پیکار پامیر

13-10-2010

حرفی پیرامون شورا بازیهای حامد کرزی

 

با درد و دریغ که درامه ی خونین و ننگین افغانستان نه تنها هنوزهم ادامه دارد، بلکه این درامه ی  کثیف و  کم نظیر و این بازی عبرتناک روزتا روز طویل تر و مضحک ترهم میشود.                                    

شما خواننده های گرامی در هفته ی رفته شنیدید که به سلسله ی شورا سازیها و شورا بازیهای چند ساله، مانند کمسیون سازیهای بیشمار و بی اثر آقای حامد کرزی، شورای دیگری نیز در کابل ساخته شد و اسم آنرا  گذاشتند  " شورای عالی صلح" که دارای هفتاد عضوبوده و کار آن عبارت از نزدیکی و نزدیک سازی یا جلب و جذب فرماندهان گروه تروریستی طالبان به دولت کابل و هموار سازی راه به سوی " برادران " طالبی کرزی که ظاهراً مدتیست ازخوان رنگین  قدرت ونعمت دولت به دور مانده اند، میباشد.                                                                                                         

جالب اینست که " برادران اسلامی- طالبی"، با کلّه شخی وتداوم کشتار و به راه اندازی دهشت بیشتر و با پخش اطلاعیه و اعلامیه ی شدید الحن وحتا ادعای " پیروزی" برناتو و امریکا و متحدین آن،(عین ادعای جنرال حمید گل ِ سابق رییس آی اس آی پاکستان)،  میخواهند در مقابل " برادران اسلامی- جهادی" کرسی نشین شان در کابل چنگ و دندان نشان داده شورا سازان و شورا نشینان را دست نشانده و خاین پیشه و غارتگر و نوکر و چاکر خطاب کنند. درعین حالیکه "برادران جهادی" کرسی نشین نه تنها بالای تصاحب کرسی ریاست این شورای (آبدار) و ( نان دار) درتقابل قراردارند، یا (داشتند)، بلکه میان اعضای انتسابی آن نیز کدورتها و اختلافات و حُب و بُغض وجود دارد.             

طرح تشکیل " شورای عالی صلح" و رفتن به پای میزمذاکره ، مفاهمه و مصالحه با گروه انتحاری طالبان در اصل، طرح انگلیسی است که از کنفرانس لندن منشأ گرفته و در راه رسیدن به این هدف، چند صد ملیون دالر هم منحیث  تضمین و پشتیبانه اختصاص داده شده است.  بهمین ملحوظ است که ازسیاف وهابی گرفته تا ربانی فراری و ازحاجی محقق تا صبغت الله خان و شیخ محسنی ومعجون مرکب فکری – سیاسی  متضاد و متخاصم به محور ِچنین طرح ناصواب و اما "خوش خور" و پُر درآمد گرد آمده و هرلحظه و لمحه دست به دعا می برند و ریش و بروت لمس میکنند.                   

این شورا را برای آن ناصواب ونابکار میخوانیم که از یکطرف دست اندر کاران پشت پرده در نظر دارند به اصطلاح صلح و مذاکره ومعامله را با گروهی در میان بگذارند که نه صلح و سلم می شناسد ونه علم و ترقی و منافع ملی و انسانی را می پذیرد و از سوی دیگر دردرون این طرح سیاسی، دنیایی از پنهانکاری و  غبن و دسیسه و خیانت برضد منافع ملت نهفته است. چنانه هم میهنان عزیزمامطلع

هستند که از مدتی است  رفت و آمد های سّری و مخفیانه و سوال برانگیز میان کابل و اسلام آباد وحتا مذاکرات خصوصی  دور از آگاهی ملت افغانستان که صاحبان اصلی وقربانی شده ی این آب و خاک اند، درجریان است.  از روزیکه مقامات واشنگتن اعلان کردند که در سال آینده، آغاز به بیرون کشیدن نیرو های شان از افغانستان خواهند کرد، حملات وعملیات مسلحانه ی خونین، تلاش های پشت پرده، تماسگیری ها و رفت و آمدهای مخفی، بخصوص میان دولت کابل و مقامات استخباراتی پاکستان، عمق و شدت بیشتر اختیار کرد.                                                                                         

یکی ازدلایل این همه تحرکات ودست و پاچه گی ها اینست که مقامات دولت پاکستان و بخصوص ستراتژست های شبکه ی آی اس آی آن کشور میخواهند یکبار دیگر اختیار ِتعیین ِسرنوشت ملی مردم افغانستان را در غیاب نیرو های غربی (خلایی که پس از خروج آنها درافغانستان بوجود خواهد آمد) ، به دست گیرند و بنابران، در تلاش اند تا دست نشانده گان و دست پرورده گان گوش بفرمان شان را که هرچند در ظاهر امر و دربخشهایی ازقضایا درتضاد و تقابل قرار دارند، آشتی دهند و به دَور ِیک سفره بنشانند.                                                                                                             

