نوشته :ديپلوم انجنير سيديعقوب نويد

 

آقاي محسني فقه سنتي نيازهاي به بازنگري دارد !

بحثِ پيرامون نوانديشي اسلامي :

بحث پيرامون قانون احوال شخصيه اهل تشيع اخيراً سرو صداي هاي  زياد را بلند نموده ٫ اين سروصدا درحقيقت زنگ خطر و چراغ قرمز يست كه اسلام سنتي و تاريخي را درآزمون و چالش بزرگ قرار داده و مجبور به بازنگري ميگرداند زيرا همه ميدانيم كه مسله حقوق زن در فقه سنتي وتاريخي آنطور كه رقم يافته مشبوع از رسوبات فكري٫ سنت ها تاريخي و همچنان متاثرازبقاياي تفكر مرد سالاري يست  درحاليكه امروز شرايط زندگي چه ازنگاه كار وتوليد و چه از نظررشد تكنالوژي زمينه هاي را بجود آورده كه ديگر نميشود با قياس از روابط وقوانين ساده وابتدايي گذشته به حل مشكلات امروزي پرداخت ۔  امروز بحث مدرنيته و سنت گرايي گفتمان زمان ماست ما چه بخواهيم وچه نخواهيم در عصرِ زندگي ميكنم ٬كه تغيرات بنيا دي درجهان ودر عرصه هاي گوناگون علمي واجتماعي بوقؤع  پيوسته علوم تجربي وسأينسي دست آورد هاي بزرگ را همرا داشته چنانچه  تحولات اساسي را در شيوه هاي زندگي  نسل موجود درمقايسه با گذشته به وجود آورده  كه نميشود همه اين تغيرات واثرات آنرا دربرخورد با مسايل فكري٬ درجهانشناسي علمي وجهانبيني ديني عصر خويش ناديده گيريم  ۔ صحبت از تغير وظاهراً تغير درجهان وسيتم زندگي ودست آورد هاي علمي بشر است٫ اما آيا ميشود ازاثر ات اين  تغيرات درچگونه فكر كردن و حتي چگونه ديدن ما نسبت  عالم و هستي جلو گيري نمود؟٫ نخير ! مابايد بپذيريم كه تغيرات درزندگي اجتماعي احكام وروابط جديد را اقتضاء ميكند چنانچه دانشمند آگاه برمسايل اسلامي و هم آشنا با تمدن وعلوم روز ٫دوكتور محسن كديور ميگويد:

[ویژگی اصلی دوران جدید شكوفایی عقل انسانی است، عقل نقاد هیچ خط قرمزی را به‌رسمیت نشناخته و ازهمه‌چیز حتی اموری كه در گذشته غیرقابل پرسش بوده، پرسیدن را آغاز كرده‌است. انسان معاصر به بسیاری امور پی برده‌است كه در گذشته در هاله‌ای از رمز و راز رها شده‌بود. این به معنای آن نیست كه بشر امروز همه‌چیز را می داند و مجهولی برایش باقی نمانده‌است، برعكس ٬هم به قلمرو دانش او افزوده شده هم به عمق و گستره جهلش بیشتر پی‌برده‌است. متهورانه می‌پرسد، متواضعانه پاسخ می‌دهد.  هیچ عالم دینی نمی‌تواند خود رااز تحقیقات جدید عقلی از قبیل روش تحلیل محتوا، روش تأویل متن(هرمنوتیك)، فلسفه دین، كلام جدید، جامعه‌ شناسی دین، روانشناسی دین، روش پژوهش تاریخی، فلسفه حقوق، فلسفه اخلاق و...بی‌نیاز بداند.] ۔

بلي محور بحث  هماهنگي هاي لازم اجتهادي در ارتباط با زندگي مدرن ولوازمات آن است  كه مقتضيات جديد را در سر راه زندگي بشر اين عصر قرار داده است ومتناسب با آن شيوه هاي جديد زندگي نياز ها و حتي باورها يرا ايجاد نموده كه نميشود از پهلوي آنها با سادگي گذشت٬ زيرا در خود ماندن و بدور افكار خود پيچيدن وموضع دفاعي اختيار كردن راه حل معضلات زمان نيست  بشريت مدرن امروز درجهان انترنت ورسانها قرار دارد كه هيچ چيز مانع در راه پخش افكار وانديشه هاي شان شده نميتواند ما  درعصر زندگي ميكنيم  كه حتي عقل  ازمقام منبع بودن به ابزاري بودن خويش خود گواهي ميدهد ٬ و سالهاست كه جهان از مرحله سنت به مدرنيزيم گذر نموده  و امروز  پست مدرنيزم مطرح  است ٬ هسته شكني ٬  و چارچوب گريزي ٬كثرت گرايي  وپلوراليزم  فلسفه وجودي اين دوره است  ٬ اين ها همه وهمه چالشهايست كه سر راه ما قرار گرفته  كه ديگر سلاح تكفير درمقابل آنها  كاربرد ندارد  ٬ گرچه اين مفاهيم  ماهيتاً غيرديني است ٬ و هيچگاه از درون جامعه ديني برنخاسته ٬اما اثرگذار بالاي تفكر ات ديني عصر بوده ميتواند ٫ زيرا از نظرموضوع با دين وجامعه ديني ارتباط دارد ٫  ما نميتوانيم با ديوار كردن اطراف  ما ويا فاصله گرفتن از واقعيت هاي زمان از نفوذ اين  گفتمانها مصون بمانيم  ٬ ما بخواهيم ويا نخواهيم درعرصه علوم انساني  روشهاي علمي تحقيقي هرمنيوتيك     Hermeneutik       Semiotik /  و سيمونتيك  در فرا راه ء تحقيقات خويش بسراغ ما و نقد افكار سنتي وعوامانه ماخواهند آمد و آنها را به نقد خواهد كشيد و منطقاً ما بايد جوابات مقنع در مقابل آنها اراهه كنيم و الي توصل به انگزاسيون  بيخردانه كه ناكامي آن بار ها تجربه شده راه حل نيست ۔  

