برخورد عملی به مسئله جنسيت در افغانستان

 

 هشت مارچ روز جهانی زن بازهم برگزار می شود.از تلاش های ارگانهای جامعه مدنی تا اظهارات عاطفی زنان روشنفکر همه بيانگر شکايت های بجا از وضع موجود در کشور جنگزده ما می باشد. نکته مشترک در همه اين آثار فکری توجه به لايه معينی از زنان جامعه بلاکشيده افغانستان است. يعنی ما فقط با زندگی و برداشتهای زنان تحصيلکرده و شهری با نابرابری حقوقی زنان سر و کار داريم. بخش اعظم زنان افغانستان که در روستاها زندگی می کنند کمتر مورد توجه قرار می گيرند. از آن هم مهمتر طرق عملی مبارزه با نابرابری حقوقی زنان در آستانه مرحله دولت سازی به صورت مشخص مطرح نمی باشند. از جمله اسناد برنامه ای مهمی که در اين ارتباط انتشار يافته و متأسفانه کمتر شناخته شده است، بخش مربوط به جنسيت و حقوق زنان در برنامه حزب آزادگان افغانستان است.

هر چند من عضو اين حزب نمی باشم، اما مطالبی ذ کر شده در اين بخش حزب آزادگان افغانستان از تازگی و دقت خاصی برخوردار است. به مناسبت 8 مارچ امسال دريغم آمد تا اين برداشتها در ضمن ساير تحليل ها ناشناخته بمانند. از اين رو صرفا" به حيث يک دانشجو همين بخش برنامه را بيرون نويس کرده و به سايت وزين گفتمان دموکراسی افغانستان جهت نشر تقديم می دارم. اميدوارم که با اين کار توانسته باشم سهمی در روشن ساختن ابعاد مختلف نابرابری حقوقی زنان در افغانستان و طرق غلبه بر آنها ادا نموده باشم.

با احترام وسيمه قادر زاده

ايران تهران

08-03-09

 

-                                  

5-9 جنسیت و توسعه:

همه انسانها به شکل زن و مرد زاده می شوند و در جریان زندگی شان است که می دانند پسر یا دختر، زن و یا مرد اند. یعنی آنها عناصر رفتاری مرد بودن و زن بودن را فرا می گیرند. جنسیت به مجموعه ای از نقشها و مشخصاتی دلالت می نماید که برای دختر و یا پسر مناسب دانسته می شوند. طرز تلقی از این نقشها و مشخصات نظر به فرهنگها، اقوام، هویتها، نژاد، طبقه و سن و سال فرق می کند. در طول زمان انتظارات جامعه نیز از نقشهای که پسران و یا دخترن باید ایفا بکنند تغییر می خورد. جریانهای جهانی و نفوذ اقتصاد و فرهنگ جامعه محلی نیز بر آن تاثیر می گذارند. بحرانهایی مانند جنگ و قحطی نیز می توانند بصورت موقتی و یا دایمی نقش زن و مرد را تغییر بدهند. در دنیای معاصر در بسیاری نقاط جهان، نقش جنسیتی مرد و زن بسیار به سرعت تغییر خورده اند.

بنابر این در حالی که هویت جنسی مسئله ای است که به صورت بیولوژیک تعیین می گردد؛ هویت جنسیتی به صورت بیولوژیک تعیین نمی شود. هویت جنسیتی در جامعه تشکیل می گردد، از اینرو می تواند تغییر بخورد و تغییر خورده است. در گروه های فرهنگی و اجتماعی مختلف نقشها و مناسبات مبتنی بر جنسیت دایماَ، با سرعتهای مختلف و طرق گوناگون در حال تغییر خوردن اند.

تفاوتهای جنسیتی در کشوری مانند افغانستان، مادامی که فقر و بیکاری در شهر و روستا گسترش می یابند، در تعیین مشیهای جا باز می کند.

