عتیق الله نایب خیل 

سیاست " یک بام و دو هوای" جمهوری اسلامی ایران

چندی قبل قتل وحشیانهً یک زن جوان مصری ، در صحن دادگاهی در آلمان ، توسط مردی که قبلا" هم او را تروریست خوانده بود ؛ اعتراضات بسیاری را در مصر و دیگر ممالک اسلامی به دنبال داشت.     

پیش از مکث به بهره برداری های سؤاز آن باید گفت که قتل، با هر انگیزه یی که صورت  گرفته باشد، نمی تواند موجبات نفرت و انزجار انسان هایی  را به همراه نداشته باشد که با خردوعقل واحساس بشری به مسایل ورخدادها مینگرند .

پس ازین تصریح موضع، به بهره برداری های سیاسی می بینیم که ناآشنا به رعایت حقوق بشربوده و در پی آن اند تا، درهمچو موارد، خودرا در جهان اسلام به رخ دیگران بکشند و در نقش رهبری جهان اسلام و دفاع از مسلمانان جا بزنند.

در اعتراض به این موضوع ، وزارت خارجهً جمهوری اسلامی ایران ، سفیر آلمان در آن کشور را احضار و اعتراض دولت متبوع خویش را ، به او ابلاغ کرد .

ازین نمونه ها جراید، روزنامه ها و خبر گزاری های رسمی جمهوری اسلامی ایران اند که این واقعه را با آب و تاب فراوان به نشر سپردند. کاری کردند که، اگر با اهداف و مقاصد سیاسی غرض آلود و برخورد های دوگانه به موارد مشابه  به همراه نباشد ،می تواند سبب خرسندی هر انسانی را فراهم سازد .

به این نوع برخورد دوگانه وقتی خوب ملتفت میشویم  که به وقایع آن طرفتر، به شهر اورومچی ، در ایالت سینکیانک چین ،که آنجا نیزهمزمان با واقعۀ برلین   شاهد نا آرامی های گسترده یی بود،هم توجه نماییم.

مسلمانان اویغور آن شهر ، که اکثریت قومی را درین ایالت تشکیل می دهند و دولت چین را به تلاش برای نابودی خصوصیات فرهنگی شان متهم می کنند، دست به شورش زدند.

  علاوه گردد که درسال های بعد از انقلاب 1949،دولت چین به منظوراشاعهً " انقلاب فرهنگی " و به منظور تغییر در ترکیب قومی این ایالت و محو فرهنگ بومی وتحقق سیاست ظالمانۀ تک ملیتی ، تعداد زیادی از چینی های ملیت" هان " را ، که اکثریت قومی جمعیت چین را تشکیل می دهند ، به اسکان در مناطق مربوط به اویغور ها تشویق ویا دقیقتر آن وادار کرده اند. مردم اویغورکه علیه این سیاست بوده اند، درین اواخر باردیگر به اعتراض پرداختند.

در طی ناآرامی های اخیر ، به گزارش شینهوا، خبرگزاری رسمی چین 186نفر کشته ، بیشتر از هزار نفر زخمی و صدها تن دیگر نیز دستگیر گردیده اند.( آمار غیر رسمی رقم های به مراتب بیشتری را نشان می دهند ).

عده یی، در پی این حوادث، لب به اعتراض گشودند و عده یی هم آنرایک نسل کشی تمام عیار می دانند .وچه بسا که عده یی سکوت اختیار نموده ویا با آن همنوایی نشان داده اند.

 در کشور جمهوری اسلامی ایران، عده یی از مراجع تقلید ،موضع تقبیح کننده داشتند و به اعتراض پرداختند.آیت الله یوسف صانعی،که به روحانی اصلاح طلب معروف است ، کشتار مسلمانان را توسط دولت چین محکوم کرده و در صدور بیانیه یی گفته است که: مقامات چینی " به خود جراًت داده اند تا به حریم و حقوق انسان های بی دفاع تجاوز نمایند و می کوشند با انتساب این اعتراض به عوامل خارجی ، هر گونه اقدام و اعتراض بین المللی و مردمی را از سوی دیگرکشورها خاموش سازند".

وی در ادامهً بیانیه از تمام آزادیخواهان جهان از هر صنف و طبقه و دولت های مدافع حقوق بشر خواسته است که، این جنایت هارا محکوم کرده و با استفاده از تمام ظرفیت های ملی و قانونی خود از تکرار این گونه جنایت های سبعانه و غیر انسانی ،در تمام نظام های بشری ، جلوگیری نمایند .

 آیت الله ناصرمکارم شیرازی ، از مراجع دیگر تقلید ، ضمن محکوم کردن بکار برد خشونت علیه معترضین گفته است که اگر چه دولت چین این درگیری هارا یک نزاع قومی قلمداد می کند ، حمایت آن از گروه مخالف و سرکوب شدید مسلمانان و تعطیلی مساجد آنها ، نشان می دهد که توطئه یی علیه مسلمانان منطقه در جریان است .

درین بیانیه با اشاره به روابط دوستانه و نزدیک چین با ایران آمده است که این روابط " دلیل آن نمی شود که برادران و خواهران مسلمان مارا در آن منطقه به وضع فجیعی سرکوب کنند و ما خاموش بنشینیم."

آیت الله صافی گلپایگانی یکی دیگر از مراجع تقلید شیعه نیز " کشتار مسلمانان بی دفاع " را محکوم کرده و از وزارت خارجهً ایران خواسته است که در مقابل  " کشتار مسلمانان بی دفاع چین موضع گرفته و اعتراض نماید ."

