ک. پیکار پامیر- تورنتو

25-11-09

 

آیاغداران و جنایتکاران در افغانستان محاکمه خواهند شد

 

کشور محبوب ما افغانستان ، درنتیجه ی جنگها و جفا ها ی چندین ساله که از سوی خود ی ها و بیگانه ها در حق آن  روا داشته شده و هنوز هم میشود، متأ سفانه به نمایشگاه عبرتناک روز گار ما مبدل شده است .  شما در این نمایشگاه انتباه برانگیز ِعصر و زمان، اگر دیده را با دقت بکشایید،  تقریباً همه چیز وهمه کس را از خوب ترین تا بدترین آن می بینید . حتا چیز هایی را در چنین نمایشگاه عجیب می بینید که در سایر نقاط دنیای ما یا اصلاً دیده نمیشوند ، یا به ندرت به چشم میخورند.

اگر از سایر دیدنی های عبرتناک یک لحظه بگذریم و تنها بالای یک موضوع  مکث کنیم، آن عبارت از معجون مرکبی است به نام دولت یا حاکمیت سیاسی در جامعه ی امروزی ما افغانستان. به این معنا که از نوترین تا کهنه ترین پدیده ، ازصادق ترین  تا خاین ترین افراد ،از مظلوم ترین  تا ظالم ترین فرزند آدم به َدور "شهد " حاکمیت سیاسی گِرد آمده و مشغول حکم رانی و عیاشی وبی انصافی و بیعدالتی هستند.     شاید عناصر حاکم و منفعت جوکه برمحورچنین جاکمیت می چرخند ، این گِرد همآیی را به زعم خود شان یا بخاطر فریب افکار و اذهان عامه " وحدت ملی " ،" آشتی ملی" ، " خیرو مصلحت ملی " یا هر چیز دیگر بنامند، ولی نظر، خواست و ارادۀ ملت افغانستان چی ؟ ملتی که از سالها بدینسو نه تنها در راه حفظ نوامیس ملی ، آزادی و استقلال سیاسی و طرد متجاوزین خارجی قربانی های بی دریغ داده  و هنوز هم بار بسیار سنگین فقر و رنج و محرومیت اقتصادی و سیاسی را بر شانه های استخوانی شان حمل میکنند ، بدون آنکه درحاکمیت سیاسی جایی  و در برخورداری ازامتیازات مالی و اجتماعی حقی وسهمی داشته باشند . آری ! ملتی که متأسفانه همیشه در مورد تعیین سرنوشتش دیگران وآنهم در غیاب شان تصمیم می گیرند و این تصمیم یا تصامیم را فقط بنام " قانون " و " فیصله " و . . . اعلان میکنند تا ازان اطاعت صورت گیرد و بس.

درهرگوشه یی از جهان ما، اگر کسانی پس از رسیدن به حاکمیت سیاسی و دولتی مرتکب غداری و خیانت و جنایت شده و تیغ بر رخ ملت کشیده  اند، بعد از مدتی که ورق برگشته است،

باساس اقتضاآت  حقوقی، قانونی، وجدانی  و بشری، میز محاسبه و محاکمه گذاشته شده  لااقل یکتعداد از قاتلان و جنایتکاران محکوم به جزای لازم  شده اند. این محاسبه و محاکمه البته نه برای آنست که گویا شکل و شمایل کسی مورد پسند کسان دیگری نیست ، بلکه بخاطر آن برپا میشود تا از یکطرف وجدان جمعی جامعه ی انسانی تسکین یابد و آرام گیرد و از سوی دیگر، عبرت و انتباهی شود برای آینده گان و جلو گیری شود از تکرار خونریزی و جنایت و اعمال ضد بشری بر روی کره ی زمین.

