باقی-  سمندر            

نهم حمل1385  

29 مارچ 2006

 

جنایت تا چه وقت   ؟

 

امروزنهم حمل  و هفته دوم سال نو 1385 خورشیدی است . هنگامیکه خبر" تهدید به مرگ "   مدیر مسئول هفته نامه وطندار را خواندم ، سخت تکان خوردم و از خودم  بازهم پرسیدم ما در کدام قرن زنده گی مینما ئیم و چرا هر قدم و هرگام و هر مطلب در افغانستان بایست بوی خون بدهد و میدهد ؟

پیش از اینکه شما را درد سر بدهم باهمدیگر یک خبر کوتاه را میخوانیم .

  "مدير مسوول هفته نامه وطندار تهديد به مرگ شد

 "حميد اميني مدير مسوول هفته نامه وطندار از سوي مخالفين دولت و دموكراسي تهديد به مرگ شد.
هفته نامه وطندار يك نشريه آزاد غير وابسته در كابل است كه واقعيت هاي موجود را بدون جانبداري چاپ مي كند.
وطندار بنا به نياز روز جامعه و وضعيت سياسي و اجتماعي گاه
ی به انتشار روزانه مي رسد.
در چند شماره اخير وطندار ، حمايت علني از كابينه دولت برخي را واداشت تا بر عليه اين نشريه موضعگيري كرده حتي به دليل دفاع از مواضع استاد سپنتا
 ،مدير مسوول آن را تهديد به مرگ كنند.
مدتي است كه طرفداران داكتر عبدالله وزير خارجه پيشين ، داكتر سپنتا را رقيب سرسخت وي در صحنه هاي سياسي مي ديدند. به همين دليل بارها تلاش كردند تا چهره اين استاد فرهيخته و كاركشته سياسي را در جهات مختلف موضعگيري هاي سياسي و اجتماعي مخدوش سازند.
در همين راستا از افراد جنجال برانگيز در مقابله با استاد سپنتا استفاده نموده سعي داشتند تا به هر وسيله ممكن وي را از صحنه سياسي افغانستان خارج كنند.
اما داكتر سپنتا با درايت و هشياري كامل از مواضع انساندوستانه خود دفاع كرده بر حقوق حقه مردم افغانستان تاكيد ورزيد.
" 1

مگر خبر ی را که باهم خواندیم تکاندهنده نیست ؟

آنهائیکه خودشان ازجمله اعضای بلند مرتبت لویه جرگه ها و ولسی جرگه و پیشنهاد کننده قانون اساسی و بحث کننده های اساسی قانون اساسی بودند ، اینک به قانونی که خود به آن تاحدودی صحه گذاشته اند ، علنا پشت پا میزنند. در قانون اساسی افغانستان میخوانیم که :

 ماده بیست و چهارم :

آزادی حق طبیعی انسان است . این حق جزآزادی دیگران و مصالح عامه که توسط قانون تنظیم میگردد ، حدودی ندارد.

آزادی و کرامت انسان از تعرض مصئون است . دولت به احترام و حمایت آزادی و کرامت انسان مکلف میباشد. »

ماده سی وچهارم :

آزادی بیان از تعرض مصئون است.

هر افغان حق دارد مطابق به احکام قانون ، به طبع و نشر مطالب ، بدون ارایه  قبلی آن به مقامات دولتی ، بپردازد.»

در ماده پنجاه وهشتم میخوانیم که:

« دولت به منظور نظارت بر رعایت حقوق بشر در افغانستان و بهبود و حمایت از آن ، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان را تاسیس مینماید .

هرشخص میتواند در صورت نقض حقوق بشری خود، به این کمیسیون شکایت نماید. »

اعلامیه جهانی حقوق بشر به صراحت  بیان میدارد که :

نظر به اینکه:

 بزرگداشت شرف و حیثیت که ملازم همه افراد خاندان بشری است، و بزرگداشت حقو ق برابر و     انتقال ناپزیر آن پایه آزادی و عدالت و صلح جهانی است ،

      نظر به اینکه:

 نشناختن  حقوق بشرو پست انگاشتن آن ، به کارهای وحشیانه ای کشیده شده است که مایه اهانت وجدان بشری است،

     نظر به اینکه :

بالاترین آرزوی افراد بشر آنست که جهان ای پدید آید که نوع بشر در آن جهان از آزادی فکر و بیان برخوردار و از بیم و دیگر پریشانی ها رها باشند،

     نظر به اینکه:

پشتیبانی از حقوق بشر بوسیله یک نظام حقوقی امری اساسی است تا انسان به فرجام وادار نشود به عنوان آخرین درمان در مقابل خود سری و ستم دست به شورش زند،

      نظر به اینکه:

دولت های عضو متعهد شده اند که با همکاری با سازمان ملل متحد ، احترام واقعی و جهانی حقوق بشر و آزادی های اساسی را تامین کنند،

      نظر به اینکه برای تحقق یافتن کامل تعهد یادشده ، همه باید از حقوق و آزادی های مزبور تفاهم مشترک داشته باشند،

      نظر به اینکه:

 تشویق برای گسترش روابط دوستانه بین المللی امریست اساسی ،

بنابراین مجمع عمومی ، این اعلامیه حقوق بشر را به منزله نمودار کمال مطلوب عام که شایسته چنان است که همه توده های مردم و همه ملت ها برای تحقق بخشیدن آن بکوشند،

ندا در میدهدتا حرمت حقوق و آزادی های یادشده را گسترش بخشند و با تدبیر های پیشرو ،  قبول و اجرای جهانی وواقعی آن را همان اندازه در میان توده های خود دولت های عضو ، که در بین گروه های سرزمین های که زیر فرمان آنهاست تامین کنند:

 ماده یک:

  همه افراد بشر با حیثیت و حقوق یکسان زاییده میشوند و دارای موهبت و خرد ووجدان میباشند

و باید با  یک دیگر با روحیه برادری رفتار کنند.

