باقی سمندر

هفتم حمل 1385

27 مارچ 2006

  

             سخنی با مخالفین رنگارنگ ای رنگین  داد فر سپنتا

 دیریست ، که در نشرات رنگارنگ  جامعه افغانی مطالب ومقالات رنگارنگ ای در مورد رنگین دادفرسپنتنا منتشر میشود و جالب است که به سر و روی همه مطالب منتشر شده ، فرهنگ افغانی یا همان فرهنگ پیش مدرن جلوه گر شده است. من ده ها ادعا نامه هائی را در مورد رنگین داد فر سپنتا  در چند هفته اخیرخوانده ام و چون میدانم که خود رنگین سپنتا میتواند بنویسد و نیاز به من یا هیج وکیل دفاعی  ندارد، از اینرو مطالب را خوانده و خندیده و نادیده میگرفتم.

امروز نیز  دو مطلب در مورد رنگین داد فر سپنتا خواندم و برخود میدانم تا باب سخن را با مخالفین رنگارنگ رنگین داد فر سپنتا باز نمایم تا ممکن نقد اين نقادان را از موضع پیش مدرن به موضع و موقف مدرن بتوانم بکشانم .

در افغان نامه میخوانیم که :

"پاكستان از اسپنتا مي ترسد"

روزنامه نيوى كرالا چاپ هندوستان در شماره روز گذشته خود نوشت كه تصميم حامد كرزى رئيس جمهور افغانستان در تعويض داكتر عبدالله وزير خارجه افغانستان شخصي مخالف پاكستان يعني داكتر رنگين داد فر سپنتا را تعيين كرده است .
اين روزنامه اضافه كرد : تعويض وزير خارجه افغانستان مورد استقبال حكومت پاكستان قرار نگرفته است . روز نامه از تحليلگر مستقل در پشاور نقل قول مي كند كه داكتر سپنتا از نظر اسلام آباد در برخورد و پاليسى هايش نسبت به داكتر عبدالله بيشتر ضد پاكستان شناخته شده است .
منابع مطلع در پايتخت پاكستان نيز مي گويند كه داكتر سپنتا يك شخصيت جنجال بر انگيز براي پاكستان خواهد بود. روز نامه خاطر نشان مي سازد كه در سال 1996 بعد از آنكه طالبان در افغانستان بقدرت رسيد داكتر سپنتا عازم آلمان شد ولى بلا فاصله بعد از آنكه قواى امنيتى امريكا در سال دو هزار و يك طالبان را از كشور راند دوباره به وطن عودت نمود ، بعد از باز گشت داكتر سپنتا به فعاليت هاى علمى در پوهنتون افغانستان آغاز كرد و بعد بحيث مشاور رئيس جمهور كرزى در امور خارجى تعيين گرديد .
روزنامه مي نويسد كه به عقيده كارشناسان و تحليلگران مقررى داكتر سپنتا در كابينه يك شگون و فال نيك براى پاكستان نيست .
اين موضوع در حالي نشر گرديد كه برخي از طرفداران داكتر عبدالله كرزي را به همنوايي با پاكستان متهم نموده جابجايي داكتر عبدالله را يك توطئه پاكستاني خواندند.
"

 در اینجا آنچه قابل دقت و توجه است ،  اتهام ایست که به رنگین داد فر سپنتا روا میدارند و من دور از خوی و خصلت جوانمردی میدانم اگر سکوت نموده و از کنار قضیه بگذرم. مطلب روزنامه نگار اینست که :

"روز نامه خاطر نشان مي سازد كه در سال 1996 بعد از آنكه طالبان در افغانستان بقدرت رسيد داكتر سپنتا عازم آلمان شد "

اینجا یک دروغ آشکار  و محض به چشم میخورد و آن اینکه "

 " اسپنتا نه بعد از آنکه طالبان بقدرت رسید،  وارد آلمان شد ، بلکه رنگین داد فر سپنتا در اوایل دهه 1980 میلادی  با همسر و فرزندش وارد آلمان شدو در شهر آخن به ادامه درسها و تحصیل خویش مشغول  گشت و در آخن کرسی و یا سمت استادی را در دانشگاه داشت و علوم سیاسی تدریس مینمود.

