دوکتور سيد موسی صميمی

 16.06.2006 

 

 تاثیرنهاد های مالی جهانی برافغانستان - بخش دوم 

 

 2. سيرتاريخي واهداف نهاد هاي مالي جهاني - مراد ازنهادهاي مالي جهاني ؛ صندوق بين المللي پول ، بانک جهاني و سازمان تجارت جهاني وهمچنان سازمانهاي مشابه حوزه اي مانند بانک آسيايي مي باشد.  

 

 افغانستان به حيث يک کشورمستقل سياسي يکي ازقديمي ترين اعضاي نظام  "برتن وود" Bretton Woods يعني صندوق بين المللي پول  وبانک جهاني خوانده مي شود. ازآن جايي که  نظام پولي جهاني برمبناي " معيارطلا" استواربود؛ وفشارهاي متداوم مالي محصول جنگ جهاني دوم ، ديگرجوابگوي خواستهاي دوران بعد ازجنگ پنداشته نمي شدند، 44 کشورجهان زيرقيادت بريتانياي کبيروايالات متحده امريکا درجولاي سال 1944 ميلادي در "برتن وود" ايالت نيوهمشاير  New  Hamshire    ايالات متحده امريکا جهت سروسامان دادن به نظام پولي آينده جهان به مذاکره نشستند.

 

 

با درنظرداشت "طرح کنز" Keynes ازجانب بريتانياي کبيرو" طرح وايت" White ازسوي ايالات متحده امريکا ، کشورهاي مذکورموفق گرديدند که تهداب نظام پولي تازه را درسطح جهاني بگذارند.بالآخره  "پيمان برتن وود " دردسمبرسال 1945 نافذ گرديد(1).

 

گرچه درآن زمان جهان سوم با اشتراک 29 کشوردراين کنفرانس اکثريت داشت، لاکن هنوزفاقد يک هويت معين بود. علاوه برآن کشورهاي اشتراک کننده جهان سوم کدام نسخه اي هم ارائه نکردند تا درخورحال آنها باشد. با اينهم ، آنها مانند کشورهاي صنعتي ، ايجاد يک نظام باثبات مالي را که کمتردستخوش نوسانها باشد، با علايق توسعه اقتصادي وتجاري خويش همسو ارزيابي مي نمودند.

 

اهداف صندوق بين المللي پول ازيک طرف درثبات ، تشويق ونظم روابط پولي کشورها، وازجانب ديگردرتنظيم اين روابط درچارچوب مکانيزم تعيين نرخ تبادله اي ثابت ، با نوسانهاي يک درصد خلاصه مي گردد.

 

تغييرات نرخ تبادله که بيشترازده درصد موضوع بحث باشد، محصول عدم توازن بنيادي بلانس تاديات پنداشته شده ومي بايست صندوق بين المللي پول با آن موافقه نمايد(2).

 

به اين ترتيب صندوق بين المللي پول ، درصورت نوسانهاي موقتي بلانس تاديات - که گويا علل پولي دارند -  امکانات مالي کوتاه مدت دراختيارکشورهاي عضو قرارمي دهد، ولي بانک جهاني درحالات کسربيلانس تاديات ساختاري ، حاضربه کمک مي گردد.

 

اين نظام  "برتن وود" که نمادي ازمداخله مستقيم حکومتها وبانکهاي مرکزي درنظام پولي واقتصادي دانسته مي شد، نظربه عدم تحول پذيري ساختاري خويش به زودي درسالهاي هفتاد سده بيستم درهم ريخت.

 

پس ازيک مرحله انتقالي درچهارچوب "پيمان جميکا"Jamaica نظام پولي حهاني ازقيد غيرمستقيم  "معيارطلا" که ازطريق دالرامريکايي تطبيق مي گرديد، آزاد شد. دراخير خط فکري نيولبراليسم درچهارچوب سياست نرخ تبادله اي آزاد حکمفرما گرديد.

 

افغانستان در14 جولاي سال 1955 عيسوي به عضويت صندوق بين المللي پول ونظام برتن وود درآمده (3) وبه استثناي دوران دگرگونيهاي 1979- 2002 ازهمکاري گسترده اين نهاد برخورداربوده است. صندوق بين المللي پول اکنون داراي 184 عضو مي باشد(4).

