گزارش  روزنامه ی نیشن – به قلم رابرت دریفیوز

مترجم : پیکار پامیر – تورنتو

25-03-09

 

 

جنگ زرداری و نواز شریف در پاکستان

 

روزنامه ی ( نیشن )  تبصره یی دارد پیرامون اوضاع پاکستان و کشمکش میان آصف زرداری رییس جمهورآن کشور و نواز شریف رهبر یک شاخه ی  حزب مسلم لیک که آنرا در شماره ی مورخ هفدهم ماه مارچ سال روان خویش به نشرسپرده است . اینک ، ترجمه ی فارسی دری تبصره ی مذکور به توجه خواننده گان عزیز رسا نیده میشود :

( " آقای  ( رابرت وود) ، سخنگوی وزارت امور خارجه ی  ایالات متحده به روز سه شنبه ،  آنگاه که از ایشان پیرامون نزاع میان زرداری  و نواز شریف درپاکستان پرسیده شد ،  اظهار داشت :  "  پاکستان کشور پیچیده یی است . پرابلم زمانی برجسته میشود که پای  معامله با تروریسم در میان می آید . "

منظوراین نیست که انتقاد را متوجه آقای (وود) ساخته باشیم ، زیرا  مطمئنم که وی بهتر میداند. اما ، نکته ی مهم اینست که  " پروبلم عمده "  در آن کشور ، "  تروریسم "  نیست ، بلکه پروبلم اساسی عبارت ازکلیت سیستم ناباب سیاسی آن کشور میباشد . از بیشتر از نیم قرن است که کشور را نظامیان اداره میکنند. احزاب سیاسی مطلقا بی اثر بوده و از دهه ها به اینسو نقش حزبی عمدتا به تیول دو خانواده ی بوتو  و شریف مبدل شده است.  مردم پاکستان فقرو محرومیت را تحمل نموده به سوی نومیدی رانده میشوند. این طاعون ، با جنبش تروریستی نیز مرتبط بوده است .   اما تهد ید طالبان پاکستان ومتحد آنها (  القاعده ) در هیچ جا نمیتواند به هستی اش ادامه دهد. معنای این نکته اینست که تند روان اسلامی در حد آن نیستند که قدرت را در اسلام آباد بدست گیرند.  اینکه " پروبلم عمده " در پاکستان " تروریسم " است ، آیدیا و پالیسی ایالات متحده از یکدهه بدینسو  در مورد پاکستان است. ایالات متحده به پاکستان بمثابه ی جایگاه تروریسم نگاه میکند ، ولی تعداد کمی از پاکستانی ها ، تروریسم را  پروبلم عمده و اساسی خویش بحساب می آورند و از امریکا انتقاد میکنند وقتی می بینند که ایالات متحده از پاکستان میخواهد تا به جنگ علیه   تروریسم ارجحیت قایل شود.  آنچه برای پاکستانی ها اهمیت دارد انکشاف اقتصادی و ثبات سیاسی در کشور شان است .  مسابقات سیاسی میان زرداری وبرادران شریف چیزجدیدی نیست . آنها برای ده ها سال رقیب جدی یکدیگر بوده  دو رخ یک فساد را نماینده گی میکنند.  چنانکه طارق علی در کتاب خویش بنام " جنگ تن به تن "  مینگارد :  "  پاکستان با استفاده از قدرت امریکا پرواز میکند. سیاست در پاکستان حیثیت صحرایی را دارد که حتا هیچ  منظره یی از یک مرغزاردران  به چشم نه می خورد.  این ، یک نسل را دربر خواهد گرفت تا مقدمات حصول یک انستیتوت  دموکراتیک فراهم آید .  اخیرا ، حزب مردم ، حزب زرداری و بوتو که زمانی توان آنرا داشت تا به یک حزب واقعا دموکراتیک مبدل شده و ازکارگران و محصلان وطنپرست نماینده گی نماید ، ولی امروزمهد فساد میباشد .  و حزب مسلم لیگ ،  حزب نشنلیست مسلمان که در ایجاد پاکستان در سال 1947 نقش داشت ، اکنون به پارچه ها یی منقسم شده و وسیله ی فساد بدست نواز شریف و  برادران وی مبدل شده است .  یکی از بخشهای سیاسی ، جنبشی است که بخصوص میان اهل حرفه  و بالا تر از همه  قانون دانان ، ایجاد شده که میتواند دموکراسی را در پاکستان ریشه دار سازد، جنبشی که افتخار محمد چوهدری رییس محکمه ی عالی را مجددا به کرسی اش نشانید. این اقدام ، یکی از نشانه های قدرت این جنبش میباشد.  اما برای جنبش دموکراتیک که هرگاه قرار باشد در پاکستان رشد نماید، ایجاب میکند تا یکی یا هردو حزب سیاسی حاکم از میان بروند یا بجای آنها یک حزب جدید تأسیس گردد که آنهم زمان درازی را در بر خواهد گرفت  و یا ، دو حالت دیگر به وجود آید : نخست باید اردوی پاکستان از سیاست دور ساخته شده به صنوف سیاسی اجازه داده شود تا خود شان را بسازند و دوما، بحران اقتصادی پاکستان رفع شود. اوضاع پاکستان که قبل از تحمل زیان ناشی از بلند رفتن قیمت نفت در سالهای 2007 و 2008 م متزلزل شده بود، بحران مالی جهانی که در تابستان گذشته  رخ داد، این کشور را کاملا لزران ساخت . پاکستان همین اکنون  سبدی را ماند که به یک مارشال پلان نیاز دارد. در این زمینه نه تنها ایالات متحده ، بلکه چین ، عربستان سعودی ، امارات متحده و سایرین باید آنرا کمک کنند.  یکسال پیش زرداری شوهر بی نظیر بوتو و نواز شریف موافقه کردند تا کشور را متحدانه اداره نمایند ، ولی عمر این توافق کوتاه بود. ازان تاریخ به بعد ، زرداری میخواهد بصورت مطلقه حکومت نماید که مدت آن کوتاه خواهد بود. حزب مردم پاکستان در سال 1960م توسط ذوالفقارعلی بوتوتأ سیس شد که دران وقت یک تشکیل سیاسی امید بخش به حساب میرفت.  طارق علی که در سال 1969م با بی نظیر بوتو دختر ذوالفقارعلی بوتو ملاقات بعمل آورده بود، سخنان موصوف را چنین بیان میدارد : "  بی نظیربوتو با اصلاحات ارضی ، تحصیلات همه گانی ، خدمات صحت عامه و سیاست خارجی مستقل موافق بود، مشروط بر آنکه مملکت از چنگال لاشخوران و تجزبه نجات یابد. موصوفه طرفدار غربا بود و بدان می نازید . "