دراین مورد خاص، اظهارات اسد درانی سابق رییس آی اس آی یا استخبارات نظامی پاکستان شنیدنی است که گفت : " آی اس آی دریک نظر سنجی، مقام اول را در میان سازمان های استخباراتی دنیا بدست آورده است... جا ی مباهات است که آی اس آی ملیشۀ بی سروپای طالبان را چنان سرپا نگهداشته که بزرگترین قدرت نظامی دنیا حالا به زانو در آمده است . . . آی اس آی بسا نبرد های دیگری را پیش رو دارد که به مصاف هر کدام به موقعش خواهد رفت . . . "                               

حامد کرزی و تیم کاری اش نیز که با خروج احتمالی نیرو های خارجی از افغانستان، خود شان را بی حامی و بی پشتیبانه می یابند، سعی میکنند  از همین حالا با شبکه های استخباراتی منطقه و بخصوص شبکه ی جهنمی آی اس آی پاکستان در زد و بند های ضد منافع ملی مردم افغانستان قرار داشته  و درخلا ی ناشی از خروج نیرو های خارجی، جای پایی برای خویش دست و پا نمایند. همینجاست که حامد کرزی به اثر پا درمیانی آی اس آی پاکستان، این خصم دیرین و سوگند خورده ی افغانستان،  با سر دسته های تروریسم از قبیل  سراج الدین حقانی ، ملا عمر(واحدالعین)، جنرال کیانی، آصف زرداری، ملاضعیف ، ملا متوکل و  سایر ملاها و ملا پرستهای درون قیر افغانی و پاکستانی نزدیکی و قرابت " برادرانه " بر قرار میکند. حامد کرزی در داخل افغانستان نیز با سؤاستفاده از قدرت دولتی و دالر و دینار بین المللی، میکوشد با مرتجع ترین و جنایتکار ترین افراد و عناصر دست بهم داده نه تنها به ضد هر نوع تحول فکری، آزادی بیان و کشتن حقوق انسان عمل کند، بلکه با همکاری و همنوایی همین افراد و عناصرعقب گرای جنایت پیشه و زر اندوز و قدرت طلب ، با " برادرملا عمر" ، " برادر گلبدین" و سایر  برادران اسلامی و جهادی و انتحاری و انفجاری، جبهه ی سیاسی غرض تداوم حاکمیت خویش را تشکیل دهد.                                                                                   

اگر حامد کرزی در روز های اخیرهنگام سخنرانی اشک میریزد و از "بیسوادی" و "درد و داغ ملت" حرف میزند، در واقع میخواهد بمثابه ی بازیگر ورزیده ی روی ستیژ، هم به فریب اذهان عامه بپردازد و هم  درون نا آرام خودش را از ناحیه ی غلامی و کم کاری و رسوایی ده ساله سبکتر سازد. مردم افغانستان در طول سالهای دراز دیدند که هیچ رهبری پس اعلیحضرت غازی امان الله خان، بحال زار شان نگریست و هیچ قدرت خارجی درد بیدرمان شان را مداوا نکرد، چنانکه اکنون هم نمیکند و در آیند ه نیز نخواهند کرد.                                                                                            

حال، با این بازیهای شیطنت آمیز سیاسی، در نظر دارند یکبار دیگر کشور اجدادی ما را که هزاران زخم ناسور در پیکر دارد، قرار توطئه های جنرالان پاکستانی واربابان انگلیسی شان به صوبه ی پنجم آن کشور مبدل نمایند. حتا تئوریسن های بی حیای غربی نیز یکی پی دیگر، بگونه ی خاینانه و جفاکارانه یی  طرح تجزیه ی این سر زمین کهنسال و این امانت پدری ما را به پیش میکشند.          

هموطنان گرامی ! بیاد داشته باشید که یگانه راه نجات از چنگ بلا خوران استعمار منطقه و جهان و مؤثرترین وسیله غرض جلو گیری از نابودی استقلال و هویت ملی ما ، همانا اتحاد مستحکم ،  مبارزه ی بی امان و آگاهی سیاسی ماست  و بس . هرگاه فرزندان وفادار به مادر میهن دست در دست هم داده با فریاد های بلند و گام ها ی استوار ، با فداکاری جوانمردانه و احساس عمیق تاریخی و با طرد یأس و نا امیدی و دلسردی و انزوا پسندی، در صدد نجات وطن شوند، شیاطین استعمار و جنایتکاران داخلی و خارجی حتماً ورشکسته و روسیاه و شرمسار خواهند شد. بهمین امید.