نادر علی «پویا«

مرد آهنین ساما (سازمان آزادی بخش مردم افغانستان(

شنبه 20 ژوئن 2009, نويسنده: رزاق مأمون

 

یادداشت:

درسال های مبارزه سراسری مردم افغانستان برضد اشغال شوروی، ستم تک حزبی ودکتاتوری دوران جنگ، چهره هایی از میان مردان سیاسی وابسته به جریان های چپی و راستی درجنگ مخفی سیاسی اما نا برابر ظهور کردند، که امروز درمیان ما نیستند. نسل امروز افغانستان، اکثراً با این چنین سیما های مقاوم ودارای قدرت روانی حیرت ناک که درسال های دهه شصت خورشیدی، درزیر خانه های اداره های تحقیق با انواع شکنجه های وحشت بار پنجه داده وآخرالامر درتاریکی هدف رگبارمأموران مرگ وترور قرار گرفتند، آشنا نیستند.

شمار آنانی که ازآن سال های پررنج وهولناک در زندان ها جان به سلامت برده وشاهد ایستاده گی زبده ترین مردان قرن بیست افغانستان بوده اند، چندان زیاد نیست و ای چه بسا که این شاهدان، درحوادث بعدی، از بد حادثه، به گوشه های تبعید، فرار، عزلت و گمنامی پرتاب شدند. وقتی آدم می بیندکه این گونه مقاومت گران ازمیان جامعه مظلوم افغانستان سربلند کرده و جان های شیرین وآرامش خویش را صدقه آینده انسان این سرزمین کردند وامتیاز ابدی اقتدار انسانی از آن خود کردند، از خود می پرسد که افغانستان چرا همیشه سرهای پرشوری را به تاریخ اهدا می کند اما تاریخ، ثمره تلخی و دردناکی را نصیب نسل های بعدی این خطه می گرداند؟

درآن سال های دهشت، دریادلانی ظهور کردند که ایستادگی، وفاداری وراز داری ایشان، درتاریخ مبارزات سیاسی منطقه بی بدیل است. اخیراً دوسیه نادرعلی«پویا» عضو کمیته مرکزی سازمان آزادی بخش مردم افغانستان (ساما) را که از فراموش خانه های «خاد» گذشته بیرون کشیده شده است،مطالعه کردم ومو براندامم راست شد. من که خود سالیان طولانی درزندان خاد بوده ام، می دانم که دوسیه 113 صفحه ای نادرعلی پویا بدون هیچ گونه اعتراف وقلمداد دادن دیگران، برای نادرعلی پویا درجریان بازجویی به چه قیمتی تمام شده است. نادرعلی پویا قدرت خارق العاده یک انسان با ایمان را به نمایش گذاشته است اما مقامات حکومت سابق، نامردانه وی و هزاران دیگر همچون نادرعلی را تیرباران کرد.

نادرعلی پویا بعد از بازداشت شهید عبدالمجید کلکانی رهبر ساما به حیث جزوهسته رهبری سازمان، زندگی، روح وآرامش خویش را وقف آرمان عدالت وایده آل های انقلابی کرد. درآن سال ها، سازمان آزادی بخش و سایر جریان های انقلابی چپی درشرایط سختی قرار گرفته و از چندین جهت درمعرض تهدیدو انهدام بودند. موقعیت تاریخی و عملکردهای سیاسی ونظامی جریان های چپ هیچ گاه تا کنون به طور انتقادی وتحقیقاتی مورد بازنگری قرار نگرفته است. درین یادداشت اجمالی، فرصت چنین کاری نیست. فقط می توانم تذکر دهم که درآن سال ها بهترین چهره ها از میان سازمان های چپی وراستی،برای افغانستان و آینده مردم خویش رزمیدندو درعقب درهای بسته، مرگبار ترین شکنجه های غیرقابل توصیف را به جان خریدند اما آرامش وزندگی یاران خویش را با خطر مواجه نکردند.

دوسیه نادرعلی درمقایسه با دوسیه های کادر های مهم در حلقات خاد سابق، اوراق کم دارد.دلیل آن این است که نادرعلی درجریان شکنجه، قدرت روانی و شخصیت بی بدیلی را از خود به جا گذاشته است. من تا زمان نشر کامل دوسیه نادرعلی، (یکی ازشاهدان وسازندگان سرفرازتاریخ افغانستان) آخرین نوشته او دربرابر سوال مستنطق برای شما وطنداران عزیز نقل می کنم.

وقتی شکنجه گران درزمینه گرفتن اعتراف از نادرعلی پویا نا امید می شوند، لاجرم دوسیه را مختومه اعلام می کنند ودرآخرین سوال برای وی می نویسند:

محترم نادرعلی!

آیا حاضر هستید با رعایت پروسه تحقیق درصورتی که از اعمال گذشته خویش پشیمان باشید، جنایت واعمال باند «ساما» و اندیشه انحرافی مائو رابه اطلاع عام از طریق اطلاعات جمعی می رسانید یا چطور؟ درزمینه تصمیم خویش را اعلام دارید.

امضاء مسنتطق

جواب نادرعلی پویا:

محترما!

سرنوشت من به ترتیبی بوده که عضو سازمان آزادی بخش مردم افغانستان شوم. برای مردی درموقعیت من،شرم آمیز خواهد بود اگر عضویت خود را ناشی از اشتباه انتخاب و تصادف نا میمون بداند. به اساس تمهید بالا، از عضویت و سهم گیری خود، درحد توان، در«ساما» پشیمان و نادم نمی باشم. تا جایی که به من معلوم است« ساما» از جمله خودم، با اندیشه ای مائو کدام تعلق خاطر و گرایش متعهدانه ندارم. این مسأله را صرف غرض توضیح درپیشگاه قضاوت سیاسی تاریخ نمودم.

با احترام

نادرعلی

نوشتن چنین جوابی سرراست، آن هم پس از ماه ها شکنجه وآزار دربرابر دستگاه عذاب وشکنجه، قدرت منحصر به فرد یک مبارز آهن دل را نشان می دهد. نادرعلی درمحکمه نیز با همین کلمات از خط مبارزاتی خویش دفاع کرد وحتی دربرابر اصرار مقامات امنیتی که پیوسته از وی می خواستند درکلمات خویش نرمش بیارود تا زندگیش را بخرد، با قاطعیت ایستاده گی کرد. گویا نادرعلی می دانست که دست نوشته هایش روزی در برابر چشمان تاریخ قرار می گیرند.

نادرعلی و سایر مردان آهنین، تیرباران شدند. اما اکنون کجایند آنانی که برای ساما و مقاومت مردمی لفاظی می کردند؟ ناگفته نگذارم که اوراق تحقیقات انجنیرمحمدعلی ازرهروان رده اول ساما نیز در دسترس است که مطالعه آن بس حیرت ناک است. انجنیرمحمدعلی نیز زندگیش را صدقه نسل آینده کرد ویکجا با نادرعلی پویا، گلوله باران شد.

 

اقتباس از سايت کابل پرس