کلن

01-02-2011

معراج امیری

 

 

شرق میانه در جوشش تحولات تازه؟

 

آیا وقایع  تونس جرقه ایست که اوضاع نا به سامان کشور های عربی را در شرق میانه به طرف یک انفجار بزرگ سوق میدهد؟

این سوالیست که دراین روز ها مشغولیت دنیای سیاست را در سطح جهانی میسازد. با وجودیکه قیام مردم در تونس، رییس جمهور بوعلی را مجبور به ترک کشورش نموده و صدراعظم این کشور هرروز در برابر خواسته های قیام کنندگان مجبور به عقب نشینی میشود. اما نتایج این جنبش تاهنوز هم بمرحله نهایی نرسیده است. اینکه جنبش مردم تونس بر ضد رژیم آن کشور چه نتایج مثبت و منفی را برای مردم تونس، در قبال خود دارد، باید منتطر نتایج آن بود. اما واقعیت آنست که این جنبش آغازی شده است برای حرکاتی وسیع اعتراضی مردم درمصر، یمن و اردن برعلیه حکومتهای آنها .

در چند روز اخیر درکشور 80 ملیونی مصر نیز که یکی از کشور های کلیدی در منطقه میباشد، اوضاع به شدت رو به وخامت میرود. حکومت این کشور از سی سال به این طرف در انحصار قدرت حزب "ناسیونال دموکرات" و رهبر 82 ساله ای آن حسنی مبارک میباشد که تا حال هر حرکت اعتراضی را سرکوب و صدای هر اپوزیسیونی را در گلو خفه کرده بود.

شاید جنبش مردم تونس برای مصری ها تجربه ای باشد که چگونه مردم توانستند رهبری سیاسی یک نظام  خودکامه را از اریکه قدرت بزیر بکشد. اما اینکه سقوط حسنی مبارک چه پی آمدی را برای آینده مصر خواهد داشت، وابسته به نیروی های سیاسی و درایت آنهاست که قادر خواهند شد با وجود عدم تجانس و پراگندگی، مسیری را طی نمایند که بتوانند برای مردم این کشور آینده بهتری را به ارمغان آورد.

 بهر صورت آنجه امروز قیام کنندگان در مصر میخواهند، آمدن یک تحول تازه است. مطمئناً مردم از این تحولات انتظار بهبود اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را دارند و دولت هم در چند روز اخیر تلاش دارد  با عقب نشینی ها، ترمیم کابینه، جا بجا ساختن افراد در مقامهای بلند حکومت و وعده ریفورم ها، موج اعتراضات را ضعیف بسازد. اما تحولات اوضاع در حال حاضر بیانگر آنست که معترضین حاضر نیستند با این وعده ها دست از مقاومت بکشند و دولت هم تا حال حاضر نبود از در مسالمت با تظاهر کنندگان کنار بیاید. فقط فشار بین المللی بود که حکومت مصر حاضر شد از روز دوشنبه به این طرف از اقدامات پولیسی در برابر تظاهر کنندگان تا حدودی دست کشیده و وزیر داخله را بجرم برخورد سرکوبگرانه اش برعلیه تظاهرکنندگان از پستش برکنار کند.

خواسته های تظاهر کنندگان در حال حاضر در شعار واحدی تبارز نمیکند. عده ای خواستار برگذاری انتخابات آزاد بدون تقلبکاری های حزب بر سر اقتدار است که همیشه انتخابات را به نفع حسنی مبارک و "حزب ناسیونال دموکرات" او دست کاری کرده و تداوم حکومت او را تضمین نموده است. اما عده ای زیادی از مردم خواستار تغییرات بنیادی در قانون اساسی میباشند که آزادی عقیده، بیان و مطبوعات  را تضمین نماید. کسانی دیگری فقط خواستار ازدیاد مزد ها  و عده ای هم تقاضای استعفای حسنی مبارک را مینمایند. اما در کل اعتراض مردم در مصر مانند تونس، اعتراض علیه اوضاع ناهنجار اقتصادی- اجتماعی، بیکاری، نرخ بلند مواد و زیر پا گذاشتن تمام ارزشهای حقوق بشرست. اعتراض در مصر اعتراض نسل جوانیست که در مصر اکثریت را میسازند و در حال بی سرنوشتی زندگی مینمایند.