پس از گذشت چند سال ، همه وعده های حزب مردم پاکستان از میان رفت ، ذوالفقار علی بوتو که در دهه ی هفتاد بر سر قدرت بود،  به وسیله ی یک کودتای نظامی از قدرت رانده شده و در سال 1979م توسط جنرال ضیا الحق اعدام گردید، دیکتاتوری که از مساعدتهای مالی امریکا در سالهای 80م علیه شوروی در افغانستان تغذیه کرد.  بی نظیر با برادران خود، مبارزه برضد جنرال ضیا را به راه  انداخت و حرکتی مسلحانه به نام  الذالفقار را بنا نهادند. بزرگترین اشتباه بی نظیربوتو، ازدواجش با زرداری بود. با کسی که ثروتمند، فاسد و زن باره میباشد . آنگاه که جنرال ضیا در اثر سانحه ی هوایی در سال 1988م جان داد، نوبت صدارت برای بوتو و شریف رسید که سابقه ی کشمکش با اردوی پاکستان داشتند. هردوی آنها ( شریف و بوتو)  از موقف رسمی شان در جهت ثروت اندوزی و سو استفاده نمودند. ( باساس برآوردی که طارق علی انجام داده است ، بی نظیر بوتو یکنیم ملیارد و شریف سه ملیارد دالر ثروت اندوختند) و تیم ( بوتو و شریف) در سالهای 1990م پاکستان را تهی کردند. بهمین دلیل بودکه بسیاری از لیبرالهای پاکستان از کودتای نظامی سال 1999م جنرال پرویزمشرف استقبال کرده انتظار داشتند که جنرالان لااقل بتوانند ثبات در کشور را اعاده نمایند.