   ماده دو :

    هرکس میتواند از کلیه آزادی ها که در اعلامیه حاضر به آن تصریح شده است، بی هیچ گونه برتری، منجمله برتری از نظر نژادو رنگ و جنس و زبان ودین و یا هر عقیده دیگر و از نظر زاد وبوم و یا موقعیت اجتماعی و از نظر توانگری و یا نسب و یا هر وضع دیگر بهره مند گردد ، نیز هیچ امتیازی براساس نظام سیاسی و یا قانونی یا بین المللی مربوط به کشور یا سرزمینی  که شخص از تبعه آن محسوب است  وجود نخواهد داشت، خواه سرزمین آن مستقل باشد یا زیر سر پرستی  ، خواه فاقد خود مختاری باشد یا سرزمینی که حاکمیت آن به شرطی از شروط محدود شده باشد. 

درماده نزدهم  میخوانیم که :

 هرکس آزاد است هر عقیده ای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هرگونه رای بدون مداخله اشخاص می باشد و میتواند به هر وسیله که بخواهد بدون هیچ  قید و شرط و محدودیت به حدود جغرافیایی ،  اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و انتشار دهد.

ماده سی :

 هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر را نه میتوان به نحوی تفسیر کردکه برای دولتی یا گروهی یا فردی متضمن حقی شود که بنا برآن به فعالیتی دست زند یا کاری انجام دهد که هد ف آن از بین بردن حقی از حقوق و آزادی های مذکور در این اعلامیه باشد »

{ اعلامیه جهانی حقوق بشر }

پس  می بینیم که سخن از قانون اساسی و فعالیت در پرتو قانون اساسی  در افغانستان توسط همان هائی به سخریه گرفته میشودکه خود را گویا ممثل قانون می دانند.

هر خبر نگار و یا هر نویسنده ای با اساس قا نون اساسی و حقوق بشر حق دارد که بدون خود سانسوری افکار خود را بنویسد و به اختیار جامعه بگذارد ، اما در افغانستان از این حق فقط  عده ای محدودی میخواهند برخوردار باشند و  اکثریت جامعه  رامحروم میسازند.

به نظر من ده ها نفر میتوانند در مورد سجایای عبد الله عبد الله بنویسند و انهائیکه مخالف  او اند باید اافکار مخالفان خود را بخوانند و به دگر اندیشان ارزش در خور شان قائل باشند.

به همین ترتیب انهائی که مخالف عبد الله عبد الله  اند و میخواهند در مورد رنگین دادفر سپنتا یا هر شخص دیگر بنویسند ، اعم ار موافق و مخالف باید مصئونیت داشته باشند و این خواننده ها و خرد جمعی خواهد بود که در مورد خرد فردی افراد با داوری خواهند نشست . اگر گلوی  این آزادی گفتار و بیان از پیش بوسیله تهدید به مرگ خفه گردد ،  در نتیجه استبداد کما کان در جامعه بیداد خواهد کرد.

برای آنکه بتوانیم اهمیت  سیاسی نقش رنگین دادفر سپنتا را که نامزد وزارت خارجه افغانستان است و اگر در شورا و یا پارلمان رای اعتماد بیاورد ، در سیاست خارجی افغانستان چه تغیراتی رو نما خواهد گردید ، اندکی مورد مداقه قرار دهیم و تلاشهائی برای جلو گیری و پیش گیری از رسیدن رنگین داد فر سپنتا را   در داخل  افغانستان و پاکستان مورد ارزیابی قرارمی دهیم ، برای برآورده شدن این مامول نیار به خواندن چند خبر داریم .

شمارا به خواندن چنذ خبر دعوت مینمایم و آرزو دارم با حوصله فراخ  خبرهای زیرین را بامن یکجا به خوانش بگیرید .  :

"  پیام مجاهد " مینویسد که :

كابل 29 حوت: ادغام احزاب افغانستان نوين و نهضت ملي افغانستان به حزب جمعيت اسلامي افغانستان آغاز گرديد. جلساتي به همين منظور در دفتر بنياد شهيد احمدشاه مسعود به رياست احمدولي مسعود رئيس پيشين نهضت ملي تدوير گرديد. كميسيوني كه به همين منظور تشكيل گرديده بود، در آن عـــلاوه از احمدولي مسعود شخصيت هايي از حزب افغانستان نـــوين به شمول تاج محمد وردك معاون افغانستان نوين پيشين و از جمعيت اسلامي استاد شــاداب منشي سابق جمعيت و عبدالشكور واقف رئيس فرهنگي جمعيت شركت دارند.

چهار كميسيون فرعي جهت تسريع هرچه بيشتر كار نيز تشكيل گرديده است:
1- كميسيون بررسي توحيد اساسنامه.
2- كميسيون بررسي توحيد مرامنامه.
4- كميسيون برنامه ريزي.
"

 

آ یاجای  تعجب است که یک نفر بنام  رنگین داد فر سپنتا باعث شد تا  شاخه های منشعب جمعیت اسلامی افغانستان باهم متحد شوند ؟

احزاب افغانستان نوین و  نهضت ملی افغانستان وقتی باهم ادغام شوند ، کار بدی برای جمعیت  پارچه پارچه شده نیست. بهتر خواهد شد تا عده ای سر گردان هم به صفوف جمعیت اسلامی افغانستان بپیوندند و صفوف خود را فشرده تر سازند تا دیده شود که  آینده جمعیت اسلامی  چگونه خواهد گردید ؟

اما این ادغام سه شاخه جمعیت اسلامی افغانستان برضد رنگین داد فر سپنتا انچنان جالب است که برهان ربانی رهبر جمعیت اسلامی افغانستان میگوید :

"

كابل 3 حمل: استاد رباني رهبر جمعيت اسلامي افغانستان در يك گفتگوي اختصاصي با پيام مجاهد گفت: رئيس جمهور آهسته آهسته مشروعيت خود را از دست مي دهد.
موصوف گفت: رئيس جمهور نگهبان قانون اساسي است وبايد قبل از همه خود به آن پابند باشد؛ ولي برخلاف قانون اساسي كشور مجاهدين را از ابتداء به عنوان "جنگسالار" و "تفنگسالار" به باد اهانت گرفته است.