عده ای از مفسرین سیاسی به این عقیده اند که ممکن است از این اوضاع ناهنجار و درهمی و برهمی سیاسی، احزاب بنیادگرای اسلامی که نسبت به سایر گروه های سیاسی دارای سازماندهی بهتر و شاید هم بنا به فعالیتهای اجتماعی از نفوذ بیشتر در بین مردم برخوردار هستند، از جریان سود بیشتر برده و بقدرت سیاسی دست یابند. اما خانم نهیل ناصرالدین 29 ساله مدیر عامل بنیاد دفاع از حقوق بشر مصر چند روز پیش در مصاحبه ای با آژانس خبری کاتولیک ها اظهار داشت که: " نمیتوان به سادگی چنین حکمی را قطعی شمرد.  شعار «یا حسنی مبارک یا اخوان المسلمین»  زیادتر از طرف رژیم تبلیغ میگردد و کشور غربی را هم با همین شعار به حمایت از خود جلب نموده است. رژیم تمام اقدامات سرکوبگرانه علیه تظاهرات را نیز بکمک همین شعار ضد اسلامیست ها توجیه میکند که گویا آنها مردم را علیه حکومت تحریک مینمایند. اما تظاهرات 30000 هزار نفری "میدان تحریر" ناشیاز تحریکات اخوان المسلمین نه، بلکه از طریق فیس بوک و تویتر از جانب جوانان دیموکرات «6 اپریل » سازماندهی گردیده است." در حال حاضر اخوان المسلمین نیز به جنبش اعتراضی پیوسته و تلاش هم دارد که رهبری را بدست بگیرد اما تا حال روشن نیست که رهبری جنبش بدست کیست. آنهم در شرایطی که اپوزیسیون ضعیف و دوچار پراکندگی است. همین وضع میتواند دید خوشبینانه خانم نهیل ناصرالدین را زیر سوال ببرد. اما خانم نهیل معتقد است که:" "اخوان المسلمین نیز یک حرکت متجانس نیست. در میان آنها گروه های نسبتاً لیبرال وجود دارد که به دیموکراتها زیادتر نزدیک هستند تا به افراطگرایان. من فکر نمیکنم که نتایج انتخابات در مصر منجر به ایجاد یک دولت اسلامی گردد"  این دیدگاه واقعیت است اما در عین زمان نمیتواند بیانگر کل حقیقت باشد، تجاربی از سایر کشور های منطه وجود دارد که این دید خوشبینانه میتواند زیر سوال برود.

آنچه برای دنیای غرب و به خصوص ایالات متحده امریکا قابل اندیشه است همین اوضاع غیر قابل پیشبینی در مصر است. ایالات متحده، غرب و اسرائیل با سقوط رژیم حسنی مبارک یکی از نزدیکترین افراد مورد اعتماد خود را از دست خواهند داد. اکنون ایالات متحده در رابطه اوضاع مصر به سر دوراهی قرار دارد. از یک طرف از دست دادن دوست دیرینه سیاسی و از جانب دیگر شعار دفاع از حقوق بشر. بارک اوباما از دوسال به اینطرف  کوشش میکند تا رژیم هایی را که با زره بین در کشور های شان نمیتوان دموکراسی را سراغ نمود، در این منطقه مهم استراتیژیک، حمایت کند. اما در عین زمان با شعار حقوق بشر و گسترش ریفورمهای دموکراسی خود را جانبدار این ارزشها  به جهانیان عرضه میکند.غرب و بخصوص ایالات متحده از سالهاست شعار دفاع که از حقوق بشر را بر ضد مخالفین خود مورد استفاده قرار میدهد اما وقتی پای رژیم های دوست در میان باشد، خاموشی اختیار میکنند. هیلاری کلینتون کوتاه بعد از آغاز جنبش های اعتراضی در مصرحمایت خود را از حسنی مبارک اعلام نمود. با چنین سیاست و اخلاق دوگانه، ایالت متحده و غرب تا چه زمانی میتوانند ذهنیت مردم خود و مردم جهان را فریب بدهند؟

مصر مثال خوبی در این زمینه است. از یک طرف فقدان آزادی ها، فقر، بدبختی مردم و سرکوب مخالفین سیاسی و به یک کلام نقض تمام ارزشهای حقوق بشر و از جانب دیگر بعنوان یک کشور دوست ایالات متحده، در رابطه امنیت اسرائیل، از نقش بسیار مهم استراتیژیک در منطقه برخوردار است. در چنین حالتی ، اوباما نمیخواهد مانند جورج دبلیو بوش، این ذهنیت را در میان مردمان این منطه خلق کند که در امور داخلی کشور ها مداخله بیش از حد مینماید.اما در عین زمان تکامل اوضاع به این شکل، در نفوذ ایالات متحده امریکا در منطقه خدشه وارد کرده و برای اسرائیل هم مشکلاتی را در بر خواهد داشت.سران اسرائیل پی هم به کشور های غربی هوشدار میدهد که باید از حسنی مبارک حمایت کنند و پیهم روی خطر افراطگرایی تاکید میکند.