طارق علی  مینویسد :  " حزب مردم بایستی بعنوان یک سازمان مدرن و دموکراتیک دو باره سازی شود، درب جر و بحث گشوده گردد، از حقوق بشر دفاع صورت بگیرد، در جلب و جذب مجدد افراد و گروه های متفرق شده کوشش شود و آراسته گی اش را به نمایش بگذارد. اما حرب مردم پاکستان همین اکنون به میراث منقول خانواده گی مبدل شده است . . . چنانکه این میراث منقول پس از ترور بی نظیر بوتو به شوهرش منتقل گردید ... "

امروز در نتیجه ی رهبری نا درست زرداری و برگشت چوهدری رییس محکمه ی عالی ، چنان معلوم میشود که نواز شریف مجددا به قدرت برسد و این ، تعجبی هم نخواهد داشت . ناظران سیاسی میدانند که نواز شریف در قبال کشاکش یکساله با زرداری ، دست بلند یافته است . وی خودش را به صورت ماهرانه یی با جبهه ی حمایت از چوهدری نزدیک کرده است . در واشنگتن نیز اعتقاد چنین است که  نواز شریف نها یتا پیروز خواهد شد . جنرال ضیا در سالهای 1980م  به نوازشریف عنایت کرد و آنها ( ضیا و نواز) دشمن مشترک خانواده ی بوتو بودند.  روزی که جنرال ضیا حکم اعدام بوتو را صادر کرد، محمد شریف ( پدرنوازشریف )  وپسرش شکر خدا را بجا آوردند که دعای شان مستجاب شده بود.  بزرگترین پسرش ( نواز) مورد حمایت جنرال ضیا قرار گرفت و به رهبری یک بخش از حزب مسلم لیگ رسید.  هنگامی که مشرف در سال 1999م به قدرت رسید، نواز شریف را به اتهام خیانت دستگیرنمود.  وی احتمالا اعدام میشد، اما رییس جمهور کلنتن زمینه ی نجاتش را فراهم آورد و بنابران، به کشور عربستان سعودی تبعید گردید. محور ( بوتو – زرداری )  که دچار فساد بودند، گرایش به چپ نشان میدادند، برادران شریف به راست تمایل داشتند. برادران  شریف با بنیاد گرایی موسسین مسلم لیگ پاکستان و نیز با حزب جماعت اسلامی  به شمول نظامیان  قرین هستند. ( این ، مسلما میرساند که نظامیان پاکستان و شبکه ی استخباراتی آن (  آی . اس. آی) از شریف در برابر زرداری بگونه ی پنهانی حمایت میکنند .)  شریف بمثابه ی یک پنجابی ، از بخش اکثریت نژادی  در پاکستان نماینده گی میکند و به عنوان یک سنی دیندار، آهسته آهسته بر خانواده ی بوتو که مقید به تشیع میباشد ، فایق می آید.  علاوتا، نواز شریف اخیرا در مذاکرات پنهانی با طالبان که از سوی عربستان سعودی راه اندازی شده است ، نقش دارد. کشور سعودی که وصل کننده ی کهنه کاری در پاکستان است ، غالبا نواز شریف  را در برابر زرداری حمایت خواهد کرد. نواز شریف در دوران حاکمیتش طی سالها ی (1997-1999م ) تلاش کرد خودش را حامی قانون شریعت  در پاکستان معرفی نماید. جنگ میان نوازشریف و زرداری ، جنگیست میان سیاسیون مفسد با تاریخ نفرت انگیز. متآسفانه اینها سیاسیونی هستند که پاکستان داشته است، مگر که نظامیان مجددا قدرت را بدست گیرند و این ، نا ممکن هم نیست ، هرچند تیم  رییس جمهور اوباما به آنان خواهند گفت تا در بارکهای نظامی شان باشند .  آنها ( نظامیان) در واقع، سیاسیونی اندکه در آینده ی قابل پیشبینی ، پاکستان را اداره خواهند کرد .  این ،  تآثرآوراست  ، ولی حقیقت دارد . (پایان )