به گفته استاد برهان الدين رباني، آقاي كرزي هم اكنون با معرفي شماري از ماركسيست هاي شناخته شده و سكولار ها از يكسو بي اعتنايي خود را نسبت به مفاد قانون اساسي كه در آن بر احكام و دساتير اسلامي تاكيد شده، نشان مي دهد، از سوي ديگر ملت مسلمان و مجاهد افغانستان را با اين رفتار دين ستيزانه خويش تحقير مي نمايد.
استاد رباني كه در حال حاضر رهبري جناح اصلاح طلب اكثريت پارلماني را بعهده دارد، مي گويد، حذف وزارت شهدا و معلولين دشمني رهبري دولت را با دو مليون خانواده شهيد و معلول اين كشور، كه دست كم دولت كنوني ثمره خون و جانفشاني آنهاست، آشكار مي سازد.
دولت در رابطه به حذف وزارت شهدا و معلولين صرفه جوئي در بودجه دولت را پيشكش نمايد، درحاليكه اگر از دادن 300 افغاني به وارثين شهدا ابا مي ورزد، بجاي آن دو وزارت ديگر يكي بنام امور پارلماني و ديگري بنام وزير ارشد را با تشكيلات عريض و طويل ايجاد مي دارد.
استاد رباني مي گويد، در طي سه سال پسين داد و فرياد هزاران تنقيص شده به گوش رئيس جمهور اثري نمي كند؛ اما مصارف گزافي براي وزراء صورت مي گيرد، كه با قانون و دولتداري در مغايرت قرار دارد.
" 3

 

برهان الدین ربانی  میکوشد جبهه وسیع تبلیغاتی را با شعار های زیرین سر و سامان دهد :

 "آقاي كرزي هم اكنون با معرفي شماري از ماركسيست هاي شناخته شده و سكولار ها از يكسو بي اعتنايي خود را نسبت به مفاد قانون اساسي كه در آن بر احكام و دساتير اسلامي تاكيد شده، نشان مي دهد، از سوي ديگر ملت مسلمان و مجاهد افغانستان را با اين رفتار دين ستيزانه خويش تحقير مي نمايد "

نخست معلوم نیست که  "مارکسیستهای شناخته شده و سکولار " کدام افراد اند که گویا تازه توسط حامد کرزی کشف شده باشند !

دوم اینکه " مارکسیست ها ِ شناخته شده " یگ گناه و " سکو لار " بودن گناه دو م ! است ؟!

هر که با برهان الدین ربانی نیست حتما " مارکسیست و سکولار "  است  ! ؟

عطش  تکیه زدن به اریکه قدرت سیاسی برهان الدین ربانی را آرام نمی ماند .

تاجائیکه من فهرست افراد کابینه را دیده ام ، همه همانهائی اند که در سال پیشتر نیز یا جز کابینه بودند یا از زمره کسانیکه با دولت حامد کرزی از نزدیک همکاری داشته اند . اما برهان الدین ربانی از داخل افغانستان به جلب و جذب و سازماندهی مجدد می پردازد و برای بسیج نیروهایش نیاز به انگیزه ای ایدئولوژیک دارد. بهتر است یکبار برهان الدین ربانی تمام عملکردهای خویش را از 1978 یا 1357 _ کودتای 7 ثور / به اینطرف ارزیابی کند و نقاط اصلی ضعف خود و هم باوران خود را بیابد.

ممکن این بسیج ایدئولوژیک ای برهان الدین ربانی  بتواند در شورای افغانستان عده ایرا متقاعد سازد تا در کابینه جدید حامد کرزی بازهم افراد مورد نظر برهان الدین ربانی ، جابجا شوند و عده ایکه مورد علاقه وی نیستند از فهرست کابینه دور ساخته شوند، اما مردم باید از خود بپرسند که برهان الدین ربانی باری رییس جمهور بود و تمام کابینه را تعیین میکرد و جنگ های 1992 تا سقوط کابل به دست طالبان یکی از دستا ورد های خط گزاران تفکر ایدئولوژیک برهان الدین ربانی است.  دست آورد برهان الدین ربانی چیست ؟

بخاطر داریم که :

 آوانیکه برهان الدین  رییس جمهور بود ، آنزمان بزرگترین جلسه در هرا ت دایر شد و هزار ها نفر امید وار بودند که دولت انتقالی بوجود خواهد آمد و حتی احمد شاه مسعود شهید هم با قاطعیت از جلسه بزرگ هرات حمایت میکرد و ده ها جلسه با دکتور یوسف فقید در همان شب و روز ادامه یافت ، چه کسانی باعث شکست فیصله های جلسه بزرگ هرات شدند و تا آنکه کرنیل امام در هرات و رییس استخبارات نظامی پاکستان  حمید گل در ارگ کابل باز هم خیمه زدندو باعث فروپاشی تمام نهاد ها شدند و بخش ای از  افغانستان به صوبه پنجم " لشکر نصیر الله بابر " تبدیل شد ؟

من به مثابه یک شهروند افغانستان بیشتر از پنجاه بار در سال 1358 در پشاور  با برهان الدین ربانی در مورد قضایای سیاسی / نظامی / اقتصادی و فرهنگی افغانستان صحبت هائی داشته ام . اگر برهان الدین ربانی بخاطر نمی آورد مشکل او نیست چون در اریکه دیگری نشسته است.اما آنهائیکه از صحبت های ما خبر داشتند عبارت اند از افراد زیر :

استادمحمد موسی توانا ،  استاد خطیبی،  استادمشفق ، استاد عربی، قیام الدین کشاف ، مولوی وثیق و عده ای زیادی که من نام نمی برم وهنوز خوشبختانه زنده اند.و.....

