معشوق رحیم

16-02-2011

 

انسان خلیفه خدا، یا دستیار شیطان؟

 

بر طبق عقیده مسلمانان وبر اساس آیاتی که در قرآن آمده است خدا انسان را به عنوان خلیفه یا جانشین خود در زمین فرستاده است. اما هنوز معلوم نیست این انسانی که خلافت خدا در زمین را باید به عهده بگیرد کدام انسان است. انسانی که هنوز خود خویش را به درستی نشناخته است. هنوز نمیداند که خود او کی است؟ وچی است؟  گاهی خود را حیوان ناطق نامیده است و زمانی هم اشرف مخلوقات ویک وقت دیگر هم موجود متفکر، موجود ابزار ساز، موجود اجتماعی و یا سیاسی. اما از این نام ها یا تعریف ها که بگذریم همین موجود ناشناخته  صفات دیگری هم دارد که در اعماق وجودش رسوب کرده ونهفته است. صفاتی که بعضاً تمام خصلت های دیگر او را تحت شعاع قرار میدهد، اما شرم دارد از اینکه گاهی خود را با این صفات هم  تعریف وتوصیف نماید. از جمله این صفات یکی تقلید و دیگری هم درنده خویی میباشد که خود را در طول تاریخ به اشکال گوناگون نشان داده است و هنوز هم هر روز شاهد آن هستیم که اخیراً خود را درمیدان سگنسار دو جوان توسط سنگسارگران و مرگ فروشان به نمایش گذاشت.

موجودی کهبا ضرب سنگ و آتش تفنگ همنوع خود را از زنده گی محروم میسازد. موجودی که در زمان برداشتن  وپرتاب کردن سنگ بر سر و صورت همنوع دست و پا بسته، وچشم و دهن دوخته خویش،تمام آن تعریف های دیگری که از خود کرده است فراموشش میشود. دیگر نه موجود متفکر است ونه هم اجتماعی وابزار ساز، بلکه سرتا پا به میمونی مقلد ، گرگ درنده وهیولایویرانگر مبدل میشود که مانند رباتِ از قبل برنامه ریزی شده فقط یک چیز را میداند، کشتن ونابود کردن.که اخیراً همه جهانیان شاهد تصاویر این گرگان درنده ومیمون ها ی مقلد بودند. گرگانی که امر سنگسار را صادر کردند ومیمون های که با دهن های گشاده و پر از خنده و مغز های خالی عمل این گرگ ها را تقلید میکردند.

فریدریش نیچه در کتاب خود "چنین گفت زردشت" مینویسد:

تو راه خود را از کِرم تا انسان پیموده یی، وهنوز در درون تو آن کِرم حضور بیشتر دارد. زمانی میمون بودی، وهنوز انسان بیشتر از هر میمون دیگری میمون تراست.

این ادعای نیچه شاید برای آنانیکه خود را نه تنها خلیفه یا جانشین خدا میدانند، بلکه درهنگام مستی و از خود بیگانه گی واجرای احکام خداوندیخود را هم رتبه وگاهی هم بالا تر از خدا مینشانند،توهین آمیز به نظر میرسد. اما واقعیت این است که این ادعای نیچه نه تنها توهین نیست بلکه آئینه ایست در برابر چشمان ما تا آن بعد دیگری از چهره درونی وپنهانی خود را ببینیم، البته با این اضافه که نیچه از بعد خشونت پرور ودرنده خویی انسان  واز اینکه انسان بیشتر از هر گرگ درنده ی  گرگتر ودرنده تر است در اینجا یاد نکرده است. 

آیا راستی هم این ادعای نیچه توهین آمیز هم میباشد؟ مسلماً که افراد و گروه های خاصی که خود را جانشین خدا در زمین مقرر کرده اند بیشتر از هر کسی خود را توهین شده حس خواهند کرد. این افراد از اینکه انسان دست و پا بسته یی را به فجیع ترین شکل آن، به ضرب سنگ، از بین میبرند، نه تنها برای خود شرم و ننگ وتوهین نمیدانند، بلکه با افتخار وهمرا با خنده ومستی شرف خود را در لجن زار حیوانیت غسل تعمید میدهند. اما از اینکه کسی آنها را تا سطح میمون ارتقاع بدهدخجالت میکشند. چرا که فکر میکنند مقام ومرتبت شان از میمون بالا تر است. گرچه در ظاهر چنین به نظر میرسد اما در باطن میدان دادن و پرورش کردن این میمون مقلد و گرک درنده درون خویش بعضاً چنان خود را پست وپلید میسازد که هیچ میمون و گرگی را نمی توان در سطح آنان پائین آورد. شاید نمیدانند که درنده ترین درنده گان هم همنوع خود را به این شکل فجیع اش نابود نمیسازد. ویا هم اینکه معنی میمون بودنو گرگ بودن را به درستی درک نکرده اند.

معمولاً زمانیکه سرمرغ را از تن اش جدا میسازند وشاه رگ گردن اش را قطع میکنند، دیگر او را رها میکنند تا برای چند لحظه ی دست وپا بزند. شاید این کار را از روی ترحم انجام میدهند تا درد را برایش تحمل پذیر بسازند. گرچه افرادی هم اند که از دیدن همین رقص بسمل هم لذت میبرند و کیف میکنند. همان گونه که سنگسارگران و مرگ آفرینان از دیدن انسانی که در حال جان دادن است مست میشوند، مستی که از دیدن حاصل  دست ومغز شان برایشان رخ میدهد. اما تفاوت بین آن قصابان و این جلادان دراین است که اولی یا از سر ترحم ویا هم از برای لذت بردن از حرکات وتاب پیچ خوردن قربانی خود دست وپایش  را رها میکند، اما این خلیفه های خدا که در درون شان شیطان خانه کرده است با ترحم، شفقت ومهربانی کاملاً بیگانه اند. اینها فقط مانند میمون ها تقلید کردن و مانند گرگ ها دریدن را میشناسند و در قاموس شان جایی برای ترحم و مهربانی وجود ندارد.اینها خلیفه خدا اند اما یوغ شیطان را بر شانه های خود حمل میکنند.  جانشینان  خدا اند اما دستیاری وبنده گی شیطان را میکنند.

M_rahim30@hotmail.com