پیکارپامير  

10-01-10

 

بازهم  بمباران اشغالگران  و کشتار بیگناهان     

 

 خاک برسرکردعشق و پای درگِل ماندحسن

                                                 گر بهار این رنگ دارد، حیف قمری، وای سرو

بلی !  در روز های اخیر باز، توفانی از بمباران های هوایی اشغالگران از یکطرف و طنین فریاد ها و اعتراضات مردم افغانستان از سوی دیگر بگوشها میرسد. اشغالگران ِ" جامعۀ جهانی" از مدتهاست که با بم ریزی کورکورانه ( و یا ازنظر سیاسی هدفمندانه)، موجب کشتار افراد مُلکی بیگناه و بی پناه میهن ما میشوند. این عملیات  کور و آدمکُشانه در گذشته ها نیز در مناطق مختلف ، ظاهراً بنام  جنگ علیه طالبان  صورت گرفته  وصد ها تن را بکام مرگ و نیستی کشانیده است . مثلا ، در شیندند، فراه، بادغیس، لغمان، قندوز و جاها.

این اقدامات جنون آمیز و عملیات  کور نظامی حتا محافل عروسی و شادمانی مردم ما را به عزا داری و اندوه مبدل نموده است .  علی رغم آنکه مقامات نا تو و نظامیان امریکایی پیوسته  وعده میدهند که دیگر جلو  چنین عملیات هوایی و پُر تلفات را خواهند گرفت ، ولی بازهم  هر روزیکه میگذرد بار دیگر عین عمل ضد مردمی را انجام میدهند، چون هستی و زنده گی افغان نزد شان، ارزان ترین و بی ارزش ترین زنده گی های روی جهان ماست.

تازه در ولایت کنر به تعداد ده نفر که هشت نفر آن شاگردان جوان مکتب بودند، در اثر بمباران سنگدلانه جان های شیرین شان را از دست دادند و حدود پنجاه نفر دیگر زخمی شدند.  موضوع این عملیات هوایی و تلفات افراد ملُکی ، اخیراً بار دیگر در پارلمان کابل مطرح شده و عده یی از وکلا، علاوه از اعتراض و انتقاد، از دولت کرزی خواستند تا یک دستور العمل معین برای عملیات نیرو های خارجی ترتیب دهد، تقاضایی که هرگز درصورت اشغال میهن ما عملی نشده و نخواهد شد.

آنچه در جرو بحث های اخیر پارلمان تازه گی داشت ، این بود که یونس قانونی رییس پارلمان در برابر اعتراضات بعضی از وکلا، مُهر از دهن برداشت و گفت : "  موضوع ، مهم تر از صلاحیت های حتی رییس جمهور کشور است . "

اگرچه قبلاً نیز بعضی از وزرا و منسوبین دولتی دربرابر وکلای پارلمان  با زبان بی زبانی گفته بودند که در مورد عمل کرد نیرو های خارجی در افغانستان از هیچگونه صلاحیت بر خورد دار نیستند.  اما این بار با اظهارات رییس پارلمان، نه تنها مضحکۀ دولت مداری کرزی و تیم کاری اش کاملاً بر ملا گشت ، بلکه این سوأل را نیز در اذهان مردم ما خلق نمود که هرگاه چنین است شما وکلا  اگر واقعاً  افغان هستید و وجدان دارید ، چرا هنوز هم بالای کرسی های پارلمان یک رژیم دست نشانده  لمیده اید؟ آیا برای یک وکیل یا نمایندۀ حقیقی ، باوجدان ، با مسوولیت و افغان اصیل و آزاده وکلالت کردن و سهم داشتن در چنین نظام  ننگین و شرم آور ضرور خواهد بود؟  آیا وقتی کشور از ما و اختیارش در دست بیگانه گان باشد و رییس جمهور و وزرا و منسوبین دولت از هیچگونه صلاحیتی بر خورد نباشند، آیا ایجاب نمی کند که شما به اصطلاح وکلای ملت هرچه زود تر و عاجلتر در میان ملت بروید و آنها را از اصل حقایق آگاه سازید و با همسویی آنها در راه طرد بیگانه گان اشغالگراقدام نمایید؟ البته بدون آنکه با دهارۀ ی چاکر پیشه ، جاهل و قرون وسطایی طالبان متحد شوید؟ زیرا، کار وعمل ملت افغانستان، ماهیتاً ازکار و عمل دهارۀ طالبان کاملاً متفاوت است و باید هم  باشد. 

