پیکار پامیر – تورنتو

13-11-09

 

اخطار جهان غرب به یک رییس جمهور نا توان

 

 

با انصراف داکتر عبدالله از ادامه ی رقابت با حامد کرزی برسرکرسی ریاست جمهوری آینده ی افغانستان و ابطال دورِ دوم انتخابات ، عزیزالله لودین رییس کمسیون به اصطلاح مستقل انتخابات، کرزی را بعنوان رییس جمهور برای پنج سال آینده ی کشور اعلام نمود، چنانکه متعاقب آن، بعضی از رهبران جهان غرب ، مراتب تبریک و تهنیت شان را هم به کابل فرستادند.

موازی بدان ، برخی از زعمای جهان غرب و از جمله باراک اوباما رییس جمهور ایالات متحده و گوردن براون صدراعظم بریتانیا که دو قدرت عمده ی ذیدخل در امور افغانستان اند، اخطارگونه هایی هم عنوانی حامد کرزی صادر کردند تا بفهمد و آگاه باشد که در آینده چه کند وچه نکند .

اوباما گفت : "  حامد کرزی باید ظرف شش ماه آینده عناصر مفسد ، جنگ سالار و قاچاقچیان مواد مخدر را از کنارخود دور کند ، دستگاه دولتش را از وجود فساد پاک سازد و برادر خو د  ( ولی کرزی ) را از افغانستان به خارج بفرستد. "

براون صدراعظم بریتانیا گفت :  "  ما نمیتوانیم عساکر خود را بخاطر حفظ یک حکومت مفسد و نا کار آمد به کشتن دهیم ،  مگر که آقای کرزی هرچه زود تر در رفع فساد اداری و تحکیم اردو و پولیس اقدام کند " رییس پیمان ناتو هم اخیراً طی یک مصاحبه با ( بی بی سی) اظهار داشت که : ناتو مجبور نیست از یک حکومت خاص در افغانستان حمایت کند، وظیفه ی ما مبارزه با تروریسم است " حال،  روی این دو گفتارها و  موضعگیری ها اندکی مکث میکنیم  :

چرا دولت حامد کرزی فاسد است ؟ وآیا اخطار امریکا و بریتانیا مبنی بر پاک سازی دستگاه دولت موجوده ی افغانستان مورد دارد؟

به منظور دریافت پاسخ روشن  تر به این  اخطاریه ها و چگونه گی آن در چنین موقع ، لازم است برگردیم بر اصل بنای چنین دولت مفسد و نا کاره که طی کنفرانس بن و پس از سقوط دهاره ی طالبان به وجود آمد.  آقایان اوباما و براون باید بدانند و متوجه باشند که دولت های شان سنگ اول این بنا را در همان کنفرانس بن کج گذاشتند و روی همین کج گذاری ها بود وهست که دولت اسلامی در کابل ، طی هشت سال گذشته ، پیوسته به کجراه رفته و در آینده نیز به کجراهه و گمراهه  خواهد رفت.

نخستین کار و اقدام غلط امریکا و بریتانیا و طبعاً متحدین آنها در کنفرانس بن این بود که تنها و تنها روی چند جناح محدود سیاسی حسا ب باز کردند  بدون آنکه  اراده ی مستقیم ملت افغانستان و فرزندان روشنفکر، وطندوست ، آگاه و دانشمند آن را مدنظر داشته باشند. به همه روشن گردید که طی کنفرانس مذکورکه زلمی خلیلزاد نماینده ی ایالات متحده ی امریکا دران نقش اساسی  داشت، تلاش جوانب اشتراک کننده  روی تقسیم کرسی ها ی دولتی و تصاحب بیشتر امتیاز می چرخید تا ایجاد یک دولت ملی، با پایه ها ی واقعاً وسیع و مبرا از  فضولی و فساد .

صلاحیت داران خارجی کنفرانس بن هرگز نخواستند روی آزادی و دموکراسی واقعی  که مورد نیاز شدید ملت افغانستان بوده و هست تفکر کنند، چه ماند به تأمین عدالت اجتماعی که هرگز مورد نظر شان نبوده و نیست . بهمین اساس بود که تنظیم های مسلح اسلامی با قوماندان های جهادی و خونخواره ی شان، از همان وهله ی اول بدنه ی عمده ی دولت اسلامی حامد کرزی  را تشکیل دادند.

باز، این ، ایالات متحده ی امریکا و انگلیس بود که حامد کرزی را بدون به راه انداختن پروسه ی  انتخابات و بدون آگاهی و رضایت ملت افغانستان ، مستحق کرسی ریاست جمهوری دانستند و بالای مردم ما تحمیل کردند.

اگر یک قدم عقب تر رویم ، بازهم این ، کاخ سفید بود که به منظور راندن دهاره ی طالبان، تنها روی نیرو های " جبهه ی متحد" یا شورای نظار تکیه کرد و آنها را در جنگ زمینی در برابر طالبان بکار گرفت. پس، با وجود اخطار قبلی امریکا ، همین نیرو ها متعاقب فرار طالبان وارد کابل شده مجدداً به ارگ ریاست جمهوری دسترسی یافتند.

در مراحل بعد ی هم، بدون آنکه ملت غمدیده و قربانی داده ی افغانستان در جریان تصمیم گیری ها روی تعیین سر نوشت خویش قرار داشته باشد و بدون آنکه از ان ها پرسان شود ، جنایتکاران جنگی و ناقضان حقوق بشر که کاملاً شناخته شده بوده و هستند، نه تنها مورد حمایت امریکا و بریتانیا و کشور های غربی قرار گرفتند، بلکه زمینه ی رسیدن آنان به کرسی های کلیدی و بعنوان سهمیه ی سیاسی شان  هم از سوی همان ها مساعد گردانیده شد.

