هوای وطن

بازهوایت بسرم تا پروبال میکشد
خیال درتوزیستن ره به محال میکشد


بازمن وپنجره وجاده ی خالی ازعبور
یاد گذشته ها که دل رابه ملال میکشد


با تن ناتوان واین غربت تلخ پایدار
بیش ازین ندانمم تا به چه حال میکشد

نه تب وتاب هستیم نه شروشورزندگی
قدرت ناامیدیم سوی زوال میکشد

راه نجسته ایم یاگونه ی دیگر آفرید
بود ونبوداین حکایت به سوال میکشد

اینهمه نارسایی ازتجربه ی تلخ جنوب
باهمه باروحدتم سمت شمال میکشد

میهن آفتاب وخور درعجبیم تا کجا ؟
همت دون شبروانت به قبال میکشد .

هما آذر ۱۵ / ۱۰/۲۰