جامعهً مدرسین حوزهً علمیهً قم نیز در بیانیه یی ، از وزارت امور خارجه خواسته است که این موضوع را از طریق دیپلوماتیک و تا رسیدن به نتیجهً نهایی پیگیری کند .

اما درخبررسانی های رسمی جمهوری اسلامی ایران ، کشتار مسلمانان در چین به بهانهً اینکه پرچم حمایت از مسلمانان چین در دست امریکاست ،توجیه می گردد .

گرچه این نوع موضع گیری جمهوری اسلامی ایران، یگانه مورد نیست و تازگی ندارد . در مورد چیچین در روسیه و کشمیر در هندوستان نیز چنین بوده و است  .

روزنامهً دولتی کیهان در شمارهً 24 تیر 1388 ( 15 جولای 2009 ) به تحلیل این موضوع پرداخته، چنین نتیجه می گیرد : " مخالفان جهانی چین حوادث اخیر را فرصت بی بدیلی برای پیگیری بحث تجزیهً استان سین کیانگ از چین می دانند ".

کیهان سپس در مورد کسانی که ،در داخل ایران ، از مسلمانان چین حمایت می کنند می نویسد : " جریانی در داخل ایران است که در هر حادثه یی ، ماهیت ماجراو طرف های درگیر هرچه و هرکه باشد ، برایش تفاوتی نمی کند . هدف همراهی با غرب در همه وجوه و به هر شکل ممکن است و درین راه ، چشم و گوش بسته و به عبارت بهتر "فکر" بسته در خدمت اهداف غرب گام بر می دارد . علی رغم اینکه اکثر کشته شدگان درگیری های اخیر چین از قوم غیر مسلمان است ، رسانه های مدعی اصلاحات همه کشته شدگان سین کیانگ را مسلمانان معرفی کردند و در همان حال به جای حمایت از مسلمانان اویغور ، تحلیل های محافل و رسانه های غربی را بازنویسی کردند ".

کیهان سپس به توصیه و اندرز به زمامداران چین پرداخته و می نویسد : " دولت پکن نیز اگر خواستار برطرف شدن تهدید تجزیه استان سین کیانگ با هدایت غرب است ، باید در بارهً سیاست های خود نسبت به مسلمانان اویغور تجدید نظر کرده و از تبعیض در برخورد با آنان دست بردارد ".

ایرنا ، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران ، نیز اعتراض مسلمانان چین را به تحریک ایالات متحده ًامریکا می داند و ریشهً این وقایع را در افزایش قدرت ملی چین ، به خاطر رشد اقتصادی اش ، و تلاش امریکا برای کاستن ازاین افزایش قدرت ، می داند .

درسی سال گذشته ، بعد از انقلاب 1979 ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران عمدتا" بر دو محور  گسترش طلبی منطقه یی، و حتی جهانی،  وادعای رهبری جهان اسلام قرار داشته است.

حتی ادعایی  وجود دارد که القاعده و طالبان، به نحوی از انحاً،از حمایت مالی و تسلیحاتی مقامات جمهوری اسلامی ایران برخورداراند، تا امریکا و متحدینش درین منطقه مصروف نگه داشته شوند. زیرااین کشورها  ازیک طرف فرصت حمله به ایران را نخواهند داشت، و از طرف دیگر  سیاست های توسعه طلبی ایران میدان بیشتری خواهد داشت.

از آنجایی که غرب و امریکا واسراییل با جمهوری اسلامی ایران مخالفت دارند ومانع تقویۀ نظامی و گسترش طلبی های آن اند ، نقض حقوق مسلمانان درین کشورها ، جنایت محسوب می شود؛ و جمهوری اسلامی ایران هر خبری را درین رابطه با آب و تاب فراوان تبلیغ می کند . اما نقض حقوق مسلمانان در چین ، و هم چنان در روسیه و هند ، موضوع داخلی آن کشورها عنوان می گردد و یا هم به حساب تحریکات غرب و امریکا گذاشته می شود .

 نتیجه یی راکه می شودازاین نوع برخورد دوگانهً جمهوری اسلامی ایران گرفت اینست که جایی که پای منافع سیاسی در میان باشد دفاع از دین و" مسئوولیت "دفاع از مسلمانان جهان رنگ می بازد و فدای مصالح روابط دوستانه ،حتی با بدترین رژیم های استبدادی و نظامی ، می گردد.

منابع :

 بی بی سی 12و 13 جولای 2009

روزنامهً کیهان 24 تیر 1388 

افزوده:

چند روزپیش صحبتی با یک دوست ایرانی داشتم. ضمن صحبت های دیگر، مورد جالبی را ، طنز گونه ، چنین گفت :

مسلمانان ، از نظر جمهوری اسلامی، دو نوع اند :

یکی آنهایی که به دست دوستان ما کشته می شوند . دوم، آن که به دست دشمنان ما کشته می شوند.

آنهایی که به دست دوستان ما کشته می شوند، به ما ربطی ندارند و مربوط به مسایل داخلی آن کشور ها می شود!.

 اما آنهایی که به دست دشمنان ما کشته می شوند، وای به حال آن کشورها . ما حق داریم با آن کشورها به زبان تهدید صحبت کنیم ، سفارت های شان را ببندیم ، کارمندان سفارت های شان را اخراج و دستگیر کنیم .روابط سیاسی مانرا به تعلیق درآوریم و صد بد و بیراه دیگر را به ا یشان نسبت دهیم .