بافت لومپنی قدرت در افغانستان؛ ضیا مسعود سکوت کند بهتر است

8 صبح

 

روز گذشته گل آغا شیرزی، والی ننگرهار از نامزدی خود به نفع آقای کرزی گذشت و در عین حال از  آقای احمد ضیا مسعود و سید حسین انوری که به ترتیب به عنوان معاونان اول و دوم خود برگزیده بود، نیز معذرت خواست. در حالی که آقای سید حسین انوری در ارتباط به انصراف آقای شیرزی تاکنون هیچ واکنشی نشان نداده ، اما به نظر می رسد که جانب آقای احمد ضیا مسعود از این پیشامد خیلی بیقرار شده است.

آقای احمد سعیدی، مشاور آقای احمد ضیا مسعود در تلویزیون طلوع گفت که گویا آقای شیرزی و آقای احمدضیا مسعود یک شب قبل در خانه آقای انوری دیدار کرده اند ولی در آنجا مساله ی معاونت آقای مسعود، هیچ گاهی نهایی نشد.

این در حالی است که گزارش های دیگر حاکی از آن است که آقای شیرزی یک شب قبل از اعلام نامزدی اش، با داکتر عبدالله عبدالله دیدار کرده و از وی خواسته بود تا پست معاونت اول اش را قبول کند. گزارش ها می گوید که آقای عبدالله پیشنهاد شیرزی را مبنی بر قبول پست معاونت اول رد کرده و از آقای شیرزی خواسته بود تا او به صفت معاون اول در کنارش بیایستد که طبیعتا این درخواست نیز از جانب آقای شیرزی پذیرفته نشده بود.

بر اساس برخی گفته ها، آقای شیرزی بعدا به خانه آقای انوری می رود و در آنجا با آقای مسعود و انوری دیدار کرده و رضایت هردو را برای پست های معاونت اول و دوم می گیرد.

هرچند انگیزه های آقای مسعود برای پذیرش پست معاونت اول آقای شیرزی تا حدی زیادی روشن است، اما به نظر می رسد که تصمیم آقای مسعود بیشتر از روی یک واکنش ناسنجیده و شتاب زده صورت گرفته است. آقای مسعود که می بیند در تکت انتخاباتی آقای کرزی نام اش وجود ندارد، زیرا کرزی با مارشال فهیم به تفاهم رسیده است و آقای داکتر عبدالله عبدالله نیز نام او را در تکت خود جا نمی دهد، این تصمیم را گرفت و بدون هیچ گونه دور اندیشی سیاسی خطایی را مرتکب شد که اکنون برایش توجیه پذیر نیست. او می داند که پشت کردن به متحدان قبلی اش، اکنون هم حمایت درون گروهی را از وی گرفته است و هم حمایت مردمی را و نیز  قرار گرفتن در کنار نامزدی که به صورت طبیعی پاسدار ارزش های دورن قبیله ای اش است و خواه ناخواه در پایان به دلیل مشترکات قومی به کرزی می پیوست [چنانچه این کار را خیلی زودتر انجام داد]، به معنای این است که عمر سیاسی آقای احمدضیا مسعود دیگر به پایان رسیده است و خیلی بعید به نظر می رسد که در معاملات آتی انتخابات که در روزهای آینده اتفاق می افتد،وی  جایگاهی ارزشمندی داشته باشد.

متاسفانه بافت لومپنی قدرت در افغانستان به ترتیبی است که فرصت هرگونه تفکر و سنجش را از سیاستمداران ما گرفته است و آنها را همیشه مجبور به تصمیم گیری های می کند که عواقب خوب و بدش را هیچ گاهی محاسبه نمی کنند. در مورد آقای ضیا مسعود نیز این اتفاق رخ داده است. او می داند که پارچه پارچه کردن آرای قومی و گروهی اش نه تنها نفعی را نصیب خودش نمی کند، بلکه به متحدان و همسنگران قدیمی اش نیز آسیب فراوان می زند. و تنها نتیجه اش این است که کرزی خشنود شده و عرصه برای فعالیت بیشتر وی فراهم تر می شود.

برای آقای مسعود خوب بود که در واکنش به اعلام انصراف آقای شیرزی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، سکوت می کرد و با فرارسیدن اول جوزا  به صورت شرافتمندانه از قدرت کنار می رفت تا به این ترتیب هم کارنامه سیاسی  چند ساله اش را در کنار رییس جمهور کرزی به نوعی اصلاح و توجیه می نمود و هم برای خود یک نوع اعتبار سیاسی جدید فراهم می کرد.

البته برای بسیاری ها هنوز این سوال مطرح است که چند وجه اشتراک و سنخیتی میان آقای شیرزی و آقای ضیا مسعود وجود دارد که به صورت ناگهانی و آنهم در یک شب به کشف آن دست یافته و با هم متحد شدند.