لاله هـــــــــــای آتشين ....

 

ما لاله های آ تشين

ما زنده های راستين

ای نازنين !

ای نازنين 

 ياران مانده در حصار

 برچشم دژخيمان ، خار

به جستجوی گورهای ما

کناره های رودآمو را

دامنه های کوه هندوکش

دشت های بگواه

يا اطراف پلچرخی را

با مژه نکاوييد

ياران نموييد

***

ماييم درهرکجا

درهرکجای اين زمين

باعشق آتشين

از بهر سرزمين

درگورهای جمعی با هم خفته ايم

در زير خاک پاک

خاک که بجرم دوستی اش

مارا کشته ا ند

مارا گروه گروه ، به رگبار بسته اند  

گويا مارا ز روی زمين پاک رُفته اند

زهی خيال خام

***

ماييم بزرعشق

آگنده با تپش

وقتی که آذرخش

آتش زند کرانه آسمان تيره را

وقتی که باران با شاخی غضب

شخم زند ، دل پُردرد خاک را

گور بی نشان ما پيدا ميشود

حقيقت هويدا ميشود

***

ما سبز ميشويم

بر بستر بهار

بهار رفته از ياد

بهار رفته برباد

ما سبز ميشويم

آنگاه

برهر سوراخ گلوله خورده جمجمه های ما

هزار هزار پرستوی بازگشته با بهار

آشيانه خواهند ساخت

و باد های پُرخروش فصل رُستن

فرياد های مارا

فرياد های خونخواهی مان را

از پنجره استخوان های شکسته سينه مان

تا دورترين قسمت های وطن

دشت ها ، دره ها  و کوهپايه های ميهن

خواهند بُرد

***

ياران نازنين !

نازنينی سرزمين

بروی گورهای دسته جمعی ما

گل مگزاريد

ما تنها نيستيم

ژوهيدن روا نيست

اشک مريزيد

ما نمرده ايم

ما را مُرده مپنداريد

ما کشته شده گان تيغ بيداد يم

ما عاشقان آزادی

شيفتگان قانون انسانيم

ما تنها نيستيم

مارا سينه به سينه

با گلوله های سُربی به هم دوخته اند

آنهای که با بيشرمی در بستر بردگی خفته اند

***

ما بازهم باهم ايم

آنجا در روی زمين

ما ، نان را و چراغ را با هم قسمت ميکرديم

و اين جا ، درگور جمعی ، درزيرزمين

شهادت و شهامت را باهم قسمت کرده ايم

***

ياران هميشه يار !

سربازان رهايی ديار

برای ما گريه مکنيد

برای پيدا نمودن گورما

وجب وجب خاک را

با ناخن مکاوييد

درعوض

برای سيه روزهای « هفت و هشت ثور »

نفرين نماييد

نفرين تلخ وسياه

تا آنروز ، تا رستاخيز توده ها

***

ميدانيد ما زنده های راستينيم

استخوان های ما با باران های بهاری

روی زمين را لاله ميکارد

همه دشت ها

از کنار رود ها تا دامنه کوه ها

از خون ما لاله گون ميشوند

آنگاه

کبوترهای صحرايی

سلام مارا برای رهروان سپيده

وعاشقان آزادی خواهند بُرد

***

برای ما اشک مريزيد

قبول کنيد

گرچه قبول کردنش مشکل است

ما نمرده ايم

اين خون ماست

که در رگهای زمين جاريست

وهرخطه را که درآن اسارت و استعمار بيداد ميکند

به تپش آورده است

امريکای جنوبی

افريقا وآسيا

يا گوشه از اروپا

با خون ما عاشقان آزادی

که از يک تباريم

لاله گون گرديده

ما

چراغ لاله بدست

گِرداگِرد هم

چون حلقه های زنجير به هم پيوسته

کوه و دشت و دريا را

به پيشواز ( بهار آزادی خلق ها )

تخم لاله ميکاريم

لاله های سرخ آتشين .