پیکار پامیر

04-10-2010

جنرال حمید گل  یا  پدر طالبان

 

اخیراً حامد کرزی، اسمای اعضای به اصطلاح شورای صلح صلح را اعلام کرد. شورایی که قرار است راه را برای رسیدن به دور مذاکره و آشتی با گروه طالبان و برگرداندن آنها به قدرت و حاکمیت سیاسی هموار سازد.

از این موضوع که آیا اینهمه تپش و تلاش ِ نا صواب و ظاهراً ناسنجیده ی حامد کرزی غرض رو آوردن به قاتلان مردم افغانستان و حامیان پاکستانی آنها ، کارو تصمیم شخص خودش است یا فیصله ی تیم کاری وی در درون ارگ جمهوری و یا دستور مقامات انگلیسی و امریکایی،  بگذریم،  دوموضوع را باید در این رابطه یاد آور شویم : موضوع اول، صدور اعلامیه ی گروه طالبان از طریق انترنت ، در رد اقدام و تضرعات  دولت کابل و موضوع دوم، مصاحبه ی جنرال حمید گل رییس پیشین استخبارات نظامی پاکستان در همین رابطه با یکی از خبرنگاران افغان است .

حمید گل پاکستانی، این دشمن سوگند خورده ی ملت افغانستان که قرار اظهار خبرنگارافغان، با همسر، فرزندان و نواسه هایش در یکی ازویلا های قیمتی ، مصوون  و مفشن متعلق به اردوی پاکستان واقع در  حومه ی اسلام آباد به سر میبرد، باز و بار دیگر، درموضع طالبان قرار گرفته وبا دیده درایی  خاصی علیه منافع ملی مردم افغانستان اظهاراتی بعمل آورده است .

وقتی به واژه ها ، جملات و شیوه ی اظهار این جنرال بی حیای پاکستانی نگاه میکنیم و باز، اعلامیه ی گروه خونریز طالبان را میخوانیم ، وجه مشترک و یکسانی کار برُد واژه ها و جمله ها و تبلور عین اندیشه و طرز تفکر خصمانه، ارتجاعی، غرض آلود و مداخله گرانه را در هردو در می یابیم . یا بعباره ی دیگر، مادامکه سخنان سخیفانه ی جنرال حمید گل در مورد افغانستان و سرنوشت ملت بخون نشسته ی آن  را می خوانیم و یا می شنویم، چنین استنباط میکنیم  که اعلامیه ی گروه طالبان نیز توسط همین جنرال دشمن کیش وضد افغانستان نگاشته شده است .

علاوه ازان، جنرال حمید گل که یکی از طراحان ویرانی و اسارت افغانستان است و مانند تعداد دیگری ازملاها و مفتی ها، وزرا و جنرال های پاکستانی، بنام " پدرمعنوی" طالبان شهرت دارد، در بخشهایی از مصاحبه ی خود چنین میگوید: " تا زمان خروج نیرو های خارجی از افغانستان، صلح در این کشور برقرار نمیشود" ، " چون حکومت کرزی دست نشانده است، بنابران ،شورای عالی صلح هیچگونه موفقیتی نخواهد داشت " ،  " زمان دولت حامد کرزی، ناتو و امریکا دیگر گذشته است و این طالبان اند که به افغانستان باز خواهند گشت" ، " کسانیکه در دولت حامد کرزی کار میکنند، همه دست نشانده گانند، آنها به ملت افغانستان خیانت کرده اند، آنها از نیرو های خارجی خواسته اند که بیایند و افغانستان را اشغال کنند، این فراموش نشدنی است و طالبان حاضر نخواهند شد با اینها گفتگوکنند" ، " طالبان را نباید صرف طالبان خواند، آنها از مقاومت ملی افغانها نمایندگی میکنند. حکمتیار و مجاهدین زیادی با طالبان هستند و زیر یک چتر می جنگند"

جنرال مذکور درجواب پرسش خبر نگار پیرامون سهمگیری  چهل و دو کشور جهان در افغانستان، میگوید : " این کشورها همه مزدوران  امریکا هستند. اگردنبال صلح باشیم، امریکا باید با مخالفان مسلح گفتگوکند، یعنی باراک اوباما باید با ملا عمر گفتگو کند، این تنها راه حل مسأله افغانستان است ..."

خواننده های عزیز ! شما با وضاحت می بینید که یک جنرال دشمن کیش بیگانه تا کدام حد بخود حق میدهد  از آدرس گروه تروریستی طالبان با چنین بی حیایی سخن گوید؟ ما ، در خیانت کاری، وطنفروشی و جنایات ارکان دولت حامد کرزی تردیدی نداریم، اما این تنها حق ملت افغانستان است که در مورد دولت موجوده وچگونه گی تعیین سرنوشت ملی خویش ابراز نظر کند. حمید گل ها و سایربیگانه گان طماع  و دغلبازهرگز نباید خود شان را در موضع ( وصی) و یا( ملجه) ی مردم افغانستان قرار دهند. اینان باید بدانند که هنوز ملتی در سرزمین پریشان حال افغانستان نفس میکشد. آری! حمید گلها نباید ملت دشمن شکن افغانستان را ازعقب عینک عده یی از"رهبران"  فروخته شده ی جهادی و قیادی و " تنظیمی "  و " طالبی "بنگرد و هرگز نباید فراموش نماید که ملت ما هم عناصر فروخته شده ی " افغانی" را شناخته اند و هم اربابان جنایت پیشه ی پاکستانی و غیر پاکستانی آنها را خوب تشخیص داده اند. ما منتظر روزی هستیم که  اینها  به پیشگاه ملت بخون خفته ی افغانستان حساب پس بدهند .

وقتی حمید گل میگوید که  " مقامهای فعلی افغانستان به انداره ی کافی پول اندوخته اند. اینها افغانستان را غارت کردند و کمک های جهانی را که حق مسلم ملت افغان بود، دزدیدند " ، ما را بیاد خردزدانی می اندازد که روی تقسیم غنیمت در جنگ و جدل باشند. آیا همین جنرالان غدارپاکستانی و سایر مقامات حکومتی این کشور نبودند که سالهای طولانی جهاد مردم افغانستان، ازحق مسلم ملت ما پول ها ی گزاف اندوختند و هست و بود کشور ما را غارت کردند؟ آیا همین دار و دسته ی خاین پیشه پاکستانی نبودند که  بحق یک ملت بپا خاسته و مظلوم و آواره شده تا توانستند جفا و خیانت کردند؟  آیا همین جنرالان نا مردمی پاکستان از برکت سر دوملیون شهید افغانستان، ملیونر های روزگار خویش نیستند؟ آیا همین ها نبودند که داشته های ارجناک موزیم ملی ما را توسط نوکران تنظیمی شان به غارت بردند ؟ . . . پس برای مردم افغانستان کرزی و دارو دسته غارتگرش با دارو دسته ی غارتگرو خیانت پیشه ی مقامات پاکستانی هیچ تفاوتی ندارد. بنابران، مردم شریف و دلیر افغانستان خاینین ، غارتگران ، ظالمان و غداران داخلی و خارجی شان را بحد کافی  شناخته اند.

وقتی خبرنگار ازجنرال پاکستانی می پرسد که آی اس آی یا سازمان جهنمی استخبارات نظامی پاکستان  گروه طالبان را آموزش نظامی میدهد و ازان ها حمایت لوژستیکی میکند، بصورت کلیشه یی و دور از منطق و برهان میگوید: " طالبان با چه می جنگند؟ بمب های کنار جاده ای . آیا آموزش، تجربه یا دانش حرفه یی برای استفاده از ان نیاز دارند؟ کلاشنکوف و تسلیحات دیگر طالبان همان سلاحی ست که از روسها در افغانستان به جا مانده است ، باید شواهدی ارائه شود که چگونه پاکستان از طالبان حمایت میکند ؟ "  وای براین بی حیایی !!

اولاً باید گفت که این جنرال دروغ پرداز فراموش میکند که گروه دست پرورده ی وی در افغانستان، تنها از بمب های کنارجاده استفاده نمیکنند، بلکه ازحملات انتحاری، ازشلیک موشکها واستعمال خمپاره انداز ها، از موترهای پک اپ و موتر سایکل های تهیه شده توسط حکومت پاکستان ، از کمین کردن ها، از اختطاف افراد داخلی و خارجی، ازمواد مخدر، از سنگسار و دره زدن و حلق آویز کردن و گلو بریدن و قطع دست و پا و انگشت انسانهای سرزمین ما واز پیشرفته ترین وسایل و وسایط جنگی  و همچنان از پناهگاه های مصوون  و پایگاه های تمرینات نظامی و تاکتیکی درخاک پاکستان و مساعدتهای لوژستیکی شما جنرالان شکست خورده و پُرعقده و دو رو و دو پهلو استفاده ی همه جانبه بعمل می آورند. دوماً آیا همین جنرال وسایرجنرالان کهنه کار استخبارات نظامی پاکستان در سالهای جهاد، با آنکه افراد تنظیم های جهادی را تمرین و آموزش نظامی میدادند و از وجود آنها به نفع خویش استفاده های سیاسی و اقتصادی میبردند ، عین حرفها ی کلیشه یی را در برابر ادعا های جانب رژیم کابل نشخوار نمیکردند؟

مادامکه این جنرال شریر و بی حیای پاکستانی ادعا میکند که "  در اختلاف رای تأمین حکومت اسلامی و سکولار در افغانستان، شریعت برنده شده و سکولاریسم باخته است "، ما را از یکطرف بیاد دست اندازیهای اربابان انگلیسی شان در زمان سلطنت اعلیحضرت امان الله خان می اندازد که با به خدمت گرفتن عده یی از ملاها و روحانیون مزد بگیر و رجعت گرا و تاریک اندیش، تلاش کردند جلو اصلاحات سکولاریستی دولت امانی را که به نفع اکثریت مردم افغانستان و بخاطر آبادانی و سعادت مملکت به راه انداخته شده بود، سد سازند. یعنی کوشیدند افکار متحجر مذهبی را بنام شریعت جاگزین ترقی و پیشرفت نمایند که کردند. حال، این شاگرد وفادارمقامات استعمارهند برتانوی حق دارد چنین نسخه های کهنه و پوسیده را از پاکستان بنیاد گرا زده و تولید کننده ی تروریسم بسوی افغانستان گسیل نماید.  باز، درقبال چنین دُر فشانی های حمید گل باید پرسید که اگر افکار طالبی و حکومت اسلامی مورد نظر شما  بهتراست ، چرا نمیخواهید چنین گروه متحجر و چنین حکومت ناب اسلامی توأ م با ترور و تهدید درجامعه ی پاکستان مستقر شود؟ اگر در  کفش تان ریگ ندارید، چرا همه ی این مصیبت ها را تنها برای افغانستان لازم میدانید؟  

هم میهنان گرامی ! ما و احوال میهن عزیز ما چنا ن رقت بار شده است که دیگر هر خس و خاشاک و هر کس و نا کس بخود حق میدهد که درامور هستی و زند گی ملی ما مداخله ی آشکار نماید و هرسفله ی نا پخته جرأت میکند  بما و حالت زار ما طعن و لعن بفرستد. هربی خرد بد ذات در خانه ی آبایی ما آتش بیفروزد و سوختن و کباب شدن زن و مرد و  پیر و برنای ما را به نظاره بنشیند.

ولی، با آنهم ما، با جرأت و با فریاد رسا میگوییم که " تا یک نفر افغان است ، زنده افغانستان است"

نه کرزی ها و دارو دسته ی شان ، نه گروه طالبان و متحدان سیه درون شان و نه  پاکستانی ها  و چاکران اسلامی و غیر اسلامی شان، هرگز نمیتوانند در این سرزمین معجزه خیز به مراد دل یرسند. و و هیچگاه نخواهند توانست ملت شجاع و آزاده ی افغانستان را غلام و برده ی خویش سازند.

زنده و پاینده باد افغانستان آزاد و مستقل و پیروز و سر بلند باد ملت شجاع ، صبور و مظلوم افغانستان!