 

هم زمان با عضويت افغانستان درصندوق بين المللي پول ، اين کشوربه عضويت بانک جهاني نيزپذيرفته شد. بانک جهاني امروزبزرگترين نهاد پولي جهان مي باشدکه با کشورهاي عضو درراه گسترش خدمات صحي ، آبرساني ، شبکه هاي برق ومبارزه با امراض گونا گون همکاري مي نمايد.

 

بانک جهاني مانند صندوق بين المللي پول داراي 184 عضو مي باشد. اين بانک يک بانک عادي نبوده ، بلکه به مثابه يک سازمان مالي شناخته مي شود که درخدمت همکاري با کشورهاي عضو قراردارد. ازاينرو ربح قرضه هاي اين بانک ناچيزبوده و زمان تاديه مجدد قروض طولاني مي باشد.

 

 

به يک عبارت ديگر بانک جهاني مانند يک " کوپراتيف " است که کشورهاي عضو سهمدارآن مي باشند. ازجمله ايالات متحده امريکا با داشتن 16.4% سهم ؛ به همين پايه داراي رأي هم مي باشد. دررابطه با ساختاراداري اين بانک  پنج کشوربزرگ غرب – فرانسه ، آلمان، جاپان ، بريتانياي کبير وايالات متحده امريکا – هريک ، يک مديراداري  وبقيه 179 عضو بانک جهاني ، 19 مديراداري تعيين مي نمايند.

 

هيئت 24 نفري مديران بنام  Board of Directorsهيئت مديره خوانده مي شود.

 

سيداحمد ديب درکنارکشورهاي الجزاير، غنا جمهوري اسلامي ايران ، مراکش ، تونس ، و پاکستان ؛ ازافغانستان نيز به حيث مديراداري نمايندگي مي کند(5).

 

دررابطه با تعداد رأي بايد افزود که ازمدتها بدينسو يکي ازخواستهاي کشورهاي پيراموني دموکراتيزه کردن بانک جهاني به نحوي مي باشد که يک کشور بايک  رأي موضوع بحث باشدو

 

افغانستان به تاسي از ماده XII سازمان تجارت جهاني به تاريخ 21 نومبر سال 2004 ميلادي دوباره خواهان عضويت دراين سازمان گرديد.  سازمان تجارت جهاني WTOاکنون داراي 149 عضو مي باشد. افغانستان ازجمله 29 کشوري است که به حيث ناظر، انتظارعضويت اين سازمان را مي کشند.

 

 

3. پروژه هاي نهاد هاي مالي جهاني درافغانستان

 

بانک جهاني ازاپريل سال 2002 به اين سو درحدود يک مليارد دالرامريکايي تعهدات مالي براي افغانستان قايل گرديده است (6) . دراين جمله 606.8 مليون دالرآن  عطيه و 436.4 مليون دالر ديگرآن قرضه هاي بدون ربح مي باشد.

 

"صندوق پولي براي بازسازي افغانستان "  The Afghanistan Reconstruction Trust Fundمسئوول عمده وناظم بودجه مرکزي وسرمايه گذاريهايي خوانده مي شود که پيرامون اولويتهاي آنها قبلاً با حکومت افغانستان توافقاتي به عمل آمده است.

 

دراين صندوق بانک جهاني به نمايندگي از24 کشورکمک کننده ، دررابطه با بانک توسعه آسايي ، بانک توسعه اسلامي ،نمايندگي کمکهاي ملل متحد براي افغانستان ( يونماUNAMA- United Nation’s Assistance Mission for Afghanistan )

 

و" برنامه توسعه ملل متحد"UNDP همکاري مي نمايد.

 

ازاوايل سال 2002 تا اواخرسال 2005 عيسوي بيشتراز50 پروژه مختلف تحت سرپرستي بانک جهاني وبا همکاريهاي نهادهاي مالي مشابه درافغانستان طرح وبعضاً پياده شده اند. دراين جمله بطورنمونه مي توان ازاين پروژه ها نام برد:

 

-        پروژه بازسازي زيربنا ( 33 مليون دالرهديه )

 

-        پروژه انکشاف عامه براي دهات ( 42 مليون دالرهديه)

 

-        پروژه همبستگي ملي ( 208 مليون دالرهديه)

 

-        برنامه احيا وتوسعه نظام آموزشي (15 مليون دالرهديه)

 

-        برنامه بازسازي (108 مليون دالرقرضه و15 مليون دالرهديه)

 

-        ودراخيربرنامه خلع سلاح ( 19 مليون دالرهديه )