حینیکه طالبان از سپین بولدک به طرف قندهار بنام لشکر اسکندر با میعت وزیر داخله پاکستان در آنوقت مارش کرد ، در همان موقع مقالات متعددی به جریده فریاد منتشر میشد و بخاطر دارم که  از سید طیب جواد هم مطلبی در فریاد ارگان شورای دیموکراسی منتشر شد.

رنگین دادفر سپنتا مانند سایر اعضای  شورای دیموکراسی  یک عضو  بود نه چیزی زیاد از آن و نه چیری کم . از حق و حقوق و وظایف و مسئولیت های خود آگاه بود. در همان روز ها   شورای دیموکراسی   با " انجمن صلح ودیموکراسی " و ده ها نهاد دیگر روا بطی داشت و یک تن از اعضای همان " انجمن صلح و دیموکراسی " سید مخدوم رهین است که بعد از سقوط طالبان تا امروز  در کابینه حامد کرزی وزیر است .

 و هم چنان بخاطر دارم که یک بار نه بلکه چند بار نماینده های از افغانستان و نواحی آن می آمدند که میگفتند از دوستان نزدیک احمد شاه مسعود فقید بودند. یکی از آن جلسه در روز عید قربان بود. دو تن از آنهائیکه در جلسات شرکت نموده بودند ، در زمان دولت انتقالی حامد کرزی به سمت وزارت رسیدند و یکی از آنها همین حالا در پارلمان یا شورای افغانستان عضویت دارد و افراد دیگری هنوز زنده و سالم اند که با عده ای از اعضای شورای دیموکراسی در المان پیش از طالبان و بعد از طالبان نشسته اند که رنگین داد فر سپنتا از تمام  کیف و کان جلسات آگاهی داشته است . پس گفته اینکه :

" در سال 1996 بعد از آنکه طالبان به قدرت رسید داکتر سپنتا عازم آلمان شد " اتهامی بیش نیست که من به جزئیات آن میپردازم.

آوانیکه طالبان شهر هرات را اشغال کردند ؛و بزرگان جنگ از شهر به خارج از مرز ها رفته و هنوز جنجال بر سر این داشتندکه علا والدین خان شهید  جایگزین  امیر اسماعیل  خان گردد و شهر را بدون دفاع رها کرده بودند و ساعت دوی شب از مرز گذشتند و بعدا د ه ها اتهام بر یک دیگر بستند و بی بی سی هم همه  اتهامات را وظیفتا پخش میکرد و بخش دری بی  بی سی برای یک گروه و پشتو ی آن برای گروه دیگر تبلیفا ت مینمود ، همان روز اشغال هرات توسط طالبان مظاهره ای بزرگ ای بر ضد طا لبان در شهر هامبورگ دایر شد و از نزدیکی های مرکز قطار آهن _ ایستگاه مینی بوس ها شروع شدو تا منطقه دامتور  ادامه یافت ، رنگین دادفر اسپنتا از شهر آخن آمده و در این مظاهره شرکت نمود ه بود. تعداد زیادی از هموطنان ما که در مظاهره شرکت داشتند،  هنوز این مظاهره را بخاطر دارند و تلویزیون های افغانها در شهر هامبورگ همان وقت گزارش های مفصلی از ان روز پخش نمو دند.

یک تن دیگری که امروز عضو شورا یا  پارلمان در افغانستان  نیز است ، در همان تظاهرات شرکت داشت.، اگر لازم بود از وی نیز نام خواهم برد.

 شبی که طالبان از طرف سروبی بطرف کابل حرکت کردند ، عده ای از اعضای شورای دیموکراسی در شهر آخن جلسه داشتیم و جر و بحث ای داغ این بود که طالبان کابل را اشغال مینمایند و کابل چه خواهد شد و ما باید برضد ظالبان  چه گونه فعالیت های خود را گسترش دهیم  .

رنگین داد فر سپنتا و دوستان شهر آخن  محل و جای جلسه را در آخن برای شورای دیموکراسی آماده ساخته بودند. پس رنگین در آخن بود و در آلمان نه در کدام کشور دیگر  که بعدا به آلمان آمده باشد.