من شاهد بودم که برهان الدین ربانی به اریکه ریاست جمهوری لم داد و روزیکه قدرت را به حامد کرزی انتقا ل داد ، در صحن وزارت داخله من از زمره نادر افرادی بودم که دیدم او آخرین بار پا روی قالین سرخ گذاشته و با قوای گارد به شکل سمبو لیک وداع گفت و لحظه ای بعد برهان الدین ربانی با برادر   جمرادجمشید شعله داخل تالار وزارت داخله گردید و من هم داخل تالار شدم  و به گوش همه ای ما هنوز صدای بی پنجاه  و دو میرسید و در داخل تالار دیدم که جریان تشریفاتی انتقال قدرت چگونه بود و رییس جمهور پیشین یا برهان الدین ربانی سند   افتخاری اکادیمسین  بودن را بدست آورد و چند شب بعد من در تلویزیون کابل مطالبی در مورد انتقال قدرت و نقش احمد شاه مسعود شهید و مطالب دیگر  گفتم و آنوقت رییس رادیو تلویزیون حفیظ منصور بود.

این همه خاطرات حالا پیش چشم ام مجسم میگردندو از خود میپرسم که چرا برهان الدین ربانی و اطرافیانش حاضر نیستند ا ز گذشته ها بیاموزند که باز هم به شانتا ژ ادامه میدهند ؟

اگر من  بابرهان الدین ربانی  در سال 1979 آشنا شدم با  رنگین داد فر سپنتا  هم در سال 1992  آشنا شدم. 

من برهان الدین ربانی را نخستین بار در یک بیتک در یوسف آباد پشاور دیدم و یکروز هم با علاوالدین شهید و برهان الدین ربانی یکجا چند لقمه نان از یک تخم پزی خورده ایم. از آن روز تا حال فرار و نشیب برهان الدین ربانی و همچنا ن افغانستان را دیده ام ، من برای برهان الدین ربانی و جوانان خون گرم کشورم یکبار دیگر خاطر نشان مسازم که در برابر خدا و مردم هردو مسئولیت داریم .

بهتر است که منافع علیای مردم افغانستان و منافع ملی مردم افغانستان را مقدم به منافع گروهی، ایدئولوژیک و تشکیلاتی دانسته و کاری نماییم که راه برای سعادت و خشنودی مردم افغانستان باز شده و آزادی گفتار، بیان ، عقیده و دین  ومذهب در جامعه عملی گردد و جای تهدید و زور گوئی ها، جای شانتاژ و تحریکات را خرد و منطق  و عقل بگیرد تا نسل های آینده مملکت ای بخاک و خون کشیده شده ای افغانستان بتوانند شاهد استقلال، آزادی ، دیموکراسی  و عدالت اجتماعی را  به آغوش بکشند.

 من توجه شمارا به اوضاع واحوال یک گوشه ای از  افغانستان جلب مینمایم :

 

 

 "طی سال گذشته بیش از چهل و سه باب مکتب در کشور به اتش کشیده شده است

دوباب مکتب اخیرا" در مربوطات ولایت پکتیکا توسط دشمنان صلح و آرامش مردم به اتش کشیده است .

 مکاتب یاد شده در مربوطات ولسوالی گیان انولایت که یک ساحه سرحدی میباشد به اتش کشیده شد که علاوه از حریق تعمیر مکاتب یاد شده صدها جلد کتاب نیز از بین رفته است .

به گفته والی پکتیکا مکاتب مذکور توسط طالبان به اتش کشیده شده است .

طبق گزارشهای واصله طی سال گذشته بیش از چهل و سه باب مکتب در نقاط مختلف کشور از سوی افراد ناشناس به اتش کشیده شده است . "  4

ازبرهان الدین ربانی میپرسم که آیا فعالیت های تحریک آمیز شما و آنهائیکه در دور و پیش شما قرار دارند ، به مکتب سوزیها خاتمه خواهد داد یا آنرا تشدید خواهد کرد ؟

آیا این سوال را از خود کرده اید ؟

ببینیم که در پا کستان چه می گذرد ؟

 

 

 " ایجاد دیوار سیم خاردار راه حل برای جلوگیری از عبور تروریستان نیست

بمنظور جلوگیری ازعبور تروریستان به افغانستان ، ا یجاد دیوار سیم خاردار ، نه بلکه همکاری عملی وهمه جانبه حکومت پاکستان ضرور است .

این مطلب در سرمقاله روز یکشنبه 6 حمل روزنامه وحدت چاپ پاکستان به نشر رسیده است .

سرمقاله نویس  روزنامه وحدت با رد پیشنهاد جنرال مشرف درمورد ایجاد دیوار سیم خاردار درسرحدات انکشور با افغانستان نوشته است .

کشیدن سیم خاردار به هیچ صورت راه حل اساسی برای جلوگیری از عبور تروریستان به افغانستان نیست ، زیرا تروریستان با امکاناتی که دارند به ساده گی میتوانند سرحد دوهزارو چهارصد کیلو متری میان دو کشور را عبور نموده ، دست به اعمال خرابکارانه زنند.

به نظر روزنامه وحدت به منظور جلوگیری از عبور تروریستان به افغانستان و مقابله با انان ، کشیدن سیم خاردار نه ، بلکه همکاری عملی و همه جانبه حکومت پاکستان ضرور است .