کرزی هم با در نظر داشت گرایشات اربابان  امریکایی و بریتانیایی اش و باساس ناتوانی های شخصی و نظامی خود، با همان افراد و گروه های خونریز و جنایت پیشه ی شناخته شده ائتلاف نمود و معجون و مرکب نفرت انگیزی را  بنام دولت اسلامی ایجاد نمود.  همین معجون مرکب سیاسی ، ظرف هشت سال گذشته زیر نظر و تحت حمایت نیرو های اشغالگر خارجی و برضد منافع ملی ما به حاکمیت شان ادامه دادند و علی الرغم فریاد های همیشه گی و اما خفته در گلوی اکثریت مردم افغانستان ، هیچ منبع و مقامی د ر این زمینه توجهی مبذول نکرد.

علاوتاً، افغانها ی عذاب دیده چه در داخل کشور و چه در خارج ازان، صد ها بار با زبان و با قلم علیه فساد اداری ، بی عدالتی ، مردم آزاری ، حاکمیت جنایتکاران جنگی ، فقر و نا امنی و بی بازخواستی و غیره گفتند و نوشتند ، ولی نه لندن و نه واشنگتن گوش شنوا یی نداشتند.

اکنون وقتی می شنویم که آقای اوباما و گوردن براون به حامد کرزی بخاطر رفع چنین بلا ها اخطار میدهند ، انسان به تأمل و تفکر واداشته میشود. باید  پرسید که این چه انگیزه یی است که این قدرت های بزرگ که همین اکنون هم افغانستان را در اختیارخویش دارند و هم دولت آنرا خودشان ساخته و بافته اند، آناً و دفعتاً چنین واکنش هایی ازخود بروز  میدهند و از یک رییس جمهور ناکاره، نا لایق ، بی صلاحیت و غیر مستقل تقاضای انجام دادن کار های دشوار را بعمل می آورند؟ منظور اینست که آیا حامد کرزی بدون پشتوانه ی نظامی و بدون حمایت صریح ، جدی و مستقیم امریکا و بریتانیا میتواند هیولا های جنگی و جهادی و مافیای مواد مخدر و سایر بلا های جا بجا شده در حاکمیت را از خود دور کند ؟ و هرگاه چنین جرأتی را هم از خود بخرچ دهد، آیا قادر خواهد بود خود ودولتش را از تهدید و تهلکه ی ناشی ازان نجات دهد؟  سوال عمده و اساسی اینست که  لندن ،کاخ سفید و متحدین آنها، اگر واقعاً خواهان اصلاحات لازم در دستگاه دولت و حاکمیت کنونی اند و اگر میخواهند  جنایتکاران حرفه یی، دیگر بالای شانه های مردم زجر کشیده ی افغانستان سوار نباشند  و بالاخره  اگر اینها آرزوی رفع فساد اداری در کابل را دارند چرا خود در این مورد داخل اقدام نمیشوند ؟ کار و اقدامی که اکثریت مردم افغانستان، علی رغم انزجار شان از اشغالگران خارجی، ازان حمایت خواهند کرد . زیرا ازمجموع این جنایتکاران داخلی قلبا منزجراند.

آگاهان سیاسی اظهار میدارند که چون حامد کرزی در ماه ها و هفته های اخیر، باساس یک لجَ بازی دپلوماتیک و زودگذر ، گوشه های کوچکی از اسرار پشت پرده و اعمال دولت های امریکا وبریتانیا را ( هرچند با زبان بی زبانی ) افشأ نمود، مثلاً به خبر نگاران گفت که " بلی، ازپنج ماه به اینسو اطلاعاتی برایش رسیده که هلیکوپتر های مشکوک افراد مسلح را به شمال کشور پیاده میکنند و ما هنوزهم در صدد شناسایی هلیکوپتر ها هستیم . . . " بنابران، تذکر (نیم زبانی) پیرامون این خیانت خارجی ها در واقع اشاره یی بود به سردمداران آنها که گو یا اگر وی را ازارگ جمهوری برانید، صاحبان اصلی هلیکوپتر ها معرفی شده و موضوعات خاص دیگری را هم افشا خواهم  کرد.

حال، پس از ابقأ رییس جمهور به کرسی دلخواه اش، نوبت حریف قدرتمند است که به او با همان زبان دپلوماتیک بفهماند که در آینده دست از پا خطا نکرده باش ، ورنه معایب خودت و دولتت  را به رخ جهانیان خواهم کشید!  در غیر آن ، وقتی قدرت های خارجی میتوانند و بخود حق میدهند که از برگشت مثلاً رشید دوستم به کشورجلوگیری نمایند، اخراج ولی کرزی را مورد نظر قرار دهند و برای داکتر عبدالله دستور عقب نشینی صادر کنند،  آیا نمیتوانند جنایتکاران و قاتلان و مافیای مواد مخدروسایر عناصر مفسد را از مجرای" حقوق بشر" به محکمه ی بین المللی هاگ تحویل دهند تا شرِ شان از سرِ دولت و ملت افغانستان کم شود؟  با فهم اینکه تا کنون هر رییس جمهور ، هر صدراعظم یا هر عنصر دیگری از کشور های جهان که به اتهام نسل کُشی ، تاراج ، نقض حقوق بشر و . . .  به محکمه ی بین المللی هاگ سپرده شده است ، تصمیم ، رضاییت و اجازه ی ابرقدرت امریکا دران دخیل بوده است ، در غیر آن محاکمه و محکومیت چنین افراد و عناصر تقریباً ناممکن خواهد بود.

اینست وضع و حال حاکم و محکوم و چنین است روابط منفعت طلبانه ی نوکران و اربابان جهان در غیاب ملت ها !   (پایان)