ولی در افغانستان ِنا آرام ، ویران و  لگدمال شده چی ؟  آیا پس از سالهای طولانی قتل و کشتار و وطنفروشی و جنایتکاری و نقض حقوق و ارزشهای بشری و شکنجه و تعذیب و تهدید و غیره به یاد داریم که کسی به جُرم چنین اعمال ناروای ضد حقوقی ، ضد انسانی و ضد اجتماعی به پای میز محاسبه و محاکمه قرار داده شده باشد؟ آیا در این سر زمین ِخون گرفته ، ظرف چند سال اخیر و حتا با وجود ادعا های اسلامی و افغانی و حضور دکانداران دین و مذهب و مدافعان بین المللی حقوق بشر، شرایط اصولی حق الله و حق العبد مطرح بوده ؟  باز، اگر از جرایم سنگین انجام شده علیه هزاران هزار بیگناه و بینوای کشورکه بگذریم ، حتا غاصبان مال و ُملک عامه ، متعرضین به ناموس هم میهنان ، مختل سازان نظم وامنیت و آرامش مردم، ذردان بیت المال، پخش کننده گان مواد مخدر این زهر کُشنده ی انسانها و جاسوسان شناخته شده و فروشنده گان آب و خاک و اسرار مملکت و غیره و غیره بخاطر اعمال ضد ملی و ضد قانونی شان تا حال محاکمه ومجازات شده اند؟

مادام که طنین گرفتاری و محاکمه ی جنایتکاران جنگی و ناقضان حقوق بشر از بوسنیا تا امریکای لاتین و از جرمنی تا راوندای افریقا  و جا های دیگر به گوش ها میرسد ، آیا افغانستان خطه یی جدا افتاده از جهان ما ست که در آنجا یا بازخواست و عدالت رواج ندارد و یا اگر گاهی ظاهرا جنایتکاری را به نام عدالتخواهی به  محکمه هم می کشانند ، در حالیکه صد ها و هزار ها سند و شاهد غیرقابل انکار در موردش وجود دارد ، بازهم گفته میشود که " هنوز شواهد و مدارک کافی موجود نیست " که ازان جمله  مثلاً میتوان از اسدالله سروری رییس دستگاه جهنمی استخبارات  (اکسا) در زمان خلقی ها نام برد.  و یا وقتی سر وصدا های کر کننده  علیه مفسدان رسمی  و فاسد سازان دولتی وتصفیه ی دستگاه دولت از وجود آنان بلند میشود، مدعی العموم افغانستان به سختی نام چند نفری را افشا میکند که آنها  اصلاًدر کشور نیستند. یا شنیده میشود که حامد کرزی در کابینه ی آینده خویش یک یا چند تن از قاتلان شناخته شده ی ملت افغانستان را نیز در دست چپ و راست خود خواهد نشانید .

آیا این وضعیت ، مایه ی تشویق ، ترغیب و دلگرمی سایر  قاتلان و جنایتکاران و دزدان و وطنفروشان در آینده نخواهد شد؟ 

دراخیر باید صراحتاً پرسید که آیا همین اکنون  بهترین و مساعد ترین زمینه برای دستگیری ، محاکمه و مجازات افراد و گروه های شکنجه گر وخونریز و  تبهکار در گذشته و حال نخواهد بود؟ و آیا چنین اقدام عادلانه درتحت زعامت کسی بنام حامد کرسی و تیم کاری او صورت خواهد گرفت ؟  آیا بجا نخواهد بود اگر به آرزوی روزی زیست که ملت بزرگ افغانستان ، جلو سرنوشت و مقدراتش را خود بکف گرفته آنگاه پس از طرد بیگانه های مسلح متجاوز، حصول آزادی و استقلال کامل سیاسی  و احیای حاکمیت ملی ،با صلاحیت ، منطق و اقدام کاملا حقوقی و ملی درصدد جمع آوری، محاکمه و مجازات کسانی شود که سالها ازموقعیت های خاص و یا  از مقامات رسمی و حکومتی شان برضد حقوق و ارزشهای انسانی و بر ضد منافع ملی و میهنی سو استفاده بعمل آورده اند؟

بلی ، باید در انتظار چنین روزی بود !