رهایی زن مستلزم تغیرنگرش

 

انسانها ازحیث جنسیت به مردوزن تقسیم گردیده که به روایت تاریخ از آغاززندگی بشر تاکنون درجغرافیاهای مختلف قبایل متفاوت انسانی ازغرب تاشرق وازشمال تاجنوب ودربین ادیان الهی مسیحیت ویهودیت (که بدون شک بخاطربرداشت وتفسیری یهودیان ومسیحیان باتوجه به شرایط زمان،مکانوتاریخ گذشته بوده وهست)طرزدید وشیوه نگرش نسبت به زنان به عنوان انسان های درجه دوم مطیع مردان وموجودی ضعیف وناتوان بوده وهم چنان دردین مقدس اسلام نیز نگرش ورویکرد علما ورهبران دینی امروزی نسبت به قرون چهارم تاهشتم هجری دررابطه باجایگاه زنان وموقف اجتماعی آنها تفاوت های زیادی کرده که نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد ،بگونه ای نمونه نگرش شیخ احمد دیوبندی تاطرزدید داکتریوسف قرضاوی باتوجه به متون دینی نسبت به زنان خیلی فرق دارد وهم چنان استنباط ملا هادی سبزواری دررابطه بانقش وموقف زنان دراجتماع وهستی ازمتون دینی تابرداشت علامه طباطبایی ومرتضی مطهری ازهمان متون تفاوت های چشم گیری را داد میکشد یعنی دردین اسلام هم طرزنگرش ودیدی که نسبت به زن وجوداردازقرآن گرفته تا احادیث وروایات همه وهمه بیانگرآن است که زن انسان درجه دوم ونظربه بعضی ازروایات واحادیث انسان درجه دوم هم به شمارنمیروند بلکه آنها صرف وسیله ای  بخاطرارضای غریزه جنسی است وبس تاحدی که ملاهادی استنباط میکند که زن درحقیقت حیوان است اماخداوند به خاطری که مردان ازآمیزش بااوخسته ودلگیرنشود اورابه صورت انسان درآورده است.

همان گونه که دربین ادیان برخورد ورویکردنسبت به انسانها مردانه بوده وزن راانسان درجه دوم تفسیرکرده اند ،فیلسوفان ،شاعران وهنرمندان نیزچنین اندیشیده است که بدون تردید تاریخ گذشته،شرایط ،اوضاع واحوال جامعه که اندیشمندان درآن میزیسته درشکل گیری اندیشه وافکارآنها تأثیر فوق العاده داشته وباعث گردیده تافیلسوفان مانند افلاطون وارسطو وشاعران نامداری مانند فردوسی ،سعدی وامثال آنها زن راموجود قابل سرزنش وانسان درجه دوم بپندارند ،اگرمراجعه کنیم به جغرافیای هنروادب هزاران سند برای اثبات این مدعا ازشعرگرفته تانثر،نقاشی ،ضرب المثل،فلم،سریال،نمایشنامه هاو…پیدامیکنیم که به وضاحت تمام وسراحت کامل نقش وجایگاه زنان رابازگو مینمایند.

اگردرجهان سینما کمی عمیق ترفکرکنیم وتولیدات سینما یی دربالیودهند و هالیود درآمریکا وبلاخره سینمای کشورهای اروپایی وآسیایی مثل ایران وشوروی وخاوردوررامورد بررسی وپژوهش قراردهیم درمی یابیم که واقعاًزن درجهان امروزی ودنیای گذشته ازچه جایگاه برخوردار بوده وچه نقش رادرتاریخ گذشته ایفانموده اند.

