بیشه های راز

 

 

 

در باغ یاد های من آواز میشوی

در پنجه های هستی ء من ساز میشوی

 

یک عشق در نگاه تو بشگفت و سبز شد

یک زندگی بروی دلم باز میشوی

 

پروانه های واژه به دیوان تو پَرند

رنگینی و طراوت پرواز میشوی

 

آواره ام به وسعت بیگانگی ء خویش

تو میرسی و خانه ای از ناز میشوی

 

در برکه ای تمامت خورشید خفته است

در من، دلیل روشن اعجاز میشوی

 

آسودگی به ریشه باغم تنیده است

تا رمز بیشه های پر از راز میشوی

 

یک آسمان وحی و کلامی  به روی من

هر صبح در سکوت دلم باز میشوی

 

 

01-01-2011

 

اتریخت

 

Neghat dastageerzade