بنام خدا

مردم به رای دادن علاقه ندارند اماآقای کرزی باید....

انتخابات ریاست جمهوری که مطابق قانون اساسی تاسه ونیم ماه دیگر باید برگزارگردد،برای آنانیکه قدرت رابدست دارند وآنرادرحال به پایان رسیدن می بینند وآنانیکه میخواهند درآینده قدرت رابدست گیرند دغدغه ها ومشغله های فکری وتبلیغاتی زیادی ایجاد کرده بگونه ای که گروه وحلقه ای خاصی که قدرت یابه اصطلاح اقتداررادرطول پنج سال که درحال ختم شدن است دردست داشته ودارند بااستفاده ازهرفرصت وهروسیله، ازمیزگیرد رادیویی گرفته تاگفتمان های تلویزیونی ومقالات علمی وغیرعلمی درروزنامه ها وهفته نامه هاوسخنرانی ها درمساجد وحسینیه هاوافتتاح پارلمان و....تلاش میورزند تا کارکردهای مدت زمان زمامداری شان رابررخ مردم بکشند وگویا وانمود سازند که ما برای تحقق اهداف بلند ومنافع ملی افغانستان گام های بلند واستواری رابرداشته ایم وبرای تحقق دموکراسی ،تامین (آزادی بیان،حقوق بشر،حقوق زن) رنج زیادی برده ایم وبالاترازحد توان درتقویه نهادهای قضایی،امنیتی ودفاعی وتامین ثبات واستقرارامنیت بالابردن سطح رفاه جامعه ،فراهم کردن زمینه برای سرمایه گذاری درعرصه های مختلف اقتصادی وبالندگی فرهنگ وبالابردن سطح آگاهی مردم وتوسعه اجتماعی زحمات زیادی رامتقبل شده ایم، بناًاین تلاشهای ماباید بدیده ای قدرنگریسته شوند واماگروه های مخالف حلقه برسرقدرت باعطش دیوانه واری که برای بدست آوردن قدرت دارند بخاطر بیرون کردن آن ازچنگ حلقه ای خاص فعلی سخت درتلاش اند وهمیشه میکوشند تاحاکمان به اصطلاح برسراقتداررابه چالش بکشند ویکسره کارها وعمل کردهای آنها رابرای تداوم وضع موجود و دوام قدرت حلقه ای شان وانمود سازند،بهرترتیب این هردو جریان طبیعی است که این گونه باید عمل کنند وبازی قدرت این رامی طلبند.واما مردم :اکثری ازمردم بیچاره وفقیر وسرماخورده (درزمستان)وگرمازده(درتابستان)که نان برای خوردن،سرپناه برای نجات یافتن ازسرماوگرما،لباسی برای پوشیدن،کتاب وقلم وکتابچه برای مکتب رفتن ودانشگاه رفتن،بند آب برای زراعت ،کارخانه برای کارکردن وبدست آوردن معاش برای زنده ماندن،پول برای دارو ودرمان کردن امراض مهلک وصد ها نیاز اولیه که زنده ماندن آنهاراحد اقل تضمین نمایند درچه فکروخیال اند؟مردم باتجربه دوران سیاه وظلمانی که بعد ازسال 75حاکم شد وبافاجعه بارترین پدیده های مثل بستن دروازه های مکاتب برروی زنان ،نمازخواندن به زور،اعدام شدن وتیرباران شدن بدون محکمه عادلانه وانحصارگری وحشت انگیز ودهشت آفرین تااواخرسال 80تداوم پیدا کرد،مردم ازتحولات اواخر سال 80استقبال گرم وصمیمانه نمودند وبه ویژه بادنیای ازامید وآروزوها بدون پیشبینی عواقب خطرناک که درزمان های آینده انتظار شانرا میکشیدند به پای صندوق ها رای رفتند وبرای شان رئیس جمهورونماینده انتخاب کردندوبه خاطرتشکیل دولت وحکومت منتخب بخود بالیدند وباهم خندیدند وبرای همدیگرصبح روشن وفضای امن رانوید دادند ولی افسوس که بعداز گذشت پنج سال مردم بجای بالیدن تاسف میخورندوبجای گریه بحال همدیگرمیگیریند وآینده راتاریک ومبهم میبیند چرا؟ چونکه هیچ وقت احساس امنیت نکردند،عروس،اطفال خوردسن وپدران شان دراثربمباری های به بهانه های مختلف جان باختند ،تجارشان ربوده شد،ژورنالیست شان سربریده شد،منادیان آزادی بیان ومطبوعات که به آزادی بعنواه یک ارزش والانگاه میکرد وبه آن باورداشت به زنجیر کشیده شدند وکنج زندان رامزد دریافت کردند. باگذشت هرروز برتعداد فقراافزوده شد ،باآمدن هرزمستان سرد فاجعه انسانی آنها راتهدید کردند ومی کنند،بجای توجه به وضعیت نابه سامان اقتصادی مردم بهسود وکوچی ها ،مردم شاهد توطئه بزرگ یعنی جنگ کوچی ها ومردم بهسود بودند،بجای توجه به کیفیت وبهبودی وضعیت درس وتحصیل دردانشگاه ها دانشجویان براساس دسایس وتوطئه های ازقبل برنامه ریزی شده درگرداب تعصبات زبانی گیرانداخته شدند وشعارهای مرگ بردانشگاه وزنده بادپوهنتون سرداده شد وباگل آلودکردن آب حلقه های خاص که عموماًبرسرقدرت هستند ماهی گرفتند،درجاده ای که سه نفرگدابود تعداد شان به سی تن وبیشترازآن رسیدوهنوزهم روبه افزایش است،و ضع ناگوارآنقدرظلم رواداشت که مردم حاضرشدند تابرای زنده ماندن خود پاره ای تنش (فرزندش)رابه فروش رساند،براطفال هفت ساله ودوازده ساله تجاوز صورت گرفت وهنوزهم دوام دارند،مردم باحالت تاسف بارودرد آوراز کشورهای بیگانه وهمسایه رانده شد وشبها رادراردوگاه ها گرسنه وتشنه گذشتاندند ،فساد ورشوه ستانی تمام نهاد هارا اعم ازقضایی ،اداری وامنیتی ازولسوالی گرفته تاوزارت خانه وارگ ریاست جمهوری فراگرفت وحتی این دریای مواج لایه های ازاعضای مجلس نماینده گان رانیز بلعید ودرمسیرخود قرارداد وده ها ازاین گونه مسایل دیگرنیز اتفاق افتاد که مادرپی شمارش آنها نیستیم .مردم رای دادند تاباشد که وضع موجود نامطلوب وازاردهنده تغیرکند وبه سوی یک وضع مطلوب وآرامش دهنده حرکت کنند،ولی نه تنها که به سوی وضع مطلوب گام برداشته نشد بلکه باگذشت هرروز وهرلحظه وضع بدترازگذشته شد.مردم هیچ علاقه ودلچسپی به رای دادن وانتخابات ندارند چونکه میدانند آن گروهی که قراراست بایدانتخاب گرددنیزازهمین قماش اند وبرای تداوم همین وضع به میدان خواهد آمد. نویسنده براین باوراست که مبنای تئیوریک نظام وسیستم حاکم مشکل دارد ونظام که ساخته شده وتحویل ماداده شده باواقعیت های عینی اجتماع ما وبافت های آن سازگاری ندارندومارابه سمتی برده است ک هیچ روشن فکری ارزش مدارآنراتأید نمی کنند.بیش از45%مردم مازیر خط فقر بین مرگ وزندگی دست وپامیزنند درحالیکه باگذشت هرهفته وهرماه به این تعداد افزورده میگردد اما بلعکس اشخاص معدودی اند که بااستفاده ازاین وضع باگذشت هرروز فربه تروچاقترشده میروند وفرصت های قانونی برای آنها فراهم ساخته میشوند تابربالای گرسنگی وفقر عده ئی کثیری ازاعضای جامعه بلند منزل بسازند وباوسایط آخرین سیستم برروی گدایان لب جاده ها خاک بپاشند .ازدانشجویان وآنانیکه سرنوشت آنها بافقیران گره خورده  است میخواهم تا سرچشمه ها رامورد نقد وتحلیل وبررسی قراردهند.آیاراه بردهای صندوق بین المللی پول وپالیسی های ناسنجیده ای کشورها ی به اصطلاح کمک دهنده مارا به این وضع نا به سامان نکشانده ؟آیا فقروبدبختی مردم ما نتیجه رقابت های جهانی ومنطقه ئی نیست؟آیا قدرت های جهانی ومنطقه ئی درافزایش ناامنی ها ،کشت،قاچاق وترافیک موادمخدر دست ندارند؟ آیاآنها ازسودمواد مخدرسرمایه های هنگفتی رابرای شان نیاندوخته اند ؟درنهایت باتمام بدبختی های که برشمردیم رئیس جمهورکرزی وحلقه اش باید انتخابات رامطالق باآنچه که خوددرقانون اساسی توشیح نموده برگزارنمایند به چند دلیل ازیکطرف مردم باتوجه به رقم پائین اخذکارت رای دهی ازانتخابات دلسرد است ودراین دلسردی بگونه ای آقای کرزی نقش دارد،ازطرف دیگربرگذارنکردن انتخابات درموعودمعین آن تخطی صریح ازقانون اساسی پنداشته میشود واین عمل ازدودیدگاه جرم شمرده میشوند یکی اینکه این عمل فی نفسه تخطی رسمی است دوم اینکه قانون اساسی راکه خود شخص توشیح کرده ومطابق آن مراقبت ازآنرانیز برعهده دارد اگرخوددرپی زیرپاگذاشتن آن باشد  فاجعه است،مهمترازهمه آنچه ازشواهد وقراین پیداست کاخ سفید وهم پیمانان بارک اوباما علاقه ای به دوام دولت داری آقای کرزی وگروهش درافغانستان ندارند بلکه بدنبال تغیراند .بناًبهتراست آقای کرزی احترام مثقالی که هنوزبرای خود نگهداشته آنرابازیرپاگذاشتن قانون اساسی ازدست ندهدوآنچنانکه درطول دوره حکومتش پا بپای بوش حرکت کرد درواگذاری قدرت نیز باید اربابش رافراموش ننمایند.

محمد میرزایی دانشجو دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه هرات 8-11-1387