عبدالله اسدی

06-04-09

نگاهی به درخواست جمهوری اسلامی از کمیساریای

عالی پناهندگان سازمان ملل جهت بازگرداندن پناهندگان افغان

 

علی کردان وزیر کشور جمهوری اسلامی در دیدار آنتونیو آترز کمیسرعالی سازمان ملل در تهران گفته است: "ایران به سدی برای نگهداری افغانها تبدیل شده و اگر این سد بشکند آوارگان به سمت اروپا روی خواهند آورد و برای همین باید اروپایی ها برای حل این بحران، مسئولیت بیشتری از خود نشان دهند." به گفته کمیسرعالی سازمان ملل قرار است در ماه نوامبر 2008 کنفرانسی برای بررسی وضعیت پناهندگان افغان برگزار شود و جمهوری اسلامی هم برای شرکت در این کنفرانس دعوت میشود.

این اولین باری نیست که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل برای اخراج پناهندگان افغان با جمهوری اسلامی هم دست میشود و گروه گروه  پناهندگان افغان را به کام مرگ و نابودی در افغانستان میفرستد.

این تصمیمات از سوی بخش پناهندگی سازمان ملل و جمهوری اسلامی در حالی گرفته میشود که در افغانستان هم از نظر اقتصادی و هم از نظرجنگ داخلی و ویرانگری که در طول 30 سال گذشته دامن آن کشور را گرفته است، زندگی فقیرانه مردم به طور کلی فلج شده و هیچ راه برون رفتی برای خلاصی  از این وضعیت باقی نمانده است.

جمهوری اسلامی بازهم به ایجاد ترس و وحشت در میان پناهندگان و مهاجرین افغان در ایران پرداخته است، بازهم فتوای فاشیستی و تبعیض آمیزش را علیه پناهندگان افغان در ایران صادر کرده و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل را برای باز پس فرستادن آنها به افغانستان به کمک طلبیده است. رژیم اسلامی میخواهد بخشی از بحران  اقتصادی و فلج کننده و کمبود اشتغال و میزان بیکاریی  که زمینه های یک انفجار اجتماعی در ایران را به وجود آورده است را با اخراج پناهندگان افغان جبران نماید  و تلاش میکند از این طریق فشار را از سر خود کم نماید.

 

اخراج پناهندگان افغان به ایران به هر بهانه ای و تحت هرنامی که باشد قبل از هرچیز یک راه حل فاشیستی است. پناهندگان افغان جز شهروندان ایران به شمار می آیند و از این نظر بخشی جدا ناپذیر از مردم ایرانند. آنها نیز علیرغم تمام تبعیضاتی که در بازار کار ایران به این دسته از مهاجرین روا میشود، برای خود زندگی ساخته اند و به زندگی در ایران عادت کرده اند، در آن مملکت ازدواج کرده و کودکانشان در ایران به دنیا آمده است و در آن کشور بزرگ شده اند، دوست و رفیق وخویشاوندانی دارند و نفوذ و اعتبار اجتماعی یافته اند. در بازار کار نابرابر ایران بیشتر از همه زحمت میکشند و بدلیل تبعیضاتی که علیه آنها روا میشود مجبورند به پست ترین و پایین ترین کارها و استانداردهای  شغلی تن بدهند،  برخوردیکه، ما ایرانیانی که پناهنده شده ایم و در نقاط مختف دنیا زندگی میکنیم  درحق به خود از هیچ کشوری نمی پذیریم. از این نظراقدام جمهوری اسلامی برای پس فرستادن پناهندگان افغان تحت هر شرایطی و به هر بهانه ای که باشد یک اقدام فاشیستی و نژاد پرستانه است.

 

به علاوه پناهندگان و مهاجرین افغان قراراست به کدام کشور بازگردانده شوند؟ کدام دولت و با کدام امکانات قرار است از آنها استقبال گردد؟ چه کسانی و کدام دولت قرار است به مشکلات مسکن و اسکان آنها پاسخ دهد؟

در اینجا اجازه بدهید که نگاهی هم  به افغانستان، کشوری که قرار است جمهوری اسلامی با نظارت کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، پناهندگان افغان را به آنجا برگرداند بیندازیم و مروری بر شرایط حاکم بر آن داشته باشیم.

 شرایط سخت زندگی در افغانستان بر هیچ کس پوشیده نیست، با وجود گذشت شش سال از تشکیل دولت کرزای و حضور مستمر هزاران نفر از نیروهای پیمان نظامی ناتو و دخالت سازمان ملل و دهها سازمان خیریه و کمک رسانی به مردم افغانستان، بخش زیادی از مردم آن کشور در فقر و آوارگی و در خیمه ها زندگی میکنند. بر طبق اخباری که بطور روزمره منتشر میشود، روزانه دهها نفر در شهرهای مختلف آن کشور براثر شیوع بیماری و سرمای سخت زمستان بویژه زمستان سال گذشته و زندگی در خیمه ها جان خود را از دست میدهند.

 

 فقر و گرسنگی، عدم دسترسی به بهداشت و درمان و کمبود مایحتاج اولیه بویژه کمبود سرپناه برای  زندگی، آمار مرگ و میر را ده چندان بالا برده است. این مرگ و میرها در سراسر افغانستان مخصوصا در ولایات بدخشان، هرات، پکتیا، غزنی، غور، فراه، هلمند و کابل رو به افزایش بوده  است. گفته میشود علیرغم تبلیغات پر سر و صدای بسیاری از کشورهای جهان برای کمک به مردم افغانستان و کمکهای سازمان ملل و نهادهای خیریه و کمک رسانی و اختصاص میلیاردها دلاری که از آن نام برده می شود، انگار که به این مردم مصیبت زده هیچ کمکی نمی رسد.

 

گزارشها از افغانستان حاکی از آن است که فقر و بیکاری، بسیاری از جوانان این مملکت را به اعتیاد به مواد مخدر کشانده و مافیای مواد مخدر، جامعه افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است. مردم افغانستان تنها با سرمای زمستان و بی سرپناهی، فقر و بیکاری و کمبود  مواد غذایی و عدم دسترسی به دارو و خدمات پزشکی روبرو نیستند؛ این مردم با جنگ پایان ناپذیر قومی و مذهبی نیز دست و پنجه نرم میکنند به طوری که در اثر جنگ داخلی و هرج و مرج سرها بریده میشود، قتل و عامهای قومی  صورت میگیرد، کتابخانه ها به آتش کشیده میشوند و خلاصه به هر آنچه که به  ترقی خواهی و مدنیت شباهت دارد خون پاشیده میشود. جنگ و ناامنی به بلای جان مردم  آن کشور تبدیل شده است و هیچ نشانی از بازگشت امنیت و آسایش به افغانستان دیده نمی شود.

 

در این روزها با وجود حضور گسترده ارتش آمریکا و نیروهای پیمان  نظامی ناتو، خبر حمله نیروهای وابسته به  طالبان در داخل و جنوب افغانستان افزایش کم سابقه ای یافته است به طوری که گفته میشود روزانه بر اثر تیراندازی طرفین، تعداد زیادی از غیرنظامیان قربانی میشوند. از این نظر نباید اجازه داد جمهوری اسلامی پناهندگان افغان را قربانی سیاست فاشیستی خود نماید؛ این پناهندگان باید در ایران بمانند و مثل بقیه از حق کار و زندگی و معاشرت و حقوق شهروندی برخوردار باشند.