همینگونه است درداستانها،اشعار،نثرها،آثارفلسفی وعقیدتی که درطول تاریخ به خصوص قبل از قرن شانزده هم وهفده هم به رشته تحریر درآمده است.درجهان امروزی علی رغم پیشرفتها ی چشم گیردرعرصه های مختلف سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی وتکنالوژیکی ،اصلاح شیوه حکومت داری ،تغیرروش های مدیریت وسهم گرفتن فعال زنان دراعمال حاکمیت وجان گرفتن وبمیان آمدن جنبش های فعال فمنیستی واتحادیه های دفاع ازحقوق زنان هنوزهم زنان درکشورهای متمدن کمترودرکشورهای عقب مانده وجهان سوم کمافی السابق قربانی تبعیض وخشونت های گوناگونی جنسی ،خانوادگی واجتماعی میشوند وهنوز هم انسانها بدین باورنرسیده اند که زن راموجود درجه دوم نشمارند.

اینکه چرا باین همه پیشرفت درعرصه هایی مختلف درجهان هنوزهم زنان موردخشونت های گوناگون قرارمیگیرند ودراکثرنقاط وکشورهای دنیا ازمظلوم ترین طبقات جامعه به شمارمیروند،علل وعوامل مختلف دارد که نحله های فکری گوناگون نظرات وعقاید متفاوت راارایه داده است.ازجمله آنانیکه اقتصاد رازیربنای جامعه میداند بدین باوراند که محرومیت زنان وضعیف بودن نقش آنها دراجتماع وبالاخره موردتبعیض وخشونت قرارگرفتن آنها ناشی ازنقش نداشتن زنان درتولید است،به عقیده آنها کسی که درتولید نقش نداشته باشد بدون شک نمیتواند  درعرصه های سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی وفرهنگی نقش ایفا نماید چون نقش داشتن مردان تنها درتولید باعث خلق هویت جنسی وتقسیم جنسیتی کارمیشود که درآن همیشه مردان کنترل کننده وزنان خادم وپاسخ گوی نیاز های جنسی مردان درمی آید بناًازنظرآنها تنها نقش ایفا کردن زنان درتولید است که میتواند زنان راازمحرومیت وقرارگرفتن درمعرض خشونت وتبعیض برهاند. اما به باورنویسنده مشکل ازاین حد فراترمیرود،رهایی زن از قید بند های که او را به زنجیر کشیده ومقامش را به انسان درجه دوم تنزل داده است واورامجبوربه اطاعت ازمردان میکند مستلزم تغیروتحول درطرزدید وشیوه نگرش نسبت به زن است ولی ناگفته نباید گذاشت که این تغیر و تحول ساده وآسان میسرنیست این تحول به نوبه خود نیاز به بازتفسیر وتجدید نظردرمتون وارزش های نهفته دردل ادیان الهی وغیر الهی دارد این تغیر وقتی امکان پذیر است که رسالت ومسئولیت سینماوسینماگراز نو تعریف گردد وبجای انعکاس آنچه که واقعیت است یکمقدارروی ایجاد زمینه برای تحقق آنچه حقیقت است تلاش صورت گیرد تغیر شیوه نگرش نسبت به زن خواهان تحول عظیم درفرهنگ های بزرگ وخورده فرهنگ ها در تمام جهان است، فضاوپیام نقاشیها واهداف مجسمه سازی ها باید به نحوی انعطاف را قبول کند که زمینه را برای رهائی نیم ازافراد بشر مهیا سازد . تا این تغیر طرزدیدنسبت به زن نیاز مبرم به تحول درجهان بینی ،فلسفه ،عرفان وانسان شناسی دارد تااین تغیرات را که گفته آمدیم دست به دست هم داده زمینه را برای نگرش نو نسبت به زنان مهیا سازد.

تجلیل از هشتم مارچ ومناسبت های دیگر در مجالس پر زرق وبرق،تعویذ نقش زن ومرد آنگونه که بعضی از فمنیست های عمدتاًرادیکال شعارمیدادند ودلسوزی ورأفت های قانون درمورد زنان کاری راازپیش نخواهندبرد.

نویسنده:محمد میرزایی دانشجوی دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه هرات