پیکار پامیر

03-12-2010

فریب خال لبش خوردم و ندانستم

 

درجریان هفتۀ اخیرماه نوامبر،  یک خبر رسوا آمیز دیگری  از طرف  روزنامۀ معتبر      " نیویارک تایمز "  به نشر رسید که دولتمردان افغانستان ، مقامات ناتو و امریکا را در معرض طعن و تمسخر جهانیان قرار داد.                                                         

موضوع ازینقرار بود که باساس تلاشها و تپشهای شباروزی  و همچنان  بخاطر دلچسبی های خاص و  " برادرانه " ی حامد کرزی در جهت براه اندازی مذاکره و مفاهمه با گروه  طالبان و تقسیم کرسی های دولتی با آنها،  گویا چند دوره  مذاکرات  محرمانه  را با شخص درجه دوم گروه مذکور بنام  "ملا اختر محمد منصور"  در ارگ جمهوری کابل انجام داده است .                                                                                                 

در گزارش " نیویارک تایمز"  همچنان آمده که علاوه از آقای کرزی و همکاران درون ارگ جمهوری اش،  دست منابع معتبر ناتو و مقامات استخباراتی ارتش پاکستان هم در این تماسگیریها و دید و وادید های محرمانه و سر بسته و دور ازآگاهی ملت افغانستان  دخیل بوده است . یعنی از قرائن و روحیۀ گزارش چنین استنباط میگردد که  دستگاه جاسوسی ارتش پاکستان، ملا اختر نام را بحیث معاون ملا عمر به منابع نا تو معرفی کرده و هلیکوپتر متعلق به پیمان ناتو هم  شخص مذکور را مستقیماً از اسلام آباد پرواز داده و   بداخل محوطۀ ارگ جمهوری آقای کرزی فرود آورده است تا نا محرمان از ورود مهمان مهم و گرانقدر رییس جمهور  افغانستان مطلع نشوند.                                          

گزارشها همچنان افشا کردند که جانب کرزی و متحدین غربی وی، وجه معتنابهی پول هم به  آقای  "ملااختر"  تحویل داده اند. اینکه چرا چنین پولهای گزاف، بقول معروف " به شاخی باد میشود" ؟  صاحبان اصلی آب و خاک  افغانستان نمیدانند.                           

 با این شرح مختصر، آنچه در این راستا بسیارجالب ، قابل دقت و موجب استهزا و رسوایی است اینست که  ملااختر نام که درچند دور مذاکرات بعنوان معاون  ملا عمر نقش بازی  کرده در واقع  ملا اختر تقلبی بوده است .  یعنی کسی بوده که  به احتمال قوی، یک یا چند منبع مخفی رهبری کننده ازپشت پرده  اورا بحیث "مامور 007" مثلاً  در یک فلم جاسوسی و تحقیرکننده ، بگونه ی پیروزمندانه یی بکار گرفته اند .                                      

حال، سوالهایی که در این زمینه مطرح هستند ، اینها یند :                                    

آیا طالبان که عمدتاً مشتمل بر تعدادی از ملا های بیسواد و کم سواد و نادان و از جان و جهان بی خبر هستند ، اینقدر فهم و درک و استعداد دارند که با چنین جرأت  و صراحت بتوانند هم دولت افغانستان را ، هم حکومت مداران پاکستانی را و هم در عین حال، مقامات نا تو را تحمیق  و تحقیر کرده  علاوه از فریفتن سیاسی هرسه جانب ذکر شده، صد ها هزار  دالر را هم به کیسه بزنند بدون آنکه کسی او را بشناسد و یا در موردش تحقیق و پرس و جوی قبلی و ضروری انجام داده باشد ؟  باز، آیا جوانب افغانی و پاکستانی و امریکایی واقعاً تا این حد احمق ، بی خبر و فریب پذیرهستند که یک ملای عادی و کم خرد بتواند آنها را به چنین شکل رسوا آمیز استعمال نماید؟   اگر فریبکاری ، آنهم با این فلمی و خنده آور اینقدر آسان  و فریب پذیری هم این چنین سهل است ، پس  باید قبول کرد که تاحال حتماً فرد یا افراد زیادی  حامد کرزی و تیم کاری او را  فریفته و استعمال کرده اند؟