یک تن از نامدار ترین  شعرا ی افغانستان همان شب با ما در آخن بود و در داغترین بحث ها هم سهیم بود و او مردیست صاحب قلم و دست بالا در نوشتن دارد. اگر ضرور بود  نام وی راهم خواهم نوشت.

 روز نامه نیو کرالا وقتی مینویسد که :

" ولى بلا فاصله بعد از آنكه قواى امنيتى امريكا در سال دو هزار و يك طالبان را از كشور راند دوباره به وطن عودت نمود ، "

اینهم دقیق نیست. زیرا  در شهر برلین جلسه ای به ابتکار " فریدریش ایبرت  شتیفتونگ " دایر شده بود و از پا کستان و آسیای میانه هم سخن رانهای در جلسه حضور داشتند. یکی از سخن رانها رنگین داد فر سپنتا بود. در وسط جلسه صحبت در مورد کابل بود و خبر  سقوط کابل پخش گردید و هنوز وزارت خارجه آلمان و دیگران خبر را تائید نمیکردند.

همان شب صحبت های داغی در مورد اداره کابل و هرات جریان داشت و جورج دبلیو بوش و پرویز مشرف اخطار صادر میکردند که باید جبهه متحد اسلامی وارد کابل نگردد.  جنرال فرانک رهبری قوای امریکا را کماکان به عهده داشت و در مورد داخل شدن به کابل گوش به گپ های بوش داشت و هوش به اوضاع کوتل خیرخانه. صحبت های متعدد در مورد هرات همان شب جریان داشت که اداره هرات چگونه خواهد بود و گپ های دیگر.

فردای آ نروز جلسه ای را " هاینرش بول اشتیف تونگ " در برلین  دایر کرده بو د و بحث در مورد "حالت گذا ر و دولت موقت و انتقالی " جریان داشت و سخن از چگونگی تدویر لویه جرگه و قانون اساسی و خطوط کلی قانون اساسی و دوره گذار بود که میتوان به پروتو کول هر دو جلسه مراجعه کرد.

بخاطر دارم که سرابی در طرف راستم نشسته بود و یکی چوکی راست تر از سرابی خانم از سازمان " دیده بان حقوق بشر "  نشسته بود.. بحث در مورد قانون اساسی داغ گردید و سخن از قانون اساسی 1964 به میان کشیده شد.

در همین روز هم رنگین دادفر سپنتا در جلسه شرکت داشت و در پاره موارد سخنرانی کرد.مدتها بعد از این جلسه وقتی که دولت انتقالی  حامد کرزی بوجود آمده بود ، رنگین سپنتا با همسر و فرزندانش بعد از بیست سال و اندی به افغانستان برگشت و مدتی هم در زادگاه اش کرخ با خانواده اش در ولایت هرات بود .بعدا با خانواده خود دو باره به آلمان برگشت و در شهر آخن به سمت استاد در دانشگاه تدریس مینمود .

چند وقت بعد اگر حافظ ام بمن یاری رساند بروز یک شنبه سیزدهم جون سال دوهزار و چهار هم  رنگین  داد فر سپنتا را در نو احی آخن دیدم و....

من با نوشتن این یاد داشت ها میخواهم بنویسم که رنگین دادفر سپنتا بسیار پیش از سقوط طالبان و بسیار پیش از سقوط حکومت داکتر نجیب  ..به آلمان بود و از سال 1992 به بعد عضو شورای دیموکراسی برای افغاستان بود و در بسا جلسه ها هم سهم داشت.

 در  رد اتهاماتی که عده ای زیادی به شمول " دکتر جهان دار خاوری " نیز بر رنگین دادفر سپنتا وارد کرده اند ، و زیر عنوان مقاله " چهره اصلی داکتر سپنتا " و....نشر نموده اند ، همین نبشته را برای آنها بسنده میدانم و اگر چند داکتر و پروفیسوری پیداشود که اتهاماتی رنگارنگ به رنگین دادفر سپنتا وارد سازد ؛ تا آنجائیکه مربوط بمن میشود ، وارد بحث با دیگران خواهم شد و شاید این گامی باشد بسوی کشاندن بحث ها در مسیر خرد و منطق مدرن.

یار زنده و صحبت باقی