11حمل 1389 خورشیدی(31مارچ 2010)

 

                      ائتلاف ملی برای " تغیر و امید "

 

                                                                      محمد اکرام اندیشمند

تلاش هایی در جبهه ی اپوزیسیون سیاسی دولت افغانستان در جهت سازماندهی یک جریان متشکل و هدفمند  وارد مراحل نهایی خود می شود. در حالی که داکتر عبدالله به عنوان نامزد مستقل در مبارزات انتخاباتی اخیر ریاست جمهوری (29 اسد 1388 خورشیدی) با حمایت جبهه ی ملی و برخی از سازمانها و گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی جریان مخالفان سیاسی حکومت رئیس جمهور کرزی را بصورت جدی در تحولات سیاسی افغانستان مطرح کرد ، اما پس از انتخابات در واقع به نوعی از سکوت سیاسی پرداخت.

صرف نظر از هر انگیزه و دلیلی که در عقب این سکوت قرار داشت ، حضور فعال و تأثیر گزار یک جریان  متشکل و  هدفمند اپوز یسیون  سیاسی دولت نیاز جدی در عرصه ی حیات سیاسی  افغانستان شمرده می شود. شاید به مشکل بتوان عدم توجه به تأمین این نیاز را از سوی جریان مذکور مؤجه تلقی کرد. هر چند جریان اپوزیسیون سیاسی دولت پس از انتخابات ریاست جمهوری در سکوت مطلق به سر نمی برد و گاه گاهی این جا و آنجا صدای خود را بلند می کرد؛  اما توان آواز آنها متناسب به ظرفیت گوش های که در میدان سیاست افغانستان ، چه در داخل و چه در بیرون آن را می شنیدند ، نبود.

گوش های که در میدان سیاسیت افغانستان به خصوص در عرصه ی اقتدار و حاکمیت موجود سیاسی کشور صدای مخالفان سیاسی خود را بشنوند ، بسیار زیاد اند و در فاصله های گسترده از هم نیز قرار دارند. گوش های که از کابل و سراسر افغانستان تا لندن و واشنگتن و در سراسر قاره های آسیا، اروپا و امریکا پراگنده اند. به همین تناسب می باید صدای جریان اپوزیسیون سیاسی دولت توان رساندن و تأثیر گزاری را به این همه گوش های متعدد  و دور از هم پیدا کند.

آیا حرکت جدید اپوزیسیون سیاسی دولت که در امتداد جریان تغیر و امید شکل می گیرد با توانمندی مورد نیاز وارد میدان مبارزات سیاسی خواهد شد؟

شعار تغیر و امید در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال پیش ، شور و امید را در درون جامعه بر انگیخت و زمینه ی توازن و تعادل سیاسی را در فضای تکتازی و خود کامگی سیاسی ایجاد کرد. احیای مجدد این این حرکت بدون تردید امید دو باره را در جهت تأمین و دسترسی به آن توازن بر می انگیزد. اما نکته های مهم و قابل پرسش این است که آیا این حرکت و کار گزاران آن قادر خواهند بود تا صدای این جریان را به تمام گوش ها در داخل و بیرون برسانند و آنها را به این تغیر متقاعد سازند؟

این تغیر چیست؟ کدام عرصه های حیات سیاسی و اجتماعی را در بر می گیرد؟ برتری و مؤثریت آن  نسبت به  حالت موجود چگونه تثبیت می شود؟  میکانیزم عملی آن در کجا و با چه ابزار و عملکردی وجود خواهد داشت؟ و پاسخ به بسیاری از اینگونه پرسش های که افکار عامه را در داخل و ذهنیت بین المللی را در بیرون در حمایت از جریان تغیر و امید متحول می سازد.

آیا حرکت جدید ائتلاف ملی تغیر و امید می تواند پاسخ روشنی به اینگونه پرسش ها ارائه کند؟