اگر این اقدامات نوع (جیمزباندی) ، خجالت آور و بی سابقه، کار مقامات جاسوسی پاکستان باشد، در آن صورت به مقامات ناتو و امریکا و متحدین آنها لازم است تا هرچه زود تر و عاجلتر شعبده بازان گستاخ و فریبگرپاکستانی را ( اگر احیاناً تا حال نشناخته باشند)، بشناسند و به زودی  سیاست های جنگی و مالی و سیاسی شان در قبال دو کشور افغانستان و پاکستان را  تصحیح نمایند.  اگر مثلاً خود منابع غربی، علی رغم همه گونه هشیاری  وبرخورداری از  تخنیک و تجارب سیاسی و جاسوسی و . . . ، ازطرف ممثل  ِساخت ِدست ِخود ِ شان به این ساده گی فریب خورده باشند، باید بخاطر مدیریت  ضعیف، ناکام و تمسخر آمیز  خویش از شهروندان کشورهای  شان معذرت  بخواهند و از ملت افغانستان همچنین .                                                                                              

سوال دیگری که در این میانه مطرح میشود اینست که شاید منابع غربی، بخصوص نا تو و امریکا و انگلیس در تبانی با مقامات جاسوسی پاکستان دست به چنین فریبکاری و اقدامات شرم آور زده باشند. هرگاه چنین باشد، پس وای به دولت نا توان کرزی و مردم خوشباورافغانستان.                                                                                 

نکته ی دیگری که در ذهن هر شنونده خطور میکند ، اینست که منابع غربی طی کنفرانس لندن، مقدار چند صد ملیون دالر را بعنوان پشتیبانه ی مذاکرات دولت کرزی با گروه طالبان تخصیص دادند، و احتمالا ً اکنون میخواهند با  این بازیهای فلمی و اکت و تمثیل تهوع آور، همان مقدار و یا بخشی ازان مقدار پول اختصاصی را دو باره بدست آورند.                  

هرچند حامد کرزی وقوع چنین رویداد ننگین را انکار کرد، ولی از یکطرف باید گفت که روزنامه ی " نیویارک تایمز"، دارای دَم و دستگاه عریض و طویل خبرچینی و خبر پراگنی بوده و از جمله ی آن روزنامه های معتبر جهان بحساب میرود که  گزارشاتش غالباً باساس اطلاعات مؤثق صورت می گیرد. چنانکه در همین چند روز پیش، همین روزنامه ی معتبر، موضوع اخذ پول نقد و یا رشوه ی نقدی را که ( عمر داوود زی )   رییس دفتر کرزی از دست سفیر ایران، آنهم مخفیانه  درداخل طیاره  بدست آورده بود، افشا کرد واین گزارش مؤثق ثابت شد. از سوی دیگر، چون دولت کابل نه یک دولت منظم ، ملی و مردمی است و نه هم مبرا از فساد و دغلبازی و مردم فریبی . پس  رویداد  اخیر، هرکسی را به این نتیجه میرساند که چنین بازی و فریبکاری بی سابقه از امکان دورهم نبوده است .

حال ، اگر  بپذیریم که احیانا ًمنابع ناتو فریب خورده  و به اصطلاح (بلک میل) شده باشد،

در این صورت، چهره و فلم و عکس شخص بازیگر و منبع ومکان اصلی فرستنده یا معرفی کننده ی " جیمزباند" فلم برایشان کاملاً معلوم است . پس آیا اصولاً ضرورت بازنگری و تفتیش و بازخواست و تحقیق درمیان است یا نه ؟ آیا منابع ذیدخل نباید ضمن دستگیری فوری شخص متقلب، مبالغ گزافی را که به کیسه ی گشاد  او واریز کرده اند، بدست آورده به دولت کابل بسپارند؟                                                              

این تذکر برای آنست که ما میدانیم پولهایی را که امروز امریکا و جهان غرب ظاهراً بعنوان مساعدت و یا مخارج جنگ و . . .  در افغانستان بمصرف میرسانند، همه را در آینده از جیب ملت مغبون  و بی اطلاع افغانستان حصول خواهند کرد. 

تا امروز کسی بیاد ندارد که یک ملا، دریک وقت توانسته باشد دولتها و دستگاه های بزرگ جاسوسی  را به این آسانی فریب داده و آنها را در سطح جهان بی آبرو و بی مقدار ساخته باشد،  مگر که دستهای قوی تر، مغز های متفکر تر و پلان های دقیقتری درکار باشند.    

شاعرچه بمورد گفت که :                                  فریب خال لبش خوردم و ندانستم   

که دام کرده نهان، درقفای دانه ی خویش.                                                       

دیده شود که حامدکرزی و همکاران دَور و بَرش،  در روز ها و هفته ها و ماه های آینده ، چه تعداد گل دیگری را به آب خواهند داد ؟ (پایان)