ک. پیکارپامیر

 

19-05-2010

 

پیامد سفراخیرکرزی به امریکا چه خواهد بود ؟!

 

حامد کرزی درهفته ی رفته،  رهسپارایالات متحده ی امریکا شد و مطبوعات هر دو کشور(افغانستان و امریکا) تحلیل ها و تبصره های سیاسی مختلفی درارتباط با آن به نشر رسانیدند. بعضی افراد و منابع تحلیلگر و رسانه یی، سفرکرزی به واشنگتن را یک موفقیت دپلوماتیک برای وی ورژیمش دانستند ، درحالیکه افراد و منابع دیگر، آنرا به سود جانب امریکا و بخصوص به نفع موقف و موقعیت اوباما نزد افکار عامه ی آن کشور ورقبای حزبی و سیاسی وی خواندند.

درعین حال، تحلیلگران دیگری هم،  چه در داخل و چه درخارج ازافغانستان بودند و هستند که هیچگونه باور و اعتقادی مبنی بر مفیدیت و یا مؤثریت این سفر در راه بهبودی اوضاع نا بسامان افغانستان نداشته و ندارند.

بهرحال، این شتافتن های گاه و بیگاه کرزی و اراکین دولتش به کاخ سفید، از دیدگاه عناصر وطنپرست ، آزاده و ضد استعماری میهن ما، با شتافتن ها و دویدن های رهبران حکومت دست نشانده ی کودتای ثور به ماسکو، وجه تشابهه فراوان دارد. در دهه ی هشتاد و نود قرن رفته، رهبران  رژیم کودتا عمدتاً در دو حالت به سوی کرملین  می شتافتند: یا بخاطر تقدیم نیازها و عرایض نوکر منشانه ی خودشان بحضور رهبران کرملین و یا باساس استحضاری که  از سوی ارباب روسی شان صورت میگرفت.

سفراخیر حامد کرزی به واشنگتن نیز اگر به میل خودش صورت نگرفته باشد، حتماً باساس فرمان ارباب امریکایی اش صورت پذیرفته است . هم میهنان ما سفر های متعدد کرزی به ایالات متحده ظرف ده سال اخیررا بیاد دارند که در هر بار عکس و فلم و خبری در رسانه ها به نشررسیده و لبخند های ظاهر سازانه ی دپلوماتیک بر لب ها نقش بسته و اما، کسی هرگز نفهمیده که در عقب دروازه های بسته و نشست های خصوصی چه حرفهایی رد و بدل شده و چه تعهدا ت و  معامله هایی صورت گرفته است ؟ آنچه برای مردم افغانستان قابل فهم و درک است اینست که چنین مسافرتها هرگزنمیتواند چیزی را به نفع اکثریت محروم این سرزمین تغییر دهد.

دو سفر قبلی کرزی به واشنگتن که در زمان جورج دبلیو بوش انجام داده شد، بی قدری و بی اختیاری او را پیش مردم افغانستان و جهان به اثبات رسانید. در یکی ازین سفرها، کرزی با طمطراق در کابل گفته بود که به واشنگتن میرود تا به آقای بوش بگوید از خود سریها ی سربازانش و کشتار بیگناهان افغان جلوگیری نماید، ولی دیده شد که با دست خالی و روحیه ی شکسته به وطن باز گشت و اندکترین اعتنایی به حرفش صورت نگرفت.  در یکی از مسافرت های دیگر وی، گروپی از سناتوران امریکایی، او را چون متهمی در برابر خویش نشاندند و  مورد استجواب آمرانه قرارش دادند.

حال که امریکایی ها این رییس جمهور دست نشانده ی شان را بار دیگردر واشنگتن حاضر ساخته اند، این سوال مطرح میشود که اصلاً چه منظور و مقصدی در میان خواهد بود؟      جان مطلب هم در همین سوال نهفته است .

آنچه روشن است اینست که سفر کرزی و برخی از اعضای کا بینه ی وی در حالی صورت میگیرد که از یکطرف جانب امریکا باساس ستراتژی طرح شده ی اخیر اوباما میخواهد با استفاده از نیرو های تازه نفس خویش در افغانستان، ظاهرا " ماشین جنگی" طالبان را درهم بشکند، چنانکه درین مورد تبلیغات دامنه داری هم صورت گرفته و این اقدام جدید امریکا از "مارجه"  در هلمند آغاز یافته و در نظر است این یورش به اصطلاح ماشین شکنانه ی نظامی تا ولایت قندهار گسترش داده شود.  ازجانب دیگر، کرزی و تیم کاری وی با الهام از برنامه ی خاص انگلیس ها و پاکستانی ها و در جهت توافق با آنها ، تلاش دارد راه را برای سازش با گروه طالبان هموار ساخته آنها را از طریق "مذاکره " و " مفاهمه " در حاکمیت دولتی سهیم سازد. چنانکه کنفرانس لندن در ماه های گذشته که مبتکر آن گردون براون صدراعظم انگلستان بود، دقیقاً به همین منظور تدویر یافت.

باساس دستورات کنفرانس متذکره ، کرزی اخیراً کمپاین جدیدی را مبنی بر تدویر به اصطلاح  جرگه ی صلح به راه انداخته و روی این  برنامه، کار و فعالیت جدی صورت ادامه دارد. پس یکی از مسایل و مقاصد مربوط به این سفر، بحث ، تصمیم  یا رسیدن به توافق روی این طرح خواهد بود. میتوان گفت که آغاز حملات نیرو های مشترک افغانی و امریکایی علیه پایگاه های تروریستی  گروه طالبان در قندهار هم دقیقاً به همین منظور ملتوی مانده  و تصمیم نهایی ، پس از همین گفت و شنید های محرمانه ی اخیر در واشنگتن صورت خواهد گرفت. هرگاه امریکا با طرح مذاکره باطالبان ،  تدویر "جرگه صلح"  و برگشت طالبان به حاکمیت توافق کند، مسلماً بخاطر آن خواهد بود تا اشغال تمام و کمال افغانستان و استقرار حاکمیت  دایمی امریکا در این کشور ومنطقه، بدون تحمل مصارف گزاف جنگی و تلفات عظیم انسانی و بدون سرنگونی کامل در باتلاق شکست و رسوایی امکان پذیرگردد.

کرزی با آنکه دست نشانده ی مستقیم امریکاست، بازهم موضع گیری هایش بخاطر جاذبه ی قومی – زبانی با گروه طالبان، ملاحظات قدرت طلبانه و فشار های منطقه یی، بخصوص از سوی ایران و پاکستان، وزنه ی تمایلش بسوی انگلیسها را بیشترساخته است.   روی همین دلایل است که وی همیشه در یک رابطه ی نوسانی یا گاهی تنش آمیز با واشنگتن قرار میگیرد. یا بعباره ی دیگر، اثرات جنگهای زرگری امریکا و انگلیس بر سر تقسیم منافع و حاکمیت سیاسی – اقتصادی درافغانستان، (بویژه درجنوب و جنوب غرب افغانستان)، غالباً درحرکات ، اظهارات و دپلوماسی کرزی متبلور میگردد. لهذا، دپلوماسی رعایت جویانه یا آشتی جویانه ی اخیرامریکا در برابرژست های تبلیغاتی کرزی هم از همین حالت خاص ناشی میشود.

بخش دیگر موضوع ، حضور تعداد زیاد وزرای کرزی دراین سفر میباشد . ظاهر قضیه چنین مینماید که این وزرا برای مذاکره و چانه زنی و تلاش غرض جلب مساعدتهای مالی،  فنی و عمرانی برای افغانستان، با مقامات امریکایی آمده اند، ولی واقعیت چنین چیزی نخواهد بود. بروفق واقعیت های موجود،  وزرای کرزی هریک مجبور خواهند بود اطاعت و تعهدات شان را در برابر مقامات امریکایی رسماً تجدید  نمایند و از سوی دیگر باید در برابر وزرا و سناتوران آن کشور همانند حاکم و محکوم  راجع به دخل و خرچ ملیونها دالر تادیه شده  جواب ارائه دارند.

وزرای موجوده ی کرزی در حقیقت امر، این درایت ، لیاقت و استقلالیت  را ندارند تا اقلاً مانند وزرای حکومت پاکستان، از یک موضع جدی ترو مستقلانه تر دربرابر مقامات امریکایی برخورد نموده آنها را به سود  کشور شان  متقاعد سازند.  علاوتاً، این وزرا ، نه دلسوزی لازم و احساس مسوولیت درقبال منافع ملی و خواستهای مردم ما دارند و نه قدرت بحث و استدلال شجیعانه غرض قانع ساختن جانب مقابل بخاطر استفاده ی بموقع از فرصت هارا در خود می بینند. بنابران، آنچه باقی می ماند،  بلی گویی، تجدید  عهد و وفا و پذیرش دستور وفرمایش امریکایی ها خواهد بود و بس.

پیرامون اوضاع و احوال دردناک ، پیچیده  و اسفبار کشور عزیز ما افغانستان باید گفت که هیچ سفر، هیچ نشست و هیچ وعده و وعیدی تا واقعاً انسانی ، عاطفی ، منصفانه و شفاف نباشد و تا زمانیکه صاحبان اصلی این سرزمین که اکثریت باشنده های افغانستان را تشکیل میدهند در پروسه ی تعیین سرنوشت شان سهم مستقیم نداشته باشند، هرگز نخواهد توانست  امنیت ، عدالت و آرامش دراین خطه ی ملتهب  را تضمین نماید و بنابران، مسافرت اخیر آقای کرزی به امریکا نیز هرگز نمیتواند دردی از درد های جانسوز مردم افغانستان را مداوا کند.

درمورد جرگه ی صلح کرزی، ماهیت و نتایج احتمالی آن در آینده صحبت خواهیم نمود. (پایان)