پیگرد  

مارچ 2008

 

 

بهاران است اما

 

طبیعت مست

هوا روشن

چمن پیچیده در سبزه

شفاف بوسه ای شبنم

به روی غنچه لغزیده

و باغ آکنده از رنگ هزاران گل

نوای نغمه ای بلبل

 

پرستو ها

گل و سنبل

به ساز باد میرقصند

شگوفه عطر می پاشد

ضلال آبشاران از فراز صخره میریزد

و قطره هر طرف پاشان

 نوید تازه می بیزد

 

بهاران است اما!

در اینجا

کوچه های سرد و یخبندان

هوا تاریک

چمن غمناک

فضا در ظلمت بیداد

سرود شادی افسرده

در اینجا غنچه ها پرپر

و بلبل سوگوارگل

و شبنم اشک غم گشته

 

بهاران است اما!

زمین زخمی

و لبهاش در فراق آب میسوزد

در اینجا صخره بشکسته

ضلال چشمه خشکیده

 

 

در این جا نغمه ای مرگ است

در اینجا رقص اموات است

پیام زندگی مرده ؟

بهاران است اما

بهاران دگر باید!