 مبارک با اعلان آوردن رفورم ها و تبدیل کابینه شام جمعه، دادن پست های صدارت و معاونیت ریاست جمهور   تظاهر به انعطاف پذیری مینماید. اما این وعده ها و تغییرات همان وعده های سرخرمن است که قبل از انتخابات ریاست جمهوری نیز بمردم داده بود و افرادیکه مقامهای نخست وزیری و معاونیت ریاست جمهوری را اشغال کرده اند، کسانی اند که قبلاًهم جز دستگاه و مورد اعتماد او بودند. از اینرو کمتر انتظار میرود که مردم باز هم فریب این وعده ها را بخورند.

اگر مبارک بعد از سی سال قدرت را از دست بدهد، بزرگترین ترس غرب و اسرائیل قدرت گرفتن اخوان المسلمین در مصر است که در آنصورت به نفوذ ایران بعنوان یکی از مخالفین این دو کشور، در منطقه افزوده خواهد شد. اما ایالات متحده امریکا از چندین سال به اینطرف میلیارد ها دالر را (سالانه 3،1 میلیارد) به قوای نظامی بعنوان وزنه مخالف اخوان به اختیار ارتش این کشور میگذارد. ممکن است این سنجش ایالات متحده درست باشد و ارتش بتواند در این زمینه نقش را بازی کند که جلو اخوان المسلمین گرفته شود اما اینکه رژیم بعدی چه ترکیبی خواهد داشت و تا کدام حدود سیاست حسنی مبارک را در قبال اسرائیل و ایالات متحده تعقیب خواهد کرد، سوال برانگیز است. به هر صورت سقوط مبارک در مصر را میتوان تضعیف بالقوه نفوذ ایالات متحدهو ایجاد محدودیت هایی را در زمینه  تداوم سیاست اسرائیل در منطقه در پی آمد خود خواهد داشت.

با وجودیکه تا هنوز در جانب مخالفین مبارک کدام شخصیت مرکزی تبارز نکرده است و سوال رهبری این حرکت هم هنوز روشن نیست اما عده ای از مفسرین سیاسی پیوستن البرادی برنده جایزه نوبل صلح و رئیس سابق اداره کنترول اتومی ملل متحد را یک امیدواری برای جنبش اپوزیسیون میدانند. او بار اول در خزان سال گذشته در تلاش خود برای آوردن اصلاحات در رژیم و آوردن دموکراسی، ناکام و مجبور به زندگی در خارج کشورشد، اما شاید برای بار دوم این موفقیت را بدست آورد تا مخالفین رژیم برخلاف انتخابات ریاست جمهوری در خزان سال گذشته به حرفهای او توجه نموده و به اومراجعه نمایند. او روز پنجشنبه از خارج به وطنش بازگشت و روز جمعه در منزلش تحت مراقبت نیرو های امنیتی قرار گرفت.

با وجود وعده های شام جمعه مبارک، باید انتظار کشید که مبارک و مشاورینش چه راه حل های دیگری را پیشنهاد میکنند و عکس العمل اپوزیسیون در برابرش چه خواهد بود؟آیا مخالفین رژیم در مصر پا به پای اپوزیسیون در تونس تا سقوط رژیم و استعفای مبارک پایداری خواهند کرد و یا اینکه با بدست آوردن امتیازات از دوام مقاومت دست خواهند کشید؟ تحولات روز دو شنبه و موضعگیری صریح نیروی های نظامی که حاضرند از حقوق مشروع تظاهر کنندگان جانبداری نمایند و همچنان اظهارات سلیمان صدراعظم جدید که حاضر بمذاکره با اپوزیسیون است، شاید نشانه های از آمادگی استعفای حسنی مبارک باشد. روز های آینده برای مردم مصر وکشور های عربی درمنطقه روزهاییست سرنوشت ساز که هنوز پیشگویی در مورد آن شاید قبل از وقت باشد.