از آنجایی که اکثریت زنان کشور در روستاها زندگی می کنند؛ توجه به توانمند ساختن زنان روستایی در صدر مسائل توسعه برای ما قرار دارد.  تجربه می آموزد که هدف از کمک به زنان در روستا در قدم اول باید خودکفا شدن هر چه بیشتر آنها باشد؛ تا اینکه یک تغییر کیفی را انتظار داشته باشیم. با اینهم مبارزه برای تقویت زنان در روستاها به همین جا پایان نمی یابد و افقهای قابل وصول ذیل را جهت تملک زنان بر محصول کار خود شان در نظر دارد:

-                                 حراست از منابع عایداتی موجود زنان

-                                 از بین بردن تبعیضات حقوقی در قسمت ملکیت و کنترول عواید تولیدی زنان

-                                 تامین دسترسی به کریدتها و تعلیم و تربیت برای زنان

-                                 حمایت از اشکال سازماندهی کار زنان در بیرون از خانه

-                                 تشویق ظرفیتها برای توانمند شدن سیاسی زنان و سازماندهی آنها

 

شهرهای افغانستان حدود 30 % جمعیت کشور را در خود جا داده اند. شرایط، خواستها و معضلات زنان در شهرها با آنچه در روستا ها وجود دارد متفاوت است.

با اینهمه برای بقای جامعه از روی آوردن به توسعه گریز نیست. زنان شهری در هر موقعیتی که قرار داشته باشند فقط به مدد خود آگاهی شان می توانند بر موانع غلبه نموده و به سهم خود در گشودن باب ترقی اجتماعی پیش قدم شوند.

-                                 زنان باید اعتماد به خود و قابلیتهای شان را بازیابند. این امر مستلزم آگاهی بر شرایط و نیروهای بالقوه خود شان می باشد. باید ساحات جدیدی برای استخدام زنان به وجود آورده شوند. زنان باید در بخشهای مختلف برای رسیدن به برابری و پیشرفت شان به مثابه گروه های متشکل عمل بکنند.

 

-                                 سازمانهای رضاکار و رسانه ها باید به زنان در قسمت وضع اقتصادی موجود، امیدواری برای زندگی بهتر و امکانات جهت استخدام معلومات بدهند.

-                                 یک زن باید خودش سهمی را که در انجام دادن کارخانه، پرورش کودک و جامعه دارد باز شناسد. مرد نیز به نقشی که زن در خانه و جامعه دارد آگاه گردد. زن باید به مثابه یک فرد انسانی قبول گردد.

-                                 سازمانهای زنان باید بکوشند نیروی هنگفت و آماده به کار زنان در شهر را از طریق آموختن مهارتهای کاری، حرفه ای بار آورده با ایجاد کودکستانها، بار مسؤولیت کودک را اندکی برای آنها سبک گردانیده و جهت بهبود بخشیدن به وضع اقتصادی آنها با برنامه های دقیق تلاش ورزند.

-                                 سازمانهای زنان در بخش فعالیتهای اجتماعی شان باید میانجی ای جهت توانمند ساختن توده بیکاران زنان گردند و برای این منظور اطلاعاتی در مورد طرحهای دولتی، تسهیلات بانکی، تسهیلات سایر سازمانهای رضا کار، امکانات استخدام و کار مستقل و متکی به خود را به آنها برسانند.

-                                 زن به مثابه انسانی که یک طفل سالم و صالح را پرورش بدهد، بزرگترین خدمت را به اجتماع انجام می دهد. از این رو وی به وقت کافی نیاز دارد و مانند مردان نمی تواند به وظیفه اش حاضرشود. جامعه باید به توافق برسد که غیاب طولانی زن به هنگام ولادت و سال اول پرورش کودک موجب از دست دادن شغل و مانع امتیازات و استحقاق نورمال وی نمی گردد.

-                                 تجربهً روزمره در محاکم نشان می دهد که با زنان برخورد تبعیض آمیز صورت می گیرد و در بیشتر موارد زنان به دلیل ندانستن حقوق شان و نداشتن وکیل دعوا، بازنده دعاوی می باشند. در چنین مواردی سازمانهای زنان باید در پهلوی آگاه ساختن آنها به حقوق قانونی شان، باید وکلای مدافعی در دسترس داشته باشند که به صورت اختصاصی به دفاع از زنان اشتغال دارند.

-                                 در بسیاری موارد اقدامات فردی نتیجه نمی دهند. این مطلب به صورت خاص در مورد بخشهای ضعیف و زیر ستم جامعه که فاقد امکانات فردی، مهارت و توانایی جهت تکامل شخصی باشد، صادق است. از این رو یک گروه، بسیار موثرتر از یک فرد می باشد. برنامه های زیادی به نفع زنان در افغانستان مطرح می باشند، اما زنان، به ویژه زنان فقیر و بیسواد نمی توانند از آن سود ببرند. نکته مهم درک ضرورت متشکل شدن زنان است. زنانی که متشکل بوده و دستجمعی عمل بکنند می توانند شرایط شان را بهتر گردانند.

-