به عقیده این روزنامه حکومت پاکستان باید از مطرح کردن پیشنهاد جنجال برانگیز کشیدن سیم خاردار صرفنظر کرده و در عوض به منظور ازبین بردن تروریستان ، برنامه هایی را روی دست گیرد که هم حکومت افغانستان و جامعه جهانی را راضی سازد و هم به انتقاداتی پایان دهد که ازاین بابت بر علیه پاکستان صورت می گیرد .

درمقاله تصریح شده در صورتی که حکومت پاکستان برسررفع مشکل تروریزم تنها به کشیدن سیم خاردار اصرار نماید ، این امر نه تنها موجب تشدید نا ارامی در داخل کشورش میشود ، بلکه انتقاد متهم بودن پاکستان در حمایت از تروریستان ادامه یافته و یک موضوع جدید یعنی تجاوز پاکستان به افغانستان مطرح خواهد شد که به هیچ وجه به نفع این کشور نیست ." 5

پس برهان الدین ربانی که از من بهتر پاکستان را می شناسد ، بایست از خو د بپرسد که عقل سلیم برای افغانستان چه را حکم میکند ؟

دامن زدن به یک جنگ ایدئولوژیک و تحریک همه مجاهدین وبه خصوص معلولین و خانواده  شهدا برای امتیاز گرفتن یا اینکه منافع ملی را مقدم به منافع گروهی بشناسیم ؟

ببینیم که در پاکستان چه خبر است ؟

 " نظیربوتو: سیاست غلط جنرال مشرف روابط خوب میان افغانستان وپاکستان را به مخاطره  انداخته است  

بی نظیربوتو صدراعظم اسبق پاکستان ، پرویزمشرف رامورد انتقاد شدید قرارداده است.

  بی نظیربوتو اظهارداشته است ، سیاست غلط جنرال مشرف روابط خوب میان افغانستان وپاکستان را به مخاطره  انداخته است .

بوتوگفته است یکی ازعوامل اصلی خراب شدن روابط میان این دوکشور عدم جلوگیری ازتجدید گروه طالبان توسط حکومت پرویز مشرف است .

طبق یک خبردیگر: یک گروپ ازفعالین حقوق بشراز حکومت پاکستان تقاضا نموده است ،که درحملات خود افراد ملکی را هدف قرار نداده واز تخریب منازل آنها خود داری ورزد.

همچنان گروپ مذکور ازحکومت پاکستان خواسته است ،که برای فعالین حقوق بشروخبرنگاران اجازه بازدید ازوزیرستان شمالی را دهد.

فوج پاکستان ازاول مارچ عملیات را دروزیرستان شمالی آغاز ودیروزهم به حملات هوائی وزمینی خود ادامه داده است.

پرویزمشرف دیروزدرملاقات با قوماندان عمومی نیروهای امریکا درعراق وافغانستان، تقاضای همکاری را دررفع وضعیت فعلی میان افغانستان وپاکستان نموده است .

مشرف علاوه نمود که پاکستان هشتادهزار عسکررا درسرحدات توظیف نموده وازجان ابی زید قوماندان عمومی نیروهای امریکا خواست ، که افغانستان نباید پاکستان را به عدم همکاری درمبارزه با تروریزم وطالبان متهم سازد." 6

آتش وزیرستان  شعله ور تر شد

وزیرستان یک بار دیگر به کربلای پاکستان  مبدل گشت وبا  200 کشته وصد ها زخمی میان وزیرستانی ها واردوی  80 هزار نفری پاکستان  جنگ تمام عیاری درآن منطقه درگرفته است. راه های میران شاه تماماً بسته  می باشد. دو مدرسه به نام های گلشن علم ومدرسهء  مولوی عبد الخالق  با یک  شفاخانه  که گفته می شد مخالفان دولت ازآن  ها استفاده می کردند انفجار داده از میان برده شدند. عصر سه شنبه برکاروان  موتر پولیتیکل اجنت ومعاون او در  فاصلهء  12 کیلو متری میران شاه به سوی پشاور حمله شد. درکمینی  که مخالفان  دولت درمنطقه نورک  بر ضد این کاروان انجام  دادند، با فیر سه راکت  یک  خاصه دار کشته ودو خاصه دار دیگر ( خاصه دار پولیس ایجنسی را می نامند) شدیداً زخمی شدند.

هلیکوپتر  های توپدار اردوی  پاکستان درین  منطقه درحال گشت زدن است وبرهر جنبندهء  فیر می کنند ومردم  شدیداً خود را زیر  فشار احساس می کنند. متحده مجلس عمل که متشکل  از احزاب  اسلامی پاکستان  ( جماعت  اسلامی ، جمعیت العلمای اسلام، جمعیت العلمای  پاکستان و ... ) است  ، قدرت  ایالتی را در صوبه سرحد  دردست دارد وبه صورت همیشگی این عملیات  ها را محکوم  می کند. متحده   مجلس عمل تشکیلاتی  است که قلباً  با طالبان و  القاعده همدردی  دارد واحزاب متشکلهء  آن که بیشتر  صبغهء  قومی پشتون  را دارند، درجریان  جهاد افغانستان  پول و  سلاح بسیاری بدست آوردند و  نمایندهء وزیرستان  دراسامبلهء  قومی یا پارلمان  مرکزی پاکستان  مربوط به حزب  جمعیت العلمای اسلام مولوی فضل  الرحمن می باشد. نماینده گان  وزیرستان  پریروز طی اجتماعی عملیات اردوی پاکستان را در وزیرستان محکوم کردند . همچنان مولانا فضل الرحمن  رهبر جمعیت العلمای اسلام در کویته دریک نشست بزرگ طرفدارانش  پرویز مشرف را محکوم ساخت که چون   خودش یک جنرال  برحال است منافع پاکستان  رااز دید ملی نه که از  دید نظامی ارزیابی می کند  و به این صورت کشتار بیگناهان را در وزیرستان  به راه انداخته  است. وی اخطار کرد که هر چه زود تر  این عملیات  متوقف شود و  اردو از وزیرستان بیرون  گردد.