بگفته يكي ديگر ازدانشمندان نوانديش :(ما چگونه ميتوانيم از نهضت فكري اسلام صحبت كنيم تا زمانيكه درميان انبوه از فرهنگ و دانش جهاني از پشتوانه فكري و علمي براي دفا ع از ارزش هاي مان برخوردار نباشيم و هنوز هم فكر ما انديشه هاي مان برمحور فقه و درجستجو استخراج راه حل مسايل اقتصادي و اجتماعي دنبال فقه تجارت و فقه اجتما ع برويم ) ۔

واز سوي ديگر همه ميدانيم كه تورم معرفت هاي زماني ذاتيات وجوهر دين را در هيات وسيتم هاي فكري وسنت هاي اجتماعي گذشته محصور نگهداشته ٫و امروز ما دربازشناسي مفاهيم ناب اسلامي  با  مجموعه و انبار از روايات و نقليات مواجه هستيم  كه در انتخاب  صحيح وناصحيح٬ ضعيف ويا قوي روايات وحتي احاديث اختلافات زياد وجود دارد ٬ كه اين اختلاف متاسفانه تعدد وچندگانگي جهان مسلمين را سبب شده كه بيرون شدن از آنها نه تنها ممكن نيست بلكه سبب تفرقه هاي زياد بين ملل مسلمين هم گرديده  ۔ باوجود كه فرقه هاي اسلامي  بدون هيچ استثناءِ همه كتاب محور اند اما درك اين  كتاب وفهم آن كاريست بشري ٬ زماني و تاريخي پس  فهم جدا از تفسير وجود ندارد وتفسير هم جدا از شرايط زمان شده نميتواند  لهذا آقاي محسني فتواء شما محصول تفكر وبرداشت هاي خود شما است نه حرف خدا كه ميگويد احدي آنرا تغير داده نميتواند ٫چون در عالم فعاليت هاي بشري ما همه با محدوديت هاي ظرفيتي چه ازنظرفهم چه از نظر زمان ومكان مواجه هستيم راه يي براي افاده درك خويش جز درقالب روشها نداريم  اما در روشها ماندن وروشهارا معتبر وبلامنازعه دانستن تلاش يست بيهوده زيرا امروز تكامل فكري و عقلانيت جمعي اينگونه  كوششهاي بي ثمر را به چالشهاي عميق كشانده ٫ چنانچه فتاوي را كه شما ودوستان شما درقالب قانون احوال شخصيه اهل تشيع رديف نموده ايد گوياي  اين مدعاست ونشان دهنده عدم  آگاهي و حضور روحي ورواني نويسندگان آن درقرن بيست يكم است اين اجتهاد نيست بلكه رجعت به زمان گذشته است ما بايد بازمان همگام شويم نه اينكه بخواهيم زمان را بعقب برگردانيم امروز آزادي وتساوي حقوق زن ٫ الغاي برده داري ٫  قوانين حقوق بشر ازبديهات زمان ماست اينها مفاهيم اند كه نميشود از آنها  بنام هاي چون غربزدگي ويا صادرات كلتوري غرب  گذشت  منطق زمان اين را نميپذيرد وپافشاري به درست  بودن اين گونه فتاوي عين جهل و پشت كردن به رشد وبالندگي جامعه انساني است ۔

٬بزرگ مرد انديشه وتفكر مجتهد شبستري دركتاب هرمينوتيك كتاب وسنت صفحه٨١ مينوسند : قانون عبارت است از شكل ويژه تجسم ارزشهاي مطلق درشرايط عيني وخارجي معين ٬ كسي كه قانون وضع ميكند به شرايط ويژه نظر دارد  وكسي كه ارزش مطلق را معين ميكند  درفوق شرايط قرار دارد ۔                                                          از گفته اين بزرگ مردم نتيجه ميگريم كه  متن كتاب فوق شرايط است نه ما ونه برداشتهاي  فقي ما ۔  

رويكرد نوانديشان مسلمان چيزي نيست مگر تاكيد بر پويايي فقه ونجات مفاهيم ناب از انجماد تفكر ارسطويي حاكم در فضاي مدارس علوم ديني آنها ميدانند پيشرفت زمان سوالات جديد را درمقابل ما مطرح ميكند كه براي جواب چاره جز بيرون شدن از چوكات هاي سنتي نداريم واگر ارتباط سيستماتيك بين دانش علمي واكادميك با  اسلام   اجتهادي بوجود نيايد  ديگر فقه سنتي وتاريخي  نميتوانند بي ارتباط از شرايط و تحولات زمان در موارد مختلف و درروابط مغلق وپيچيده  اجتماعي امروز بخصوص درعرصه هاي ٫ حقوق بشر وتساوي حقوق زنان ومردان مبتني برموازات گذشته در چارچوب سنتي وتاريخي آن  بحث نموده٫ مشكلات را مطابق با نياز هاي زمان امروزي حل كند  ۔

                                                                    تمام

                                                            22.04.09