عبدالسلام قاضی – تورنتو
14-04-09
محفل فرهنگی یا سیاسی ؟!
به روز یکشنبه بیست و نهم ماه مارچ 2009، مسئول پروگرام تلویزیونی ( نوید) که بخشی از شبکه تلویزیونی آریانا افغانستان می باشد، محفلی را در تالار رویال کباب هاوس در شهر تورنتو تحت عنوان " محفل فرهنگی و بهاری " بر گزارنموده بود که تعداد قلیلی از قلم بدستان حضور بهم رسا نیده بودند.
محفل با مطلبی گزارش گونه از جریان مسایل افغانستان توسط خانم ( بانی ) عضو پارلمنت انتاریو آغازگردید . در جریان سخنانش خانم ( بانی ) از افغانهای مقیم شهر تورنتو تقاضا داشت تا در مراسم جنازه سر بازان کانادایی اشتراک نمایند. بعدا جنرال قونسل حکومت کابل نیزتقاضا ی خانم ( بانی) از افغانها را تکرار نمود و ضمنا متذکر شد که اگر کسی راه حلی برای معضلات افغانستان سراغ دارد آنرا طی " پنچ دقیقه " ارائه نماید ، غافل ازان که راه حل قضیه ی پیچیده، خونین و سی ساله افغانستان هرگزطی پنج دقیقه بررسی شده نمیتواند.
جنرال قونسل همچنان از نویسنده گان و قلم بدستان افغان تقاضا بعمل آورد تا در مورد حکومت کابل و سیاستمداران کشور عفت کلام را مدنظر داشته باشند. یعنی هر آنچه از سیاهی و تباهی در کشور شان می بینند ، تمکین نموده آنرا به چشم کسی نزنند. . . ویا بعباره دیگر، ای نویسنده گان و قلم بدستان آزاده و میهن پرست ! بیایید و با ما درمجموع دنائت و جنایت که صورت میگیرد شریک باشید و دیگر ملت ملت و مردم مردم گفتن ها را کنار بگذارید ، زیرا صفره ای خیانت همیشه شریک می پذیرد.
شاعری که خود را در خواب خارچشم عدو می بیند ، با رشته عمیق تعلق منافع . . . ،آواز ارتجاع گذشته و تاریخزده را سر داد و از " بابا" یی که این ملت غیور را سالها بخاک فقر و نومیدی کشاند و از " دزدی پلان پادشان " جهل ، تفرقه و خیانت سخن نا موجه گفت و به اصطلاح ، هم در میخ و هم در نعل کوبید . محفل با وقت ضایع کردن های آقای گرداننده و خوانش اشعاری از شاعران وطن ، ساعت چهار صبح به پایان رسید .
همچنان قابل تذکر میدانم که اگر بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است
ملت افغان باید آگاه شوند که عمال استکبار، ارتجاع حاکم و حامیان خارجی و داخلی شان به هر وسیله که بتوانند میکوشند صدای آزاده گان و قلم بدستان صادق را خاموش بسازند، مخصوصا در این برهه حساس تاریخ کشور ما که مقاومت از هرگوشه و کنار سر بلند میکند. در این مقطع حساس ، شناخت اشخاص و افرادی که با ارتجاع و ظلمت کنار آمده و کنار می آیند بسیار مهم است . افراد و اشخاصی که روزی سر از گریبان کارمل و نجیب می کشیدند و حالا از گریبان ارتجاع حاکم سربیرون می آورند . این افراد و عناصر ، ظاهرا با فراخوانی مردم به محفل فرهنگی و یا تحت عنوان مقدس شعر و ادب ، چرند میگویند و مدعوین را به آشتی ، کرنش و تسلیم در برابر مرتجعین ظالم و جنایتکاران جنگی وا میدارند. اینان میکوشند آواز ملت دردمند و در خون غلتیده ی ما را که از قلم همین شمشاد های سخن فریاد میشود، محکوم به خاموشی نمایند و این فریاد ها ی بر حق را با حیله ها و گریه ها از شاعران دست و پا سوخته ی ما بربایند. جای خوشی اینست که خیلی از قلم بدستان عزیز و با شرف کشور ، این گونه اشخاص و افراد را قبلا شناخته اند و اگر اوضاع بهمین منوال ادامه داشته باشد ، عناصر زیاد دیگری که هنوز تحت سوال اند ، از سوی همین وطنپرستان عزیز ما افشا خواهند شد . آرزوداریم این وطنپرستان صادق ما به همه افراد جامعه ی افغانی ما بگویند که مثلا یکی بنام محفل شعر و فرهنگ و . . . از جیب شاعران بی بضاعت ما و از جیب ارتجاع حاکم و حتی از خریطه ی حکومت کانادا می دزدند و دست درازی تا تالار های حکومت نالایق کابل دارند و دیگری با " کلاه " خود خواهی بر سر و زنجیر تعلق در دست و پا میخواهد کاروانیان شعر و ادب ما را به تاریکستان و به ترکستان بیگانه از شعر و ادب برانند. این تازه به دوران رسیده های " شاعر" پیشه هنوز درنیافته اند که گرد آوری چند پارچه " شعر" و گردانند گی محفلکی چند ویا دست کشیدن سرسپیدی برسر و روی شان و با خیزو جست های بچه گان هرگز بزرگ نخواهند شد و هرگز بجایی و مقامی نخواهند رسید .
شکسته باد دست هایی که به قصد شکستاندن شیشه ی ظریف شعر و معرفت برخاسته و با برخورداری از حمایت ارتجاع حاکم و بیگانه های آنسوی مرز با نام و نشان و حیثیت هموطنان عزیز ما بازی میکنند ! (پایان )
عبدالسلام قاضی – تورنتو
نور آزادی
شعر با من عهد بستی می کند
کار آزادی دو دستی می کند
می رود تا گوشه ها و بیشه ها
عشوه از سنخ مهستی می کند
شعر من آهنگ آزادی بود
می سراید شاد و مستی می کند
سرفراز از رونق آزاد گی
دم به دم ابراز هستی می کند
نور آزادی ز اهدافش د مد
کی هدف آهنگ پستی می کند
سوز عشق از طره دستار ما
برسرم شور الستی می کند
نور، الهامی بود از روح شعر
شعر من کی شب پرستی می کند.