پاکستان  که از چند ماه  به این طرف درگیر جنگ های شدید  است، آتشی دامن  او را گرفته که روزی  دروطن ماشعله ورساخته  بود وخود   ازاسلام اباد  برایش کف می زد. جنگ دربلوچستان  پاکستان واکنون  درگیری بسیار شدید وخونین در وزیرستان  میرود تا نظامیان پاکستان  را در جنگ  فرسایشی غرق نماید.

اردوی پاکستان  که درطول  حیات آن کشور  قدرت اصلی در تصمیمات  سیاسی بوده است . ازچندی به اینطرف  که دولت افغانستان  با ایالات  متحده معاهداتی را درمورد  همکاری ستراتیژیک  به امضا رساند وکنفرانس  لندن برظرفیت  های کاری آن صحه  گذاشت وارخطا  ودستپاچه  شده با گسیل  اردو   به مناطق نیمه خود مختار بلوچستان  وپشتونستان  میخواهد   این دو منطقه را قبل از آنکه دولت   واردوی افغانستان  به یک نیرو در منطقه  مبدل  شود کاملاً تحت تسلط خود درآورد. این دومنطقه   اساس اختلاف میان افغانستان  وپاکستان  را از سال ها می سازدو اساساً  مداخلات پاکستان  درافغانستان،  آرام نگذاشتن  افغان ها  به این  خاطر می باشد.

همچنان روابط  بسیار نزدیک  پاکستان  با چین که ممکن نیست درآینده  یکی از رقبای ایالات  متحده  درآسیا  به حساب نیاید، بیشتر امریکا را از ناحیه  پاکستان  دچار تشویش کرده است.

دولت پاکستان  با این موقعیت  وجایگاهی که در منطقه  وجهان دارد نمی تواند درداخل  ملک خود دست  به نظامی گری  های جهت مطیع  ساختن هر چه  بیشتر مخالفان، به خصوص ان مناطقی که افغانستان آنها را  سرزمین اصلی خود میداند، دست نزند.

عملیات دروزیرستان   که به نوعی طالبان  والقاعده  پایتخت  خود را درآنجا بنا  نهاده بودند ضروری است به شرطی که چنین عملیاتی جهت سرکوب قبایل تمسک قرار داده نشود، چیزی که پاکستان  همین اکنون آن  کار را انجام میدهد. دراین شرایط اردوی ملی افغانستان  نیز اینطرف  سرحد درمنطقه  خوست وپکتیا  دست به عملیات  تصفیه  یی زده که تاحال  7  تن از وابستگان طالب را با  70  میل سلاح ومقدار  بزرگی از مهمات دستگیر  کرده وعملیات  هم چنان ادامه دارد.

پرویز  مشرف این را باید بداند که بعد ازین  اگر با دولت افغانستان  سیاست یک رویانه را در پیش  نگیرد و از دل وجان  در جهت امحای  طالبان اقدام  نکند دیگر روز خوشی را نخواهد دید.  زیرا این ثبت  تاریخ است که هر  کشوری  بخواهد درامور دیگران مداخله   کند خود قربانی تجاور خود خواهد شد. این درسی است که شوروی  ها ازمداخله در امور داخلی افغانستان  از خود  به یاد گار مانده اند .

*** اعلامیه  حزب عوامی نشنل پاکستان

اسفند یار ولی خان رهبر حزب عوامی نشنل پارتی پاکستان، پیشنهادات یکتعداد از مقامات عالیرتبه  حکومت پاکستان را مبنی بر ایجاد موانع و دیوار سیم خاردار در مناطق قبایلی  همجوار افغانستان را شدیدآ رد نموده و این کار را بخاطر جلب توجه از سیاست ناکام و دوگانه پاکستان به جانب دیگر خوانده است.

اسفندیار ولی خان اظهار داشته، که قبایل پشتون هیچگاه اجازه ایجاد موانع و دیوار را در داخل خانه خود به کسی نخواهد داد، زیرا همچو اقدامات فقط در میان دو کشور که با هم دشمن باشند صورت میگیرد و در اینجا مردم ساکن در هردو طرف با هم برادر هستند. و میان خود مشترکات زبانی، کلتوری، دینی و اقتصادی خلل ناپذیر دارند.

ولی خان  علاوه نموده، که ما در مناطق قبایلی پشتون، خواهان اعمار سرکهای بزرگ تجارتی، تمدید خط اهن، سهولتهای رفت و آمد و انکشاف روابط  اقتصادی و کلتوری میباشیم.

اما مسولین حکومت پاکستان بجای استماع این پیشنهاد ات، میخواهند با ایجاد موانع و دیوار سیم خاردار در میان مردم قبایل، روابط و رفت آمدهای انهارا که قرنها سابقه دارد مانع شوند. که این گونه بیانات و اقدامات امکان ایجاد تحرکات را در میان پشتونها فراهم مینماید.

رئیس حزب عوامی نشنل پارتی پاکستان اظهارداشته، تازمانیکه تروریزم و افراد گری مطرح شده است، در شهرهای بزرگ و ریاستهای پاکستان  هم واقعات تروریستی صورت گرفته و  یاهم تروریست گرفتار شده، پس ایا حکومت پاکستان در تمام آن جاه  موانع را بخاطر جلو گیری از تروریزم ایجاد میکند؟

بدبختانه پالیسی حکومت پاکستان خود،با عث تشویق افراط گرائی مذهبی شده است، خصوصا" در مناطق قبایلی مهمانان خارجی مسوولین حکومت پاکستان مسکون هستند، که افراطیون مذهبی از آنها پشتیبانی میکنند و حکومت بجای  رخصت نمودن آنها،به نام جنگ علیه تروریزم ، خون پشتونهای بی گناه را می ریزاند، که در میان انهازنان و اطفال نیز شامل میباشد.

