24-09-2010

پیکار پامیر

 

بازهم هنگامه ی انتخاباتی در افغانستان به راه انداخته شد

 

شما هم میهنان گرامی اطلاع دارید که  انتخابات پارلمانی د ر بخشهایی از افغانستان ، عنقریب صورت خواهد گرفت و بنابران، از چند هفته و یا چند ماه به اینسو، فعالیتهای  تبلیغاتی، سازشها و سفارشها، تماسها  و زد و بند ها و بالاخره ، مصارف گزاف  دالر و دینار توسط بیشتر از دوهزار کاندیدای باسواد و بیسواد، بادانش و بیدانش، حزبی و غیر حزبی ، پرهیزکار و جنایتکار درجریان است.

اگر از هجوم بی رویه و بی تناسب  صد ها کاندیدای تشنه ی کرسی پارلمان و عاشقان شهرت و ثروت یک لحظه بگذریم که تعداد شان اندک هم نیست و اگر از تاکتیک های سیاسی تنظیم های اسلامی – جهادی  و گروه طالبان و سهم گیری افراد آنها در بحبوحه ی چنین هجوم و هنگامه ی انتخاباتی نگوییم، از طرح این سوال نمیتوانیم صرف نظر نماییم که آیا  اینهمه ته و بالا دویدن ها و سر و صدا های انتخاباتی دریک کشور مستعمره  و اسیر شده و در موجودیت یک دولت دست نشانده ،  ضعیف و بی صلاحیت، و باز، بخاطر یک پارلمان ارتجاعی ، تأیید گر اسارت ملی و جایگاه مجموعه یی از قلدران و زور گویان و غاصبان و . . .  ، مفیدیت و مؤثریتی بحال زار مردم حرمان کشیده ی افغانستان دارد؟   

ما را اعتقاد بر اینست که نه دولت موجوده ی افغانستان ملی و مردمی است  و نه پارلمان آن و نه هم سایر نهاد های دولتی اش.  آیا یک دولتی که گرداننده گان آنرا مشتی لفاظ مردم فریب، جنگ سالار، جنایتکارجنگی، غاصب دارایی های عامه، خدمتگزاران نیرو های بیگانه و حتا جاسوسان کشور های خارجی تشکیل داده و تنها در اندیشه ی ثروت اندوزی وشهرت طلبی باشند، میتوان آنرا یک دولت ملی و مردمی گفت؟

ازنظر مشروعیت پروسه ی انتخابات نیز باید گفت که  در صورتیکه بیشتر از مناصفه ی مملکت ازحیطه ی  اداره و کنترول دولت مرکزی خارج بوده و اهالی آنرا  کشتار و نا امنی و ترس و تهدید دایمی  درچنگال خود گرفته باشد، انتخابات معنی ، مفهوم  و مشروعیتی  خواهد داشت؟

این سوال وقتی  جدی تر مطرح میشود که تقلب های سازمان یافته ، تهدید تفنگ و ترور ، واسطه و سفارش و قوم بازی و جناح گرایی و  دها علل منفی دیگر را به آن بیفزاییم.  همچنان باید افزود که امروز دیگر تسلط و حاکمیت نیرو های خارجی بالای دولت افغانستان و مجموع نهاد های دولتی  کاملاً به اثبات رسیده و دیگر همه ی مردم ما میدانند که تصمیم گیرنده های اصلی در امور حیات سیاسی و اقتصادی و حتا فرهنگی شان، کشور های بزرگ و بخصوص کشور های اشغالگر اند. همین نیرو های اشغالگر، هرکسی را که بخواهند به اریکه ی قدرت سیاسی و کرسی های پارلمانی و قضایی و اداری می نشانند و هر که را نخواهند، نه تنها از اریکه ی حاکمیت پایین میکشند ، بلکه به سوی زندان و تبعید و تهدید نیز می برند.

هنگامه ها و سر وصدا های انتخاباتی که بار دیگر در این شب و روز در کشور ما به راه انداخته شده، اساساً بخاطر آنست تا  نیرو های خارجی از یکطرف دولت و دستگاه حکومتی دست نشانده و مطیع و فرمان بردار  را رنگ آمیزی نموده و ظاهراً قانونی و با اعتبار جلوه دهند و از سوی دیگر، نیرو های اشغالگر به مردم افغانستان چنین وانمود کنند که گویا افغانستان کشوری آزاد و دارای قوانین دموکراتیک و انتخابات آزاد است ، گویا آنها هیچ دخالتی در امور هستی سیاسی افغانستان ندارند.

پس، تا زمانیکه افغانستان حیثیت یک کشور مستعمره را دارد و تا موقعی که اراده و صلاحیت سیاسی ملت ما  در کف اختیاردیگران قرار داشته باشد و بالاخره تا آنزمان که ملت افغانستان از آزادی و استقلال واقعی برخوردار نباشد ، هیچگونه انتخابات ، معنی و مفهومی نداشته و نخواهد داشت.

آرزوست کشورعزیز ما افغانستان، هرچه زود تر نابودی کامل تروریسم وتروریستان، محو نا امنی و فقر و اسارت و بیچاره گی  را شاهد باشد. نیز امید واریم آزادی و استقلال سیاسی میهن ما هرچه زود تر، به یمن اراده ی مستقل فرزندان غیور و روشن ضمیرخویش ودرپرتو خیزش ملی و مردمی ، اعاده گردد تا پروسه ی انتخاباتی  دران سرزمین ، حقیقتاً معنا یابد.  (پایان)