فصل صادق ویکتا

 

بها رآمده تا نسل بی بهار طبیعت دمی نفس گیرند

نگاه خسته و افسرده را چو فصل خنک

بدست باد سپارند ،

ویاد خاطره اهریمن سکوت  وسیاهی

زذهن خویش زدایند

وازنسیم فرح بخش وعادلانۀ

این فصل صادق ویکتا که هیچگاه

به هیچ نسل ازتباربشر، نمیشود پیوند

وهرکسی به هرآنجا بود به آن دل بند       میشودمساویانه استشمامش کرد

واز موجودیت بی بدیلش لذت برد

عطر دل انگیزسبزه زار،درپهن دشت قلبها ،

وبوی دلاویز شکوفه ها، دربرکۀ عمیق احساس ،

انسان پاکیزه طینت را به مهمانی عشق میخواند.

بهار آمده تا فصل روئیش وخیزش

طهارت باغ را بنمایش گذارد

وکلید فتح معمای یاس را با خود ارمغان دارد

هر چند خفته ایم فصلی بزیر خاک

اما نمرده ایم روئیده ایم پاک

ازدانه های سچه که خواب عمیق شان

بیشتر زفصل موعود طولاست درسکوت

شاید که موریانه خورد اصل ریشه را.

بهار نمایش بی بدیل طبیعت ،

نماد طراوت ،طراحی وشروع دوبارۀ زندگی

الگوی وحدت،همگونی

واسوه خیزش وروئیش همپا ، همزاد

همرا ه وهمزمان ،

نمایش مبارزه ومقاومت محفیانۀجوانه ها،

با همۀ عوامل درونی وبیرونی ا ست

و بهاراثبات این حقیقت مسلم است :

هرقدر توفانی وابریست فصل سرد و سرما

هرقدر بهمن بخیزدیخ به بندد برف ریزد

من مقاومتر وشاداب سر زخاک تیره بردارم .

         ************

18-03 -2010

عزت آهنگر