اصل مساله این است، که حکومت پاکستان در این مسایل در اتخاذ یک سیاست روشن و صریح ناکام مانده و حالا میخواهد، که در عقب موانع و دیوارسرحدی خود را پنهان نماید.

اسفند یار ولی خان اظهار تعجب نموده، که  سایر کشور های جهان از طریق همکاری اقتصادی و سیاسی منطقوی، خود را متحد ساخته اند، اما حکومت ما به اساس سیاست ناقص خود در راه ایجاد خشونت و دوری از همسایه گان  خود روان است، که اصلاح این وضعیت بسیار ضروری شده است.

ترفند درهمکاری ، وادعای کذایی

اقای شوکت عزیز صدراعظم  پاکستان  اتهام وارد کرده است که، جنگجویان مناطق قبایلی ازداخل  افغانستان  وارد، پاکستان می شوند.

ازمدت  یکسال به این سو، کمیسیون باصلاحیت  مرکب از مسوولین نظامی امریکا،  افغانستان  وپاکستان  غرض ایجاد  تشریک مساعی بخاطر مقابله  با چالش های امنیتی ایجاد  گردید.

با وجود آنکه   کمیسیون  مذکور اجلاس  متعددی را در پاکستان، خوست  وبگرام تدویر  کرد، اما عملاً  به دلیل نبود  تشریک  مساعی صادقانه  موثریتی درقبال نداشت.

دولت افغانستان  واستخبارات  امریکا متفق  القول  اند که ، کانون های سازماندهی تروریزم در خاک  پاکستان بوده، وصد تن  اعضای شبکهء  تروریستی القاعده  که متشکل از نژاد  های مختلف  درداخل  پاکستان  مصروف آموزش  نظامی واعزام  به افغانستان  هستند.

قبلاً مسوولین مهم  اسلام آباد اذعان داشتند که   ، تروریست ها  درداخل پاکستان  بصورت پراگنده  حضور داشته، دولت پاکستان بصورت جدی مصروف  مبارزه با انهاست .

حقیقت این است که،  حضور قوای ناتو و تأسیس  پولیس واردوی ملی درافغانستان  و تمرکز  عملیات تصفیوی درمناطقی که احتمال موجودیت مخالفین  وتروریست ها موجود  بود، زمینهء زند گی را برای  تروریست ها تنگ ، واین تروریست ها با توجه با حمایت حلقات خاص درپاکستان باآنجا  پناهنده شدند.

توسعهء  بحران دربلوچستان  وگسترش  آن تا وزیرستان  شمالی،  منحیث یک چالش جدی اسلام  اباد  را با نوعی دلهره ونگرانی  مواجه کرده،  با توجه  به توسعه  بحران  سیاستمداران ونظامیان پاکستانی  به اتخاذ  موقفی مبادرت کرده اند که از هرنگاه سطحی وملعبه است. زیرا افغانستان  ازمدت چهار سال به این سو شکایت دارد  که مراکز تروریستی درآن  سوی مرز وجود دارد بخاطر   حمایت صادقانه  نظامیان پاکستان،  پروژهء بازسازی وتوسعهء کشور  افغانستان به کندی  پیش میرود.

اما همین مسولین   مدعی بودند  که مراکز تروریستی بصورت  محوری درداخل پاکستان   وجود ندارد  وتروریست ها توانایی آنرا ندارند، تا  از خاک پاکستان  بصورت محرو ومتمرکز  مخل امنیت واقع  شوند. اما موج تنش وبحران از بلوچستان  الی وزیرستان بخوبی   نشان دادک ه، بخشی از بدنهء   نظامی – سیاسی پاکستان  تاچه حدی درکتمان  حقایق دست داشته است.

به هر صورت از ادامه جنگهای زرگری کابل واسلام اباد که بگذریم،  اگر پاکستان  قضایا ورویداد های جاری کشور های همجوار  بویژه افغانستان را بادید ریالستیک وواقعبینانه مورد حلاجی  قرار ندهد،  وباصداقت  وعینیت  باجامعهء جهانی همکارنه  شوند، موج تنش ها از بلوچستان منحیث  جدی ترین چالش  ، نظامیان  پاکستان  راتهدید  خواهد کرد." 7

 

پس آقای برهان الدین بایست از خود بپرسد که تلاش هایش در خدمت مردم افغانستان است یا درخدمت آنهائیکه بازهم افغانستان را به حمام خون تبدیل میکنند ؟

ببینیم که در پاکستان چه خبر است ؟

 

 

 "بی نظیربوتو خواستار انتخابات تحت قیمومیت یک دولت موقت شد

بی نظیربوتو صدراعظم سابق پاکستان و رهبرحزب مردم آنکشور خواستارتدویرانتخابات درتحت قیمومیت یک دولت موقت درپاکستان گردید.

 بی نظیربوتو که دیروز درمراسم روزملی پاکستان دردوبی صحبت مینمود ، ازدولت فعلی پاکستان خواست تا تمام زندانیان سیاسی را آزاد سازد.

وی گفت ، به تمام رهبران سیاسی تبعیدی باید زمینه بازگشت به پاکستان واشتراک فعال درانتخابات عمومی فراهم گردد.

بی نظیربوتو درنظر دارد تا درماه جولای با نوازشریف نیزدیدار نموده تا ستراتیژی شانرا علیه دولت فعلی پاکستان تحکیم بخشد.