گزارش جالب ، تکان دهنده وشرم آور دیگر اینست که جنرال خدایداد وزیرمبارزه با مواد مخدر(قبل ازسلب اعتماد در شورا) با صراحت اظهار داشته بود که  " افراد در همه سطوح از یک مامور پولیس گرفته تا اعضای بلند پایه حکومتی که شکبه های قاچاق مواد مخدر را رهبری میکنند، از تجارت مواد مخدر سود می برند"

وی افزوده است که  "  ریشه کَن سازی اعضای مفسد حکومت و بازداشت رهبران حلقات قاچاق  مواد مخدر تا حدی نا ممکن است ... قاچاقبران بزرگ در داخل حکومت جا دارند اما در بیرون از افغانستان زنده گی میکنند و در پشت شبکه های قاچاق مواد مخدر هستند "

حال شما خواننده های گرامی قضاو ت فرمایید . وقتی وزیر به اصطلاح مبارزه علیه مواد مخدر که درعین زمان  یک جنرال نظامی هم  است و در تماس نزدیک و همیشه گی  با رییس جمهور و طبعاً با منابع صلاحیتدار خارجی نیز میباشد،  میگوید که هم  اعضای بلند پایۀ  حکومت در قاچاق مواد مخدر دست دارند ، هم سرکوب و تصفیه آنها ناممکن است و هم قاچاقبران بزرگ درداخل حکومت جا دارند. اما درعین حال این نکته را ماهرانه می افزاید که این قاچاقبران بزرگ در بیرون از افغانستان زنده گی میکنند .

سخنان جنرال خدایداد در واقعیت امر چند پهلو دارد: پهلوی اول آن نقش حکومت و حکومت داران افغانستان در قاچاق مواد مخدر وطبعاً در کِشت و ترویج  این ماده زهرآگین عمده است. و پهلوی دوم سخنش ، یکنوع گریز از مسوولیت ، معرفی افراد مهم و مسوول دولتی و سوم، هراس از افکار عامه مبنی بر دستگیری و محاکمۀ " رهبران حلقات قاچاق"  میباشد و تذکرات  وی احتمالاً چنین مفهوم را نیزتداعی میکند د که گویا افراد بلند رتبه ی کشور های  خارجی در این معامله ی ننگین دست دارند و جناب وزیر از افشأ نام آنها معذور است.

موضوع هرچه هست ،  و نحوۀ اظهارات هم هر قدر دپلوماتیک و  چند پهلو و گریزنده باشد، اکنون مردم افغانستان میدانند و کاملاً آگاهی دارند که رییس جمهور شان  یک عنصر دست نشانده، بی کفایت و بدون صلاحیت بوده مامورین بلند پایۀ حکومت وی غرق در زراندوزی و بیعدالتی و غارت مال و جاه عامه هستند و هیچ کدام آنها برای ملت فقیر و جنگزده و مظلوم افغانستان دلسوز نبوده و نیستند.

پس از عرض این نکات ، میتوان چنین استنباط کرد که چه بسا  نیرو های خارجی به سر دمداری ناتو و امریکا در افغانستان ، بمباران هوایی غیردقیق  و پر تلفات را عمداً و قصداً انجام میدهند تا اهالی مناطق مختلف کشور را به تدریج به سوی طالبان برانند و از این طریق گروه متذکره را تقویت کنند، اعتبار بیشتر بخشند و اوضاع را تا بدانجا متشنج و خونین سازند که افکار عامه در افغانستان و منطقه ، بالاخره به جدایی و تجزیه و تغییرات جغرافیایی که قدرت های استعماری در نظر دارند، راضی گردند. این گفته ها را اعمال و کردار جانبدارانه و عملیات اسرار آمیزهلیکوپترهای به اصطلاح ناشناس، تبانی های سرّی و نقل ، انتقال طالبان مسلح به مناطق مختلف کشور، اغماض از دستگیری ملاعمر، گلبدین و سایر سر کرده گان طالبان ظرف هشت سال گذشته  و ده ها سند و مدرک دیگر به اثبات میرساند.

از سوی دیگر، ارتش پاکستان تاکتیک جنگ علیه قبایل متخاصم و برخی از گروه های طالبان را طوری تعیین کرده و میکنند که در اثرمحاصره و فشار های نظامی، افراد و گروه های تفنگ دارطالبی و القاعده ودیگر تروریستها  ازراه ها و معبرهای شناخته شده و مصوون به طرف خاک افغانستان بکوچند و در این کشور، دهشت و خرابی بیشتر را به راه اندازند. وقتی انسان ، سیاست ها ، بازیهای دپلوماتیک ، جنگهای زرگری و فعل و انفعالات دستوری و برنامه ریزی شدۀ مقامات پاکستانی را از یکسو و تاکتیک ها و فریبیکاریهای منابع خارجی  رااز سوی دیگر ملاحظه میکند، پس از یک تفکر دقیق و عمیق به این نتیجه میرسد که همه دستها  بخاطر عملی سازی بعضی برنامه های ظاهراً پنهان در منطقه با هم کار میکنند و همه گونه تلاشها در یک مسیرخاص برضد هست و بود ملت  افغانستان در حرکت اند.

بهر حال، ما امید واریم هرچه زود تر روزی فرا برسد که همۀ حسابهای شیطانی ، استعماری و ضد منافع ملی مردم افغانستان که از سوی قدرتمندان خارجی در حال پیاده شدن است ،  معکوس گردد و به رسوایی و زوال خود شان بانجامد و چنین باد !