداختن هزینه برای نافرمانی مدنی بود. ابداع گر نافرمانی مدنی گاندی است. ماندیلا نمونه دیگر از ادامه دهنده نافرمانی مدنی است. او از نافرمانی مدنی سیاه پوست ها برضد تبعیض  نژادی در امریکا هم نامبرد و از خانمی یاد کرد که برای نخستین بار در بس یا سرویس با سپید پوستان یک جا سوار شد و تابو را شکست و دست به نافرمانی مدنی زد.

اکبر گنجی گفت که ما هیچگونه تبعیض را قبول نداریم . اقلیت های قومی ما فکر میکنند که بالای آنها ظلم شده است . ما هیچ فرماندار سنی در کشور ما نداریم. او گفت:

اعلامیه جهانی حثوق بشر بدون قید وشرط باید در کشور ما اجرا شود.   او خود را طرفدار جمهوری فدرال در ایران دموکراتیک خوانده  وگفت که تمرکز گرائی هیچ نفعی ندارد  و حکومت را باید از تمرکز بیرون کنیم. در مدل جمهوری خواهی که من مدافع آن استم ، دخالت خارجی را در کشور ما محکوم میکنم. ما باید استقلال خود را حفظ کنیم. عاقبت نوکری چیست ؟ نمونه چلبی را درعراق بیاد داشته باشیم. آیا از راه حمله نظامی میشود جامعه را دموکراتیک ساخت ؟

آیا از بنیاد گراهای جمهوری اسلامی ایران دموکراسی بیرون میشود ؟

چکونه گذار به دیموکراسی ممکن است ؟

به کمک خارجی یا بدون کمک خارجی ؟

از طریث نابودی ایران یا از طریق آبادی ایران ؟

کار جامعه شناسان اینست که پیش شرط های دیموکراسی را در ایران بگویند. او نمونه های مائو و پل پوت را رد نموده و خود را مخالف انقلاب خوانده و گفت : در جامعه که تساهل و مدارا وجود ندارد ،آیا میتوان جامعه را شهر نشین سا خت؟ او از دو نوع خانواده سخن گفت : خانواده گسترده- خانواده هسته ای

اکبر گنجی کفت که :

دیموکراسی را دیموکرات ها میسازند. دیموکراسی پیش شرط های روان شناختی دارد.پیش  از دیموکراسی روشنفکران نخبه اجماع میداشته باشند برای دیموکراسی . آیا نخبگان ما برای دیموکراسی اجماع دارند ؟

دیموکراسی به انسانهای تجربه گرا نیاز دارد.

انسان واجب الخطا است. حقیقت در بین انسانها پخش شده است. همه از هم می آموزیم . انسانی که فکر میکند جایز الخطا باشد میتواند دیموکراسی را برپا دارد. دیموکراسی را قهرمان نمیسازد، فقیه نمیسازد. سراپای انسان جایز الخطا است. حکومت کار بشری است با همین عمل محدود خود ما. عقل ما بسیار محدود است. با همین عقل محدود خود ما میتوانیم دیموکراسی را بر پا داریم. وقتی من از انسان گپ میزنم . این انسان مسلمان است ، شیعه است، ایرانی است ، زن است و...انسان خطا کار است. تجربه گرا است. ما خطا میکنیم. ما با انقلاب مخالفم. با هزاران دلیل . اگر خطا کردیم ، خطا را جبران میکنیم. اگر سیاست گام به گام تجربی باشد ، میتوانید اشتباه را تصحیح کنید. در انقلاب خطا عظیم است. در دموکراسی زندگی با تساهل است. اصل را به سازش و تساهل می گذاریم. دیموکراسی تفکیک عرصه عمومی از عرصه خصوصی است. دیموکراسی یعنی تفکیک نهاد دین از دولت . دیموکراسی یعنی پلورالیسم. پلورالیسم بما میگوید که با یک دیگر گفتگو کنیم.

پیروان هر دین میگوید که دین ما کامل است اما هرکس به راه دین خود میرود.عده ای میخواهند با هفتاد و پنج ملیون دالر دیموکراسی را بسازند ولی با هفتاد وپنج ملیون دولار نمیتوانند دموکراسی را بسازند. اکبر گنجی از هابرماس سخن گفت و در مورد آزادی برای گفتگو  گپ زد. همچنان از لیوتار یاد آور شد و در مورد اینکه ما باید تفاوت های خود را به رسمیت بشناسیم اشاره نمود. او گفت برای من خنده دار است که کسانی فکر کنند که کسانی بیایند با حمله نظامی و خرج نمودن هفتاد و پنج ملیون دلار برای شان دموکراسی بسازند. روشنفکران ما باج داده اند. اکبر گنجی از مردم هم انتقاد نموده و گفت :

حکومت های خود کامه با فرهنگ مردم سازگار بوده است . باید مردم را نیز نقد نمود. اکبر گنجی در مورد غنی سازی یورانیم گفت که : قربانی این پروژه مردم ایران خواهد بود واز نمونه چرنوبیل یاد آور گردید.

سخنرانی اکبر گنجی با کف زدن های ممتد بدرقه میشد و با کف زدنها بپایان رسید و همه ای حاضرین به افتخار اکبر گنجی بپا ایستادند و کف میزدند. اکبر گنجی همه را با اشاره دو دست با نشستن دعوت نمود و مدیر جلسه دور و رون سوال وجواب را  آغاز نمود.

برخی از پرسشها شباهت به استنطاق در سلول زندان را داشت و برخی هم بحث برانگیز بودند.