بی نظیربوتو به ادامه سخنرانی اش دردوبی گفت، دولت فعلی پاکستان نتوانسته تا بحران بلوچستان را از طریق دیالوگ ومفاهمه حل نمایند  .

پاکستان به یک دولت منتخب نیازدارد.

قرار است انتخابات عمومی درپاکستان درسال آینده دایر گردد و بی نظیربوتو ونوازشریف هردو فعالیت های شانرا جهت اشتراک دراین انتخابات هم آهنگ میسازند. " 8

 

 "تلاشها برای سرنگونی دولت پرویزمشرف درپاکستان ادامه دارد

جنبش متحده مجلس عمل پاکستان تعهد نمود که دولت جنرال پرویز مشرف را قبل از انتخابات عمومی سرنگون خواهند نمود.

رهبران ارشد این جنبش طی یک کنفرانس در راولپندی اخیرا" گفتند که تظاهرات وسیعی ضد دولتی رادراسلام آباد سازماندهی مینمایند. قاضی حسین احمد رهبرجنبش مذکور گفت، تدویرانتخابات درتحت زعامت جنرال مشرف برای ما قابل قبول نبوده بنا" ما مصمم هستیم تا دولت فعلی پاکستان را قبل از فرا رسیدن زمان انتخابات سرنگون نمائیم.

وی گفت، تظاهرات ما درمشوره وهمانگی باسایراحزاب مخالف سازماندهی می گردد.

حفیظ حسین احمد یک مقام دیگر جنبش متحده مجلس عمل گفت، زمان آن فرا رسیده تا قوای مسلح پاکستان  تصمیم بگیرد که از پالیسی های مشرف حمایت مینمایند ویا ازموضع خود حمایت میکنند. 9"

 

من باور کامل دارم که برهان الدین ربانی  هم بی نظیر بوتو را میشناسد و هم نواز شریف را و همچنان از قاضی حسین احمد شناخت دقیق دارد و میتواند فکر کند که این جمله حفیظ حسین احمد چه مفهوم دارد . وقتی او گفت که  :

زمان آن فرا رسیده تا قوای مسلح پاکستان  تصمیم بگیرد که از پالیسی های مشرف حمایت مینمایند ویا ازموضع خود حمایت میکنند "  10.

 به نظر من حفیظ حسین احمد برای ارتش پاکستان قومانده کودتا را صادر میکند و کودتای خونینی در پاکستان پیش رو است. چه بهتر خواهد شد که برهان الدین ربانی از این همه شانتاژ و تحریکات  در   "عمق استراتیژی " پاکستان دست بردار شود و بگذارد تا اعضا ی ولسی جرگه با عقل سلیم و با درنظر داشت منافع ملی مردم افغانستا ن بیاندیشند نه بخاطر منافع گروهی و یا ایدو لوژیگ  و سمتی و قومی گروه ها .

اعضای  پارلمان افغانستان بایست بدانند که کوچکترین خطای شان باعث خواهد شد تا باز هم  کابل به حمام خون تبدیل شود و سر و تن صد ها نفر به گلوله بسته شود و زن ها اسیرگردند و مکاتب بسته شوند و دروازه تعلیم وتربیت برای یک قرن دیگر بسته شود و افغانستان میدان جنگ قدرت های منطقوی و جهانی گردد.

 برای جلوگیری از جنگ های خانمانسوز و تبدیل شدن کابل به کابل 1992 تا 2001 بایست با ید قلب گرم  ومغز سرد داشت.

برای آن که افغانستان یکبار دیگر به میدان جنگ و زور آزمائی های کشورهای منطقه و دنیا تبدیل نشود ، بایست آزادیخواهان ای ترقی خواه ای افغانستان در درون و بیرون پارلمان با درایت بیاندیشندو از تهدید و شانتاژ نهراسند.

اگر امروز مدیر مسئول جریده ای تهدید به مرگ میشود ، فردا همه دگر اندیشان تهدید به مرگ میشوند، بر دگر اندیشان است تا با هوشیاری کامل لحظه به لحظه تحولات در افغانستان ومنطقه را در نظر داشته و منافع ملی _ دموکراتیک مردم افغانستان را مقدم به گروه گرائی ها و سمت گرائی ها و سکتاریسم بدانند.

اگر تلاشهای برهان الدین ربانی و قاضی حسین احمد و اعوان وانصارش در پاکستان وافغانستان باهم یکبار دیگر رسما به ثمر بنشیند ، خواهیم دید که چه بلائی بالائی مردم افغانستان خواهد آمد و

مگر راکت های از چهار آسیاب و مصاحبه  احمد شاه مسعود شهید در یک طرف و گلبدین حکمتیار و قاضی حسین احمد را در طرف دیگر خط  مخابره مردم کابل  بخاطر ندارند ؟

مگر راکت ها و جنگ های کوچه بکوچه را مردم کابل فراموش کرده اند ؟

 مگر دوران صدرات حکمتیار را و آمدن دوباره اش را بعد از معاهده ماهیپر مردم کابل فراموش کرده اند ؟

ااینک که برهان الدین ربانی تلاش دارد تا بازهم جبهه وسیع ایدولوژیک را سر وسامان بدهد ووارد کارزار در افغانستان گردد و برادران ایدولوژیک اش در پاکستان آماده گی دارند تا بازهم افغانستان را به حمام خون تبدیل کنند ، من خاموش نخواهم نشست .

 پناه به خدا .

یار زنده و صحبت باقی

 

 

   پاورقی – رویکرد ها :

1-     افغان نامه

2-      پیام مجا هد

3-     پیام مجاهد

4-     باختر آژانس

5-      باختر آژانس

6-      باختر آژانس

7-      باختر آژانس

8-     باختر آزانس

9-     باختر آزانس

10-باخترآژانس