10-09-2010

پیکارپامیر

انستیتوت تحقیقات ستراتژیک انگلیس نیز

تجزیۀ افغانستان را پیشنهاد میکند

 

به سلسله ی اشارات، اقدامات و تلاشهای سیاسی ، استخباراتی و استعماری پیرامون تقسیم و تجزیه ی زادگاه عزیز مان افغانستان، اینک ، عنصردیگری نیز از یک مؤسسه ی بین المللی انگلیسی بنام ( انستیتوت بین المللی مطالعات ستراتژیک) که   با مخفف ( آی آی اس اس) یاد میشود، پا به میدان گذارده  در مورد اوضاع افغانستان، مشکلات نیرو های خارجی و راه برون رفت ازاین معضله، اظهاراتی بعمل آورده که در واقع، همان آهنگ کریه و شیطنت آمیز استعمارجهانی را یکبار دیگربگوش ها میرساند.

سخنان (تان چپمن) رییس این مؤسسه ی تحقیقاتی انگلیس اخیراً از طریق دستگاه پروپاگندی بی بی سی به نشر رسید. بی بی سی  نوشت  که  " انستیتوت بین المللی مطالعات استراتژیک ، با حمایت  از خروج بیشتر نیرو های غربی از افغانستان و جابجایی نیرو هایی که در افغانستان باقی می مانند به مناطق دیگر  در داخل این کشور، خواستار باز اندیشی کامل در ستراتژی جنگ در افغانستان شده است . "

 ( آیا درونمایه  ی  اصلی سخنان این عنصر انگلیسی، جابجا کردن گروه طالبان درچهارچوب جغرافیای جدید بعنوان  یک ملت جداگانه و دارای حاکمیت  سیاسی نیست ؟ و با این اظهارات دپلوماتیک،  آیا رازادامه دادن به جنگهای زرگری چندین ساله ، تبانی ها وتوافق ها ، تهیه ی کمکهای شبانه برای گروه طالبان و لیت و لعل بیشرمانه ی اشغالگران خارجی که تا حال در پناه دپلوماسی  های ننگین ادامه داده شده است ،  بر ملا نمی گردد ؟...)

رییس این مؤسسه ی استعماری، سخنانش را  در لا به لای کلمات و جملات نسبتأ ظریفی بیرون میدهد. مثلاً، میگوید :  " شیوه ی کنونی مبارزه و حضور نا تو در افغانستان که بر روند ملت سازی تأکید میکند، باید با یک ستراتژی درست تعریف شده و مطابق به واقع تبدیل شود که هدف آن محدودیت فعالیت های شورشیان و جلو گیری از توسعه ی آنها باشد.

 ( اگرقرار باشد کف دست  این عنصر انگلیسی را بخوانیم ، باید بگوییم که ملت سازی، یعنی ساختن دو ملت جداگانه درشمال و جنوب کشور  که ذاتاً همان  همان تجزیه ی رسمی افغانستان است و  محدود سازی فعالیت های شورشیان هم به معنای ابقای تروریسم ، نا امنی و حفظ  تومور سرطانی بحران در منطقه است ، نه سرکوب و نا بودی آن. پس مسلماً، هیاهوی دامنه دار پیرامون حادثه ی یازدهم سپتامبر،  تعقیب  بن لادن،  سرکوب گروه تروریستی طالبان، تأمین صلح و امنیت درافغانستان و ادعای باز سازی کشور، کذب محض و یک  بهانه ی استعماری و هدفمندانه نبوده است ؟

"تان چپمن" بازعلاوه میکند که : " هدف اول این کار زار نظامی، اخلال، ریشه کنی و تخریب القاعده در آنجا بود و این هدف از دید او بطور عمومی بر آورده شده است . . . "

 پس، باید خطاب به این آقا گفت که مادامکه هدف اول  اشغالگران حاصل آمده و القاعده هم ریشه کن شده است ، پس  درسر زمین مادری ما در صدد چه کار دیگری  هستید؟ چرا مقامات نظامی انگلیس این موضوع را رسماً اعلام نمی کنند و رخت سربازان شان  را نمی بندند که برگردند؟ اگرنیرو های شما در افغانستان به شکست مواجه شده اند، چرا پس از اعتراف به این شکست، بدون آنکه افغانستان را تجزیه نمایید و توموز خبیثه ی تروریسم را بزرگتر کنید، راه تان را نمی گیرید که بروید؟ "

"تان چپمن "، چنین به دُر فشانی هایش چنین می افزاید : " اکنون هدف این جنگ،  بزرگتر شده و به یک ستراتژی همه جانه برای  توسعه و مدرن سازی افغانستان و حکومتش مبدل شد. . . . این اهداف درحال توسعه در افغانستان قابل دسترسی هستند یا نه ؟ "

رییس انستیتوت مذکور، این سوال را بخاطری مطرح میکند که دو هدف استعماری کشورش را بیان نماید : اولاً اینکه چرا هدف جنگ بزرگتر شده  مدرن سازی افغانستان را درنظر دارد؟  یعنی نباید چنین هدفی در میان می بود و یا باشد. و دوماً، بجای مدرن سازی افغانستان، آنرا به دو بخش شمال و جنوب تجزیه کنید وخود را  از شر این معضله رها سازید.

با خواندن و شنیدین این اظهارات غیرمسوولانه ی استعماری، آیا راز های زیادی که تاکنون با شیوه های کاذبانه از انظار و افکار عامه  پوشیده نگهداشته بودند، افشا نمیشود؟ آیا جابجایی نیروهای انگلیسی درولایت خاص ( هلمند افغانستان )، سازشها و تماسها ی مقامات نظامی و استخباراتی آن کشور با گروه طالبان، سپردن شهرک موسی قلعه به اختیار این گروه، پرواز های شبانه ی هلیکوپتر های انگلیسی و فرو ریختن سلاح ، پول و خوار و بار برای دهاره ی طالبان در نقاط مختلف افغانستان، طرح مذاکره وآشتی با گروه تروریستی مذکور، تدویر کنفرانس لندن تحت کنترول مقامات انگلیسی که چندی قبل صورت گرفت ، تصفیه نکردن پایگاه های اصلی طالبان در خاک پاکستان و صد ها سوال دیگر افشأ نمیشود ؟

لطفاً بخش دیگری از اظهارات " تان چپمن " را نیز مطالعه فرمایید :

"... هرگاه این برنامه عملی شود، بسیاری از سربازان ناتو میتوانند از افغانستان بیرون آورده شوند و آنانیکه در آنجا باقی می مانند میتوانند به جای جنوب، در شمال تمرکز کنند. این طرح برای طالبان این زمینه را میسر میکند تا مناطق خود شان را اداره کنند و عملیات نظامی در صورتی انجام شود که القاعده به این مناطق بر گردد "

و در اخیر پیشنهاد میکند که " یک حکومت نا منظم فدرالی برای افغانستان بهتر است "

خواننده های عزیز و هم میهنان گرامی !  می بینید که این به اصطلاح تأمین کننده گان صلح و امنیت ، بالای سرزمین مادری  و علیه منافع ملی وبقای میهن تان چه اهداف و مقاصد شوم و خاینانه یی را در نظر دارند؟  درک میفرمایید که این دایه های مهربانتر از مادر چه طرح ها و اقدامات تباهکن را میخواهند در کشورات  پیاده کنند؟ چه  فساد ها و شرارت ها یی را دامن رده و میزنند؟  همچنان، شما می بینید یا می شنوید که حتا عده یی از هموطنان خوش باور و یا فریب خورده ی تان، بدون آنکه تأمل و تفکر عمیق و دقیقی بر موضوع داشته باشند، عین طرح و اقدام استعماری و دشمنانه ی بد خواهان ملک و ملت ات را تأیید نموده با بی باکی تمام میگویند که " بلی ! تجزیه، یگانه راه حل معضله ی افغانستان است " . ای وای ! !

همینجاست که  بار دیگر، با فریاد بلند و با درک مسوولیت تاریخی و افغانی خویش، همه ی هم میهنان  آزاده ، ملی و مردمی را دعوت میکنیم تا با بلند کردن  شور اعتراض شان و با براه اندازی کمپاین ضد تجزیه کشور محبوب خویش و با تقبل فدا کاری وطنپرستانه ی شان ، این توطئه ی ننگین و خاینانه را افشا و خنثی سازند.

ای که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری           باخبر باش که سر میشکند دیوارش !